انجمن شاعران سايت!!!

گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » چهار شنبه 28 آذر 1386, 1:05 pm

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » چهار شنبه 28 آذر 1386, 4:03 pm

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » چهار شنبه 28 آذر 1386, 4:35 pm

--------------------------------------------------------------------------------

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟
تصویر

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » پنج شنبه 29 آذر 1386, 4:32 pm

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » پنج شنبه 29 آذر 1386, 5:02 pm

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » جمعه 30 آذر 1386, 4:17 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » جمعه 30 آذر 1386, 2:05 pm

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا :D
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » دو شنبه 3 دی 1386, 1:04 pm

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

پست توسط gemini » سه شنبه 4 دی 1386, 6:18 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » چهار شنبه 5 دی 1386, 10:11 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » چهار شنبه 5 دی 1386, 11:12 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » چهار شنبه 5 دی 1386, 11:25 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » پنج شنبه 6 دی 1386, 1:47 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

!
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

پست توسط nono » پنج شنبه 6 دی 1386, 11:03 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

پست توسط gemini » دو شنبه 10 دی 1386, 9:41 am

کجایئد ای کج اندیشان گربه صفت
کج اندیش خودتی ای عبوس صفت

انقدر نزتید در سر و کله ی هم
قدر یکدیگر بدانید کنار هم


که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
اگه پیدا کردی به ما هم بگو کیستندی
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » چهار شنبه 12 دی 1386, 5:37 am

که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
اگه پیدا کردی به ما هم بگو کیستندی

عجب آشفته گشتند در پی عشق
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » چهار شنبه 12 دی 1386, 9:22 am

که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
اگه پیدا کردی به ما هم بگو کیستندی

عجب آشفته گشتند در پی عشق
سر و جان را نهادند بر سر عشق

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » چهار شنبه 12 دی 1386, 8:56 pm

که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
اگه پیدا کردی به ما هم بگو کیستندی

عجب آشفته گشتند در پی عشق
سر و جان را نهادند بر سر عشق

دیگه بسه از عشق نگین کشک بُود
-----> :)

نمایه کاربر
adib
ریش سفید پاتوق
ریش سفید پاتوق
پست: 78
تاریخ عضویت: یک شنبه 22 مرداد 1385, 7:35 pm
تماس:

پست توسط adib » پنج شنبه 13 دی 1386, 7:29 pm

که میرود روزی این روزهای با هم بودن
خلاص میشیم از دست با تو بودن

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
اگه پیدا کردی به ما هم بگو کیستندی

عجب آشفته گشتند در پی عشق
سر و جان را نهادند بر سر عشق

دیگه بسه از عشق نگین کشک بُود
اخه كشك كجا اين كشك در واقع ماست بُود

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » یک شنبه 16 دی 1386, 5:23 am

این پسرا هیچ وقت آدم نمیشن
اگر هم بشن باز از عقل بی نصیبن

چه تر هیزمی فروختند این پسرا
مگو ابری هم شدی اندر شعرا؟؟

ای غافل ابری همیشه بودندی اندر شعرا
از ازل استعداد شعر داشتندی دخترا

ابری را چه دخلی اندر دخترا
همه دوسش دارند چه دخترا چه پسرا

دوش یکی ابری را از من همی خواستی
يه مرد چاق و چله با سبيل چرب و ماستي

من بدو گفتتمش تو برو خودت و سبیلت را قدری صغیر کن
در آینه آخر کمی نظر کن

وی گفتندی نه سبیل را صغیر کنندی ، نه ابری را خواستندی
خوشا عشق های قدیم و مردانش که مارا می خواستندی

اما این روزا عشق هستندی مردانش نییستندی
اگه پیدا کردی به ما هم بگو کیستندی

عجب آشفته گشتند در پی عشق
سر و جان را نهادند بر سر عشق

دیگه بسه از عشق نگین کشک بُود
اخه كشك كجا اين كشك در واقع ماست بُود

ماست از رو سپیدی می درخشید
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 0 مهمان