جوك جديد

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » جمعه 25 آبان 1386, 7:04 pm

کانون فرهنگي آموزش اعلام کرد که يانگوم از سال دوم دبيرستان در آزمون هاي اين مؤسسه شرکت مي کرده!!!

:D

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » جمعه 25 آبان 1386, 7:51 pm

TNZ نوشته شده:يه روز یه مرده ميره بقالي ميگه ببخشين اقا نوشابه خانواده دارين ؟يارو ميگه بله.ترکه ميگه به مجرد ها هم ميدين
شما که انقدر زحمت میکشی میشینی دونه دونه "ترک"ها رو تبدیل به" یارو" میکنی حواستو جمع کن یه دفعه ترکه از سقف نیفته وسط جوکت

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » جمعه 25 آبان 1386, 7:52 pm

:lol: :lol: :lol: :lol:
تصویر

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » جمعه 25 آبان 1386, 9:46 pm

رد می شدم باز

:lol:
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 26 آبان 1386, 1:53 am

hadi نوشته شده:
TNZ نوشته شده:يه روز یه مرده ميره بقالي ميگه ببخشين اقا نوشابه خانواده دارين ؟يارو ميگه بله.ترکه ميگه به مجرد ها هم ميدين
شما که انقدر زحمت میکشی میشینی دونه دونه "ترک"ها رو تبدیل به" یارو" میکنی حواستو جمع کن یه دفعه ترکه از سقف نیفته وسط جوکت

میخواستم یه تاپیک رو برا تیکه انداختن به همدیگه وا کنم!
اما انگار نیازی نیس بچه ها دارن کار خودشون رو میکنن!!!

:baba: :baba:


از اینجا رد میشین یه جوکی چیزی از خودتون ول کنین!!

:D

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 26 آبان 1386, 2:17 am

يه مرد احمق به يه زن ميگه ساکت باش اما يک مرد دانا به يه زن ميگه نمي دوني وقتي لبهات بسته اند چقدر خوشگل ميشي :P


یه دونه دیگه!!
:P


عبود یه هزار تومنی پیدا می کنه - میندازش رو زمین و میگه ما از این شانس ها نداریم :D

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » یک شنبه 27 آبان 1386, 6:58 am

hadi نوشته شده:
TNZ نوشته شده:يه روز یه مرده ميره بقالي ميگه ببخشين اقا نوشابه خانواده دارين ؟يارو ميگه بله.ترکه ميگه به مجرد ها هم ميدين
شما که انقدر زحمت میکشی میشینی دونه دونه "ترک"ها رو تبدیل به" یارو" میکنی حواستو جمع کن یه دفعه ترکه از سقف نیفته وسط جوکت

قابل توجه هادی خان
من این جوکا رو کوپی پیست می کنم خودم تایپ نمی کنم
مشکلی هست؟؟؟؟؟؟؟؟
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » دو شنبه 28 آبان 1386, 6:08 am

تبليغ جديد ايرانسل : 3 کيلو نون خشک بيار يک خط ايرانسل ببر ، 5 کیلو بیاری 2 تا خط می بری
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » دو شنبه 28 آبان 1386, 3:57 pm

saviola نوشته شده:يه مرد احمق به يه زن ميگه ساکت باش اما يک مرد دانا به يه زن ميگه نمي دوني وقتي لبهات بسته اند چقدر خوشگل ميشي :P


یه دونه دیگه!!
:P


عبود یه هزار تومنی پیدا می کنه - میندازش رو زمین و میگه ما از این شانس ها نداریم :D
hala ke rafti...
ama bargashti az iin jokaye 3abboudi bishtar begu
:D
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » پنج شنبه 1 آذر 1386, 1:02 pm

یه روز یه مرده توي خيابون زل زده بوده به يه دختره، يه پيرمردي بهش ميگه: مگه تو خودت خواهر و مادر نداري؟ مرده ميگه: چرا، ولي به اين خوشگلي :D
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 3 آذر 1386, 8:36 am

زنِ آپانديسش رو عمل كرده بوده، بعد از عمل شوهرش مياد ملاقاتش. منتها زنه هنوز خوب بهوش نيومده بوده و داشته زير لب هزيون مي‌گفته: احمق...بي‌شعور...عوضي! يك دكتري داشته از اتاق رد ميشده، ميگه: خوب به سلامتي مثل اينكه خانمتون به هوش اومده و داره باهاتون حرف ميزنه!

