گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » دو شنبه 20 آبان 1387, 7:50 pm
hadi نوشته شده:یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش
بابااااااااااااااااااااا این داستان های غم انگیز چیه میگین
داستان خنده دار بگین آدم میاد اینجا افسردگی مزمن میگیره از بس که آدم ها عین هم نیستن!

----->
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » دو شنبه 20 آبان 1387, 10:37 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » سه شنبه 21 آبان 1387, 4:59 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 1 آذر 1387, 6:02 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » شنبه 2 آذر 1387, 7:15 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » شنبه 9 آذر 1387, 4:31 am
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » شنبه 9 آذر 1387, 6:06 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
gemini
- آخرشه !

- پست: 590
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am
پست
توسط gemini » پنج شنبه 14 آذر 1387, 2:12 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » چهار شنبه 20 آذر 1387, 6:54 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » شنبه 23 آذر 1387, 7:55 am
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیل ِ
----->
-
gemini
- آخرشه !

- پست: 590
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am
پست
توسط gemini » پنج شنبه 28 آذر 1387, 3:36 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیلِ
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » جمعه 29 آذر 1387, 11:37 am
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
gemini
- آخرشه !

- پست: 590
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am
پست
توسط gemini » پنج شنبه 26 دی 1387, 6:32 am
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » پنج شنبه 26 دی 1387, 2:31 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
Nersi
- آخرشه !

- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » جمعه 27 دی 1387, 5:36 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش به خودش
----->
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » شنبه 28 دی 1387, 5:48 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش به خودش منتقل کرد!
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » شنبه 28 دی 1387, 5:51 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش به خودش منتقل کرد!
همين جا بود كه
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » شنبه 28 دی 1387, 5:53 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش به خودش منتقل کرد!
همين جا بود كه چنین انتقالی
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
nono
- ReD RoSe

- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » شنبه 28 دی 1387, 8:27 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش به خودش منتقل کرد!
همين جا بود كه چنین انتقالی به غزه یافت.
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » یک شنبه 29 دی 1387, 3:23 pm
یکی بود دو تا نبود سه چارتا هم زیادی بود تا اینکه با نقشه ی قبلی و هماهنگی و برنامه ریزی و سازماندهی پِی بردم عجب آسمون آبی رنگ و رو رفته و گنده برام مثل دل تو بی معنی شده، ولی همه ی مردم با من مثل دیو دو شاخ برخورد میکردن ولی من مثل اونا نیستم ، شاید هم اونا مثل هم نیستن. آخه آدما با هم خیلی رو راست نیستن و همش با نرسی دست به یقه شدن. نرسی شجاع از طاق به طاقی روبرو چنگ زد غافل ازاینکه جميني با بيل ِ سبـیلِ یک وکیل و ژيلت مچ تري ختم ماجرا رو از خودش به خودش منتقل کرد!
همين جا بود كه چنین انتقالی به غزه یافت. ولي ممد ساوي
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان