قصه سازي

گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
نمایه کاربر
محمود
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1312
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 4:42 pm

Re: قصه سازي

پست توسط محمود » دو شنبه 12 مرداد 1388, 8:17 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه :)

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط nono » دو شنبه 12 مرداد 1388, 1:52 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: قصه سازي

پست توسط hamideht » دو شنبه 12 مرداد 1388, 7:20 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین :D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط hadi » سه شنبه 13 مرداد 1388, 10:58 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: قصه سازي

پست توسط abri » سه شنبه 13 مرداد 1388, 2:55 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط nono » سه شنبه 13 مرداد 1388, 4:45 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه.
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط hadi » سه شنبه 13 مرداد 1388, 6:33 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: قصه سازي

پست توسط abri » چهار شنبه 14 مرداد 1388, 2:52 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط hadi » چهار شنبه 14 مرداد 1388, 6:18 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: قصه سازي

پست توسط hamideht » چهار شنبه 14 مرداد 1388, 8:56 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره :D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط nono » چهار شنبه 14 مرداد 1388, 11:49 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: قصه سازي

پست توسط hamideht » چهار شنبه 14 مرداد 1388, 11:59 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره :D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: قصه سازي

پست توسط abri » چهار شنبه 14 مرداد 1388, 7:28 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: قصه سازي

پست توسط hamideht » پنج شنبه 15 مرداد 1388, 7:35 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: قصه سازي

پست توسط abri » پنج شنبه 15 مرداد 1388, 9:18 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

Re: قصه سازي

پست توسط gemini » جمعه 16 مرداد 1388, 7:56 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: قصه سازي

پست توسط hamideht » جمعه 16 مرداد 1388, 11:37 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!

خلاصه ناز محمود :D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

Re: قصه سازي

پست توسط gemini » جمعه 16 مرداد 1388, 11:44 am

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!

خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: قصه سازي

پست توسط abri » جمعه 16 مرداد 1388, 3:11 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!

خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ حساب بچه ها رو
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: قصه سازي

پست توسط hadi » جمعه 16 مرداد 1388, 5:21 pm

روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ حساب بچه ها رو گذاشت کف

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان