قصه سازي
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما امـــــــــــــــــــــــــا
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما امـــــــــــــــــــــــــا
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد
----->
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق موردِ الطفات قرار داد!
روز رو به پايان ميرفت و نونو
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق موردِ الطفات قرار داد!
روز رو به پايان ميرفت و نونو
----->
Re: قصه سازي
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق موردِ الطفات قرار داد!
روز رو به پايان ميرفت و نونو که میخواست خودشو
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق موردِ الطفات قرار داد!
روز رو به پايان ميرفت و نونو که میخواست خودشو
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 0 مهمان