بنگاه ازدواج

[TNZ]

لطفا اين جمله رو تفسير کنين
ازدواج فقط يک معامله است ميان يک زوج
اگه مخالفين يا موافق يا نظر ديگه اي دارين

فقط یه معامله نیست ولی یه خورده معامله است چون اگه بخوان می تونن به هم بزننش

[saeedeh]

نمی شه اسم معامله روش گذاشت صرفاً بخاطر وجود قرارداد مابین دو طرف یا اینکه بشه فسخش کرد
چون دل انسان چیزی نیست که بشه خریدش یا اجارش داد

[saeedeh]

نمی شه اسم معامله روش گذاشت صرفاً بخاطر وجود قرارداد مابین دو طرف یا اینکه بشه فسخش کرد
چون دل انسان چیزی نیست که بشه خریدش یا اجارش داد و در این بین مالک و مستاجر یا فروشنده و خریدار مطرح نیست .
تو ازدواج مساله سر یک عمر زندگی با کسی که بشه بعنوان نیمه گمشده و مکمل کننده روح و شخصیت مطرحش کرد
بنظر من ازدواج این نیست که چند جمله عربی خوانده بشه و 2 نفر زن و شوهر اعلام شن مهم اینه که اون 2 نفر واقعاً بتونن مسئولیتی که در قبال هم دارن رو انجام بدن و به نحو احسن و اگر یکی از طرفین ناراضی باشه همه چیز بهم ریختس هر چند همه اونا رو که جسمشون کنار هم هست و زن و شوهر بدونن و قانونن این مساله ثابت شه ولی روح اونا ، دلشون مال هم و کنار هم نیست هرچند که قرارداد مابین هنوز باقی باشه .

[Babak Radfar]

و عشق(انساني) چيزي نيست جز عادت که در اثر مرور زمان بيشتر ميشود.
واسه اين حرف دليل دارم.ببينين همه قبول داريم که در روابط انساني قويترين عشق عشق مادر به فرزند است که در همه حال حتي به صورت يک طرفه وجود دارد و مادر همه کار براي فرزندش ميکند حتي اگر فرزند رفتار درستي نداشته باشد يا به اصطلاح نا اهل باشد.
ولي گاهي ميشنوي که مادر فرزند را نفرين ميکند يا...(جايي که معناي عشق به اون مفهومي که همه باورش دارن نقض ميشه)
يا زماني که فرزند کوچک است نيازهايش محدود است و براورده کردنش براي او آسان.
و به تجربه در مي يابيم که با بزرگتر شدنش براورده کردن نيازهايش براي مادر سخت تر ميشود ولي به دليل حضور در خانه و ارتباط دائمي که با هم برقرار ميکنند عادت و در نتيجه علاقه بيشتر ميشود ولي مادر مرتب از براورده کردن نيازهاي فرزند درمانده تر مي شود تا جايي که با رسيدن به دوران بلوغ قويترين نياز فرزند که همان نياز جنسيست بروز ميکند و مادر کاملا در براورده کردن اين نياز ناتوان است و فرزند به دنبال جنس مخالف و جفت يابي ميرود.
لطفا نظرتونو در رابطه با اين سلسله مباحث بگين
بحث بعديم در رابطه با حس تملک است که به اين بحث اضافه خواهد شد.

[hadi]

بازم تا حدودی حرفاتو قبول دارم
در مورد مادر و بالا رفتن سن بچه درست میگی!

در مورد بقیه اش هم قبلاً صحبت کردم، بعداً هم باز صحبت میکنم

[Lord Vernus]

BABA ... YEKITOoN BELAKHARE JOFT PEIDA KONE MA YE AROoSI BIOFTIM ! ! !


bi khial .. shoma bi orzeyin ! khode man ye zan migiram yekam beraghsam !

