گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » جمعه 15 تیر 1386, 9:08 am
مرد را دردی اگر باشد خوش است
درد بی دردی علاجش آتش است
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 15 تیر 1386, 4:58 pm
تو را نگاه ميكنم
كه خفته اى كنار من
پس از تمام اضطراب
عذاب و انتظار من
نووووووووووووون
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » چهار شنبه 20 تیر 1386, 6:25 pm
N bedin dige!!

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » شنبه 23 تیر 1386, 4:35 pm
نون بدييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييين!!!!

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
Ahmaad
- آخرشه !

- پست: 1669
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
- محل اقامت: Kuwait
-
تماس:
پست
توسط Ahmaad » یک شنبه 24 تیر 1386, 9:32 pm
سمون یا لبنانی ؟

-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » دو شنبه 25 تیر 1386, 12:37 am
ن بدين

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » چهار شنبه 27 تیر 1386, 4:01 pm
نازنينا ما به ناز تو جواني داده ايم ... اينک ام با جوانان ناز مي کن با ما چرا؟
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » چهار شنبه 27 تیر 1386, 6:38 pm
بالاخره يكى نون داد!!!
اى عاشقان اى عاشقان دل را چراغانى كنيد
اى مى فروشان شهر را انگور