تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه
قصه سازي
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه.
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه.
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
تا چشم بر نور بگشایم.
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
تا چشم بر نور بگشایم.
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ حساب بچه ها رو
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ حساب بچه ها رو
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
روزی روزگاری یه پسر ترسوی مزخرف به دزدی مشغول بود ساویولا بود يا نبود بود دیگه!! بودن یا نبودن مسئله این است؟!
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ حساب بچه ها رو گذاشت کف
تا اینکه پشیمون شد و ساویلا نبود . القصه عزیزای من جونم براتون بگه اون دزده رفت و رفت زیر ماشین، ترکید و پاشید. عاقبت دزدی همینه.بخواهی و نخواهی اینه، حالا به ساوی باید فهموند که شوت بازی هم حدی داره دیگه نباید پر رو هارو تحویل بگیره. آخه مگه دزد هم شد آدم؟نه والا!
خلاصه ناز محمود هی ناز کردُ حساب بچه ها رو گذاشت کف
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان




