نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد ماشین نداشت و هادی هم واسش نمی خرید چون پول نداره اگه داشت برا سمیه می خرید. نرسی و حمیده بالاخره زدن تو کار مسافر کشی با ماشین قراضه ی محمود،ولی عجب ماشین قراضه ی خوش رکابی داشت وحید و هادی هم که از حسودی نمیدونستن چه کار کنن زنگ زدن به نونو شرخر.
نونو: فرمايش؟
اون ور خط : ببخشید منزل نونو اینا ؟این ور خط:آره جیگر خودمم
اون ور خط : ببخشید شما خدمات جسد هم قبول میکنید احیانا ؟
این ور خط: بهله ما احیانا بصورت حیاءً اجسادمون گارانتی هم داره.
اون ور خط : گارانتی مارانتی رو ولش صدات چقدر خوبه نونی
این ور خط: ناز نفست، صدام ردیفه ردیفه.
اون ور خط: میشه یه سوال دیگه ازتون بپرسم
این ور خط:در چه مورد؟
اون ور خط: میتونم صریح صحبت کنم
