گپ و سرگرمی اعضا
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » یک شنبه 18 شهریور 1386, 7:09 am
Lord Vernus نوشته شده:emrooz kheili halam khoobe ... vaghty ke az khab pashodam khoda ro baraye in chiza shokr kardam :
- dishab ghatar nazdik bood azam rad beshe !
- dishab nazdik bood 3 bar davam beshe !
- dishab nazdik bood police bebaratam !
bekhoda disham yek fereshteyi hamash havamo dasht !
God thank you !
من نمی خوام خودمو لو بدم ولی عزیزم از این به بعد مواظب خودت باش چون ممکنه من پیشت نباشم کمکت کنم

°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » یک شنبه 18 شهریور 1386, 7:19 am
بدک نیستم
صبح که دانشگاه بودیم با بابک، بعد از ظهر هم که طبق معمول دادگاه دارم

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
saeedeh
- آخرشه !

- پست: 461
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 10:54 am
-
تماس:
پست
توسط saeedeh » یک شنبه 18 شهریور 1386, 1:42 pm
امروز حالم خوبه آخه خواهریم قفول شده دانشگاه

زندگي هديه خداست به تو. طرز زندگي کردن تو، هديه ي توست به خدا
-
Babak Radfar
- جغد پیر

- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » یک شنبه 18 شهریور 1386, 7:28 pm
خوبم.صبح که دانشگاه بوديم با هادي بعدش هم که به ديدن همکار 77 ساله ام رفتم و ناهار و خواب بعد از ناهار و چاي عصرانه و يکي دو تاتيليفون و احوال پرسي از مادر بزرگ عزيز و چند تا تکست جوک واسه اين و اون فرستادن و نون و پنير تبريز و انگور و حالا هم که اينجا در خدمت شما و بعدش هم که کتابه و چايي شبانه
-
hamideht
- گروه وب سايت

- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 18 شهریور 1386, 7:44 pm
خوبم فقط خسته ام

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
hamideht
- گروه وب سايت

- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 19 شهریور 1386, 8:23 pm
میگم خوبم

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » سه شنبه 20 شهریور 1386, 12:15 pm
خوب بابا
چند بار میگی؟
من بدک نیستم !
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
Babak Radfar
- جغد پیر

- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » سه شنبه 20 شهریور 1386, 8:53 pm
تووووپ توووووووپم
تمام اتفاقات بعداز ظهر افتاده رفتم جلو دانشگاه با دوست فيلسوفم کاوه قرار ملاقات هفتگيمون بود تو کافه شاپ

3 سعت تمام صحبت کرديم که به شدت حال داد.بعدش هم يه چرخ يه ساعته تو کتاب فروشيها و خريد هفتگي کتاب.
امروز يه رمان از ايتالو کالوينو خريدم به اسم مورچه آرژانتيني.
ساعت 3 رفتم بيرون 8 برگشتم حالا هم که اينجا خبر تولد داريوش کوچولو ديگه امروزمو ترکوند قربونش بشم

-
saeedeh
- آخرشه !

- پست: 461
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 10:54 am
-
تماس:
پست
توسط saeedeh » سه شنبه 20 شهریور 1386, 9:10 pm
حال منم امروز خوبه
صبح با دوستم قرار داشتم که کاشته شدم بعدم با خواهرم رفتم خرید یه گوشی توپ دیدم که قرار شد بخرمش ظهرم با مادرم رفتم امام زاده همون جایی که با هادی و سپیده رفته بودم کلی حال داد اومدنی هم کتاب خریدم و خوراکییییییییییی
الانم کلی انرژی تخلیه نشده دارم
زندگي هديه خداست به تو. طرز زندگي کردن تو، هديه ي توست به خدا
-
Babak Radfar
- جغد پیر

- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » پنج شنبه 22 شهریور 1386, 8:16 pm
مفاهيم مهر ورزي و عدالت رو يک بار ديگه به طور کامل و در اعماق وجودم حس کردم و همون موقع پس افتادم
وقتي فيش برق رو ديدم که با همون به قول خودشون الگوي مصرف 3 برابر شده بود!!!
سرم درد ميکنه خسته ام

-
Lord Vernus
- آخرشه !

- پست: 523
- تاریخ عضویت: سه شنبه 1 خرداد 1386, 10:07 pm
-
تماس:
پست
توسط Lord Vernus » پنج شنبه 22 شهریور 1386, 8:19 pm
hoselam sar rafte bad joor !
Delam tange ahaaaaaaay gharibeeeee
-
Ahmaad
- آخرشه !

- پست: 1669
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
- محل اقامت: Kuwait
-
تماس:
پست
توسط Ahmaad » جمعه 23 شهریور 1386, 12:29 am
bia berim becharkhoonamet sheeeeeeer o veeer tahvilam bedi halet ja biyaad

)

-
hamideht
- گروه وب سايت

- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » جمعه 23 شهریور 1386, 7:29 am
خوبم هی حالا من میگم خوبم باز بپرس ایششششششششش

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » یک شنبه 25 شهریور 1386, 9:45 am
خوبم ولی یه ضدحال خوردم

°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
mmk
- آخرشه !

- پست: 1862
- تاریخ عضویت: یک شنبه 18 شهریور 1386, 2:47 pm
-
تماس:
پست
توسط mmk » یک شنبه 25 شهریور 1386, 11:45 am
سلام سمیه جون
الهی
اخه چرا

دست هایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می خوانند(کوروش کبیر)
-
hamideht
- گروه وب سايت

- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 25 شهریور 1386, 5:58 pm
سرما خوردم بدجور
خدا باعث و بانی اش رو لعنت کنه

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
mmk
- آخرشه !

- پست: 1862
- تاریخ عضویت: یک شنبه 18 شهریور 1386, 2:47 pm
-
تماس:
پست
توسط mmk » یک شنبه 25 شهریور 1386, 9:58 pm
بد نبود
خوش گذشت
با برو بچ رفتیم یه دوری زدیم

دست هایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می خوانند(کوروش کبیر)
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » سه شنبه 27 شهریور 1386, 3:14 pm
خوبم

°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » سه شنبه 27 شهریور 1386, 7:45 pm
goshname!!!!!!!!!!

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان