جوك جديد

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » یک شنبه 2 دی 1386, 8:56 am

نيروي انتظامي گفت: در سال 85 ده درصد کاهش تلفات جاده اي داشته ايم تا سال 87 تلفات جاده اي به صفر خواهد رسيد و ان شااله تا سال 89 در جاده ها زاد و ولد هم خواهيم داشت

:P

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » یک شنبه 2 دی 1386, 9:01 am

مردا دوست دارن همسر آينده شون :
مثل اسب نجيب، مثل سگ با وفا، مثل طاووس زيبا، مثل گربه ملوس، مثل گوسفند مطيع باشند.
اغلب هم به آرزوشون ميرسن، زني گيرشون مياد که:
مثل اسب جفتک مي زنه، مثل سگ پاچه مي گيره، مثل طاووس از دماغ فيل افتاده، مثل گربه چنگ مي زنه، مثل گوسفند نفهمه!


:lol:

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » یک شنبه 2 دی 1386, 5:15 pm

يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . اخ اخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم

يه جوک ميذارن زير ميکروسکوپ ميبينن ترکه داره دست تکون مي ده

يه روز 1 كاميون جوك داشته مي امده تركه نارنجك مي بنده ميره زير كاميون

ترکه يه چراغ قوه مي سازه كه بانورخورشيدكارمكنه

کپی رایت ابری :D
تصویر

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » دو شنبه 3 دی 1386, 6:49 am

یارو نذر ميكنه آخر اسم بچه هاشو بذاره الله اولي رو ميذاره فتح الله دومي ميذاره يد الله سومي دختر ميشه مي ذاره سيندرالله


:D

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » دو شنبه 3 دی 1386, 3:35 pm

saviola نوشته شده:غضنفر پيتزا ميخوره شب بربري مياد تو خوابش!!! ميگه آهاااااااااي بي وفا ديگه دوسم نداري؟؟؟


:D

:lol: :lol: :lol:
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » دو شنبه 3 دی 1386, 6:28 pm

TNZ نوشته شده:
saviola نوشته شده:غضنفر پيتزا ميخوره شب بربري مياد تو خوابش!!! ميگه آهاااااااااي بي وفا ديگه دوسم نداري؟؟؟


:D

:lol: :lol: :lol:

آخیییییییییییییییییییییییییییییی.بربری گناه داره من :( .عزیزم بیا پیش من،من می خورمت.بربری بربری عاااااااااااااااااااااااااااااشقتم. تصویر
يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . اخ اخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم
به نام خدا،احمد خیلی با حال بود...... :lol: :lol:
-----> :)

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » دو شنبه 3 دی 1386, 7:44 pm

saviola نوشته شده:یارو نذر ميكنه آخر اسم بچه هاشو بذاره الله اولي رو ميذاره فتح الله دومي ميذاره يد الله سومي دختر ميشه مي ذاره سيندرالله


:D
:lol: :lol:
تصویر

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » دو شنبه 3 دی 1386, 11:45 pm

بسيجيه روز ولنتاين براي دوست دخترش عروسک احمدي نژاد ميخره


يه روز 40 تا كله رو با 40 تا پاچه ميندازن تو ديگ و از تركه ميپرسن از كجا بدونيم كدوم پاچه مال كدوم كله ست ؟ميگه :زير پاهارو قلقلك ميديم هر كله كه خنديد ميفهميم مال اون كله ست
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
Elham
آخرشه !
آخرشه !
پست: 931
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm

پست توسط Elham » سه شنبه 4 دی 1386, 3:58 am

saviola نوشته شده:مردا دوست دارن همسر آينده شون :
مثل اسب نجيب، مثل سگ با وفا، مثل طاووس زيبا، مثل گربه ملوس، مثل گوسفند مطيع باشند.
اغلب هم به آرزوشون ميرسن، زني گيرشون مياد که:
مثل اسب جفتک مي زنه، مثل سگ پاچه مي گيره، مثل طاووس از دماغ فيل افتاده، مثل گربه چنگ مي زنه، مثل گوسفند نفهمه!


:lol:



:x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x
عشقها میمیرند رنگها رنگ دگر می گیرند و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ دست نخورده بجا می مانند ...

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » سه شنبه 4 دی 1386, 6:05 pm

این قدیمیه ولی خیلی دوسش دارم :lol: :lol:

تركه ميره رستوران ميگه: غذا چي دارين؟ گارسون ميگه: كاستيدگيلينكوفينوستا با ليمو! تركه ميگه: كاستيدگيلينكوفينوستا با چي؟


:lol: :lol: :lol:
تصویر

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » چهار شنبه 5 دی 1386, 6:11 am

Elham نوشته شده:
saviola نوشته شده:مردا دوست دارن همسر آينده شون :
مثل اسب نجيب، مثل سگ با وفا، مثل طاووس زيبا، مثل گربه ملوس، مثل گوسفند مطيع باشند.
اغلب هم به آرزوشون ميرسن، زني گيرشون مياد که:
مثل اسب جفتک مي زنه، مثل سگ پاچه مي گيره، مثل طاووس از دماغ فيل افتاده، مثل گربه چنگ مي زنه، مثل گوسفند نفهمه!


:lol:



:x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x

نشد من يه چي بگم كسي دعوام نكنه!!
اصلا

زنا دوست دارن همسر آينده شون :
مثل اسب نجيب، مثل سگ با وفا، مثل طاووس زيبا، مثل گربه ملوس، مثل گوسفند مطيع باشند.
اغلب هم به آرزوشون ميرسن، مردي گيرشون مياد که:
مثل اسب جفتک مي زنه، مثل سگ پاچه مي گيره، مثل طاووس از دماغ فيل افتاده، مثل گربه چنگ مي زنه، مثل گوسفند نفهمه!


خوب شد الان!؟؟ :P


شما عصباني نشو واسه آقا محمدتون بده!! :P :D

نمایه کاربر
adib
ریش سفید پاتوق
ریش سفید پاتوق
پست: 78
تاریخ عضویت: یک شنبه 22 مرداد 1385, 7:35 pm
تماس:

پست توسط adib » چهار شنبه 5 دی 1386, 9:18 pm

يدوني اگه چشم خر مثل چشم گربه روشن مي شد چي مي شد؟
شبهاي اردبيل عين لندن روشن مي شد.

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » پنج شنبه 6 دی 1386, 5:20 pm

یه بار یه آبادانی می ره برای کمک به جبهه خون بده، ازش می پرسن برادر چند سی سی ازت خون بگیریم؟ آبادانیه جواب میده: ها ولک مو سی سی می سی حالیمون نیست شلنگو بگیر بکش به جبهه٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠٠


:lol: :lol: :lol:
تصویر

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » یک شنبه 16 دی 1386, 4:53 pm

غضنفر ميخواسته يك كبريت سوخته رو روشن كنه،هرچي ميزده كبريت مادرمرده روشن نميشده.
رفيقش بهش ميگه: بابا خوب شايد كبريتش خرابه!
تركه ميگه: نه بابا، همين پنج دقيقه پيش روشن شد :roll:
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
Elham
آخرشه !
آخرشه !
پست: 931
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm

پست توسط Elham » یک شنبه 16 دی 1386, 7:55 pm

saviola نوشته شده:
Elham نوشته شده:
saviola نوشته شده:مردا دوست دارن همسر آينده شون :
مثل اسب نجيب، مثل سگ با وفا، مثل طاووس زيبا، مثل گربه ملوس، مثل گوسفند مطيع باشند.
اغلب هم به آرزوشون ميرسن، زني گيرشون مياد که:
مثل اسب جفتک مي زنه، مثل سگ پاچه مي گيره، مثل طاووس از دماغ فيل افتاده، مثل گربه چنگ مي زنه، مثل گوسفند نفهمه!


:lol:



:x :x :x :x :x :x :x :x :x :x :x

نشد من يه چي بگم كسي دعوام نكنه!!
اصلا

زنا دوست دارن همسر آينده شون :
مثل اسب نجيب، مثل سگ با وفا، مثل طاووس زيبا، مثل گربه ملوس، مثل گوسفند مطيع باشند.
اغلب هم به آرزوشون ميرسن، مردي گيرشون مياد که:
مثل اسب جفتک مي زنه، مثل سگ پاچه مي گيره، مثل طاووس از دماغ فيل افتاده، مثل گربه چنگ مي زنه، مثل گوسفند نفهمه!


خوب شد الان!؟؟ :P


شما عصباني نشو واسه آقا محمدتون بده!! :P :D
آخه آدم در مورد خانوما جك مي گه؟؟؟؟؟؟؟؟ِ

محمد كيه آرين اين چند بار؟
عشقها میمیرند رنگها رنگ دگر می گیرند و فقط خاطره هاست که چه شیرین و چه تلخ دست نخورده بجا می مانند ...

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » چهار شنبه 19 دی 1386, 12:49 am

انو قبل از ان که بدونم اسم ن ن تون چه نوشته بدم! :D

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » چهار شنبه 19 دی 1386, 5:04 pm

یه بار ترکه به پسرش میگه تو باید با فامیلاتون ازدواج کنی کثل من که با مامانت ازدواج کردم!
عموت با زن عموت ازدواج کرده ! داییت هم با زن داییت ازدواج کرده! :oops:
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » چهار شنبه 19 دی 1386, 6:39 pm

یه رشتیه با خانوادش منتظر تاکسی بودند یه ماکسیما میاد زنشو سوار می کنه. بچش می گه: بابا بابا مامانو! بردن می گه: مامانو ول کن شتاب رو بچسب

غضنفر كولر خونشون خراب ميشه به زنش ميگه چند دفعه گفتم 5 نفري جلوي اين نشينيد
:D

به غضنفر می گن تو نمی خوای آدم شی؟ می گه من از این قرتی بازیها خوشم نمیاد

لره 1نفرو تو خيابون ميبينه ميگه : ببخشيد من شما رو تو دبي نديدم؟ يارو ميگه : نه آقا من
اصلان دبي نرفتم. لره ميگه : چه جالب اتفاقا منم تا حالا دبي نرفتم ، حتما 2 نفر ديگه بودن
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » پنج شنبه 20 دی 1386, 8:49 am

دو تا اصفهاني دراز كشيده بودند يكيشون داشته خميازه ميكشيده اون يكي ميگه داداش تا دهنت بازه لطفا اين اصغر ما رو هم صدا كن :P
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » پنج شنبه 20 دی 1386, 8:50 am

پسره ميره خاستگاري باباي دختره ميگه مهريه دخترم صد بشكه بنزينه باباي پسره ميگه پسرم پاشو بريم يه دختر گازسوز پيدا كنيم :?
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 0 مهمان