[hamideht]

تو برای اینکه برقصی میخوای زن بگیری؟
خدا مرگم بده ایشششششششششششششش

[hadi]

هم قافیه با حمیده : کیشششششششششششششششش
ما افراد متاهلو توی سایت راه نمیدیم

مگه اینکه اول ادمین متاهل بشه

[saeedeh]

هم قافیه با حمیده : کیشششششششششششششششش
ما افراد متاهلو توی سایت راه نمیدیم

مگه اینکه اول ادمین متاهل بشه

خوب پس زود دست بکار شو دیگه همش حرف می زنیا یه ذره هم مرد عمل باش

[hadi]

بسم الله

[hnz123]

يا علي

[hamideht]

بزن بریم

[Babak Radfar]

راجع به اين تئوري ما هيچ کس نظر ديگه اي نداره؟

[mmk]

والله من که تازه واردم
میدونو میدم دست قدیمیا

[hadi]

میثم جان تو هم یواش یواش داری میترشی

زود اینجا فرم پر کن

[mmk]

اااا
یعنی من فرمو پر کنم همه چی تمومه
خوب کو فرم
بگین من پرش کنم
راستی بهتون بگم
من یه زنی میخوام که خوشگل باشه
تو دل برو
مهربون
ناز
دوست داشتنی
دلربا
عاشقم باشه
بسه چی شد
خوب همچین کیسی هست اینجا؟؟؟؟

[Babak Radfar]

چه خوش اشتها!!!
آقا پياده شو با هم بريم

[hadi]

اااا
یعنی من فرمو پر کنم همه چی تمومه
خوب کو فرم
بگین من پرش کنم
راستی بهتون بگم
من یه زنی میخوام که خوشگل باشه
تو دل برو
مهربون
ناز
دوست داشتنی
دلربا
عاشقم باشه
بسه چی شد
خوب همچین کیسی هست اینجا؟؟؟؟

این کیسی که گفتی اینجا که هیچی، اونجا هم نیست

[mmk]

خوب بابا باشه
هر چی بود بود
فقط بساز باشه

[TNZ]

و عشق(انساني) چيزي نيست جز عادت که در اثر مرور زمان بيشتر ميشود.
واسه اين حرف دليل دارم.ببينين همه قبول داريم که در روابط انساني قويترين عشق عشق مادر به فرزند است که در همه حال حتي به صورت يک طرفه وجود دارد و مادر همه کار براي فرزندش ميکند حتي اگر فرزند رفتار درستي نداشته باشد يا به اصطلاح نا اهل باشد.
ولي گاهي ميشنوي که مادر فرزند را نفرين ميکند يا...(جايي که معناي عشق به اون مفهومي که همه باورش دارن نقض ميشه)
يا زماني که فرزند کوچک است نيازهايش محدود است و براورده کردنش براي او آسان.
و به تجربه در مي يابيم که با بزرگتر شدنش براورده کردن نيازهايش براي مادر سخت تر ميشود ولي به دليل حضور در خانه و ارتباط دائمي که با هم برقرار ميکنند عادت و در نتيجه علاقه بيشتر ميشود ولي مادر مرتب از براورده کردن نيازهاي فرزند درمانده تر مي شود تا جايي که با رسيدن به دوران بلوغ قويترين نياز فرزند که همان نياز جنسيست بروز ميکند و مادر کاملا در براورده کردن اين نياز ناتوان است و فرزند به دنبال جنس مخالف و جفت يابي ميرود.
لطفا نظرتونو در رابطه با اين سلسله مباحث بگين
بحث بعديم در رابطه با حس تملک است که به اين بحث اضافه خواهد شد.

عشق عادت نیست یه جور تلقینه. وقتی از کسی فقط خوشت اومده بشینی هی بهش فکر کنی بعد از مدتی حس می کنی عاشقش شدی

عشق مادر هیچ وقت از بین نمیره حتی به قول خودت وقتی نفرین می کنه تو دلش میگه خدا نکنه