:D

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » سه شنبه 6 آذر 1386, 11:55 am

ترکه اول سخنرانيش هول ميشه ميگه بنام حضرت دوست که هر چه مي کشيم از اوست

ترکه داشته يكي رو بدجور ميزده و هي داد ميزده كمك كمك! بهش ميگن بابا تو كه داري اينو مي زني، تو چرا كمك مي‌خواي؟ ميگه آخه اين گفته اگه بلند شم لهت مي كنم

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » سه شنبه 6 آذر 1386, 1:56 pm

روزي يک سياه پوست و يک سفيد پوست با هم ازدواج ميکنند و , فرزندشان شطرنجي ميشود
8)
.
غضنٿر خوابش سنگين ميشه تختش ميشکنه
:lol:
.
غضنٿر توي قرعه کشي شرکت ميکنه 6ماه زندان برنده ميشه
:roll:
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
ATOSA
آخرشه !
آخرشه !
پست: 408
تاریخ عضویت: جمعه 21 اردیبهشت 1386, 3:03 pm
تماس:

پست توسط ATOSA » سه شنبه 6 آذر 1386, 4:26 pm

:lol: :lol: :lol:
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » سه شنبه 6 آذر 1386, 4:30 pm

abri نوشته شده:روزي يک سياه پوست و يک سفيد پوست با هم ازدواج ميکنند و , فرزندشان شطرنجي ميشود
8)
.
غضنٿر خوابش سنگين ميشه تختش ميشکنه
:lol:
.
غضنٿر توي قرعه کشي شرکت ميکنه 6ماه زندان برنده ميشه
:roll:
تو که پیام های Swanhood رو کپی میکنی ، اون غضنفراشو لااقل درست کن :D

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » سه شنبه 6 آذر 1386, 4:35 pm

همه می دونن اون غضنفره...نیازی نیست
:P
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » سه شنبه 6 آذر 1386, 6:31 pm

اینا دیگه swanhood ی نیستن!

:P

به تركه ميگن با بالش جمله بساز . ميگه :من رفتم جنگل يه كلاغ ديدم و زدم تو بالش . بهش ميگن :منظورمون اون بالشه . ميگه: من رفتم جنگل يه كلاغ ديدم و زدم تو اون بالش . ميگن : نه منظورمون تشك بود . ميگه : من رفتم جنگل يه كلاغ ديدم .تو شك بودم بزنم به اين بالش يا اون بالش

به تركه ميگن اگه دنيا رو بهت بدن چي كار مي كني ميگه : خفه شو من خودم زن دارم

ترکه داشت گريه می کرد. باباش پرسيد چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدوني
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » چهار شنبه 7 آذر 1386, 5:04 am

آهااااااااااااااااااااااای بچه های پاتوق!!!

کی این جک رو یادشه؟؟

"یه عربه می افته تو چاه...با چنگال درش میارن!!!!"
:lol: :lol: :lol:
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » چهار شنبه 7 آذر 1386, 1:36 pm

به یارو مي گن بابات مرده . ميگه نه بابا اصلا امکان نداره . ميگن : والله مرده!
یارو مي گه تا حالا اصلا سابقه نداشته :o
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

پست توسط TNZ » چهار شنبه 7 آذر 1386, 1:46 pm

يه روز يه دختر دعا مي کنه خدايا : من چيزي براي خودم نمي خوام فقط يه داماد خوب و خوشگل

نصيب مادرم کن :lol:



این دختره هم مثل من مهربونه هیچی واسه خودش نمی خواد :D
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 0 مهمان