گپ و سرگرمی اعضا
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 25 تیر 1389, 2:46 am
واسه نووووونه...واسه نوووونـــــــــه تا به کارش تو بخندی
که اگه اینو بدونــــــــــــــــــــــی تو به دلقک نمی خندی!!
واللا

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » سه شنبه 12 مرداد 1389, 7:48 pm
با تو ظلمت نمی مونه
آره غربت نمی مونه
تو اگه باشی کنارم
دیگه حسرت نمی مونه
ای همه دارو ندارم
ای تموم ِ انتظارم
تو هجوم بی کسی هام
حالا تنها تو رو دارم
----->
-
nono
- ReD RoSe

- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » سه شنبه 12 مرداد 1389, 7:56 pm
احتمالا دارم عاشقت می شم ...

زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
-
hamideht
- گروه وب سايت

- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » جمعه 12 شهریور 1389, 6:47 pm
امشب شب مهتابه حبیبم رو میخوام
حبیبم اگر خوابه طبیبم رو میخوام

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » پنج شنبه 18 شهریور 1389, 12:41 pm
داره میمیره دلم واسه مخمل ِ نگات!
----->
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » شنبه 20 شهریور 1389, 12:21 pm
تو شبستون چشات
پای پله های پلکت
مچ مهتابو میگیریم
اون دمی که گرگ و میشه
با یه گله ی شقایق پیش پای تو میمیرم
من شبو به خاطراتم وصله میکنم میدوزم
من به هر رعد نگاهت گر میگیریم و میسوزم
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
hamideht
- گروه وب سايت

- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » سه شنبه 23 شهریور 1389, 1:54 pm
آبی دریا قدغن
شوق تماشا قدغن
عشق دو ماهی قدغن
با هم و تنها قدغن
برای عشق تازه اجازه بی اجازه

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 2 مهر 1389, 12:00 am
ببار ای بارون ببار
با دلُم گریه کن خون ببار
در شب تیره چون زلف یار
بهر لیلی چو مجنون ببـــــــــــــــــــــــــار ای باااااارووووون
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 23 مهر 1389, 5:48 pm
You'll remember me when the west wind moves
Upon the fields of barley
You'll forget the sun in his jealous sky
As we walk in fields of gold
Will you stay with me, will you be my love
Among the fields of barley
We'll forget the sun in his jealous sky
As we lie in fields of gold
http://www.youtube.com/watch?v=W_ACXuhQ ... re=related
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » جمعه 23 مهر 1389, 7:24 pm
وقتي شكسته اطلسي
وقتي گرفته آسمون
وقتي كه تنهايي شده
تنها شريك خونمون
وقتي نگاه روشنت
حالا غريب با چشام
ديگه نه اسمت يادمه
نه ديگه عشقت رو ميخوام
مي ترسه بي تو گم شدن
بي ردو پاو بي نشون
بايد گذشت از باورت
بايد رها شد نيمه جون
مي ترسه تنهاييو غم
بايد تو روياها نشست
بايد به روي عاشقي
چشماي دلتنگي رو بست
محرم نبودي
ابركم
هرم نفس هاي منو
همراه دلتنگي شدن
هم بغض عاشق بودنو
محرم نبودي تا بگم
اون مرد تنها كه رسيد
هم رنگ چشماتو گرفت
هم ياس روياهامو چيد
----->
-
gemini
- آخرشه !

- پست: 590
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am
پست
توسط gemini » پنج شنبه 29 مهر 1389, 6:45 pm
كي به جز من
مي تونه نگفته هاتو
دغدغه هاتو
از توي چشمات بخونه

ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » شنبه 1 آبان 1389, 7:34 am
تو آهنگ سکوت تو
به دنبال یه تسکینم
صدایی تو جهانم نیست
فقط تصویر می بینم
یه حسی از تو درمن هست
که می دونم تو رو دارم!
----->
-
mmk
- آخرشه !

- پست: 1862
- تاریخ عضویت: یک شنبه 18 شهریور 1386, 2:47 pm
-
تماس:
پست
توسط mmk » شنبه 1 آبان 1389, 1:06 pm
خوشگلا باید برقصن

دست هایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می خوانند(کوروش کبیر)
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » چهار شنبه 5 آبان 1389, 9:17 am
بزنم به تخته، بزنم به تخته، رنگ روت وا شده
بزنم به تخته، بزنم به تخته، صورتت ماه شده

----->
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » جمعه 7 آبان 1389, 10:02 am
یکی هست تو قلبم که هر شب واسه اون می نویسم و اون خوابه
نمی خوام بدونه واسه اونه که قلبه من اینهمه بی تابه
یه کاغذ یه خودکار دوباره شده همدم این دلِ دیوونه
یه نامه که خیسه پُر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه
----->
-
Ahmaad
- آخرشه !

- پست: 1669
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
- محل اقامت: Kuwait
-
تماس:
پست
توسط Ahmaad » جمعه 7 آبان 1389, 4:52 pm
چیزی بلد نیستم بگم تا تو رو دلداری بدم
خدا به موقع می رسه فقط به این معتقدم
گریه نکن که بغض تو به من سرایت می کنه
فریاد تو شب رو شکست کی جز تو جرات می کنه
چیزی بلد نیستم بگم تا تو رو دلداری بدم
خدا به موقع می رسه فقط به این معتقدم
گریه نکن تا این غم از شکستت مایوس شه
اونقدر نگه دار اشک هات رو که قدر اقیانوس شه
چیزی بلد نیستم بگم تا تو رو دلداری بدم
خدا به موقع می رسه فقط به این معتقدم
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » یک شنبه 9 آبان 1389, 3:31 pm
من مریضت شدم زیر باروووووووون
رفتن رو از کی آغاز کردی
مشتم رو باز کردم ببینم تورو تو دستم
مثل پروانه پرواز کردی
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
nono
- ReD RoSe

- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » جمعه 14 آبان 1389, 12:39 pm
دنیا رو عشقه اگه با هم باشیم
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 14 آبان 1389, 3:47 pm
تو از کنار قلب من ساده گذر کن
خدا باهام به هم زده ازم حذر کن
دست منو گرفته بود ازش گذشتم
جاده به انتها رسید من بر نگشتم
می خوام خدا خدا کنم تو جای من شو
صدای من نمی رسه صدای من شو
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
nono
- ReD RoSe

- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » جمعه 28 آبان 1389, 9:48 am
خاطراتو فراموش می کنم مو به موشو
برو با هرکی که دلت می خواد رو برو شو
بدون دیگه واسه من مرده کسی که یه روزی
با دنیا عوض نمی کردم یه دونه موشو
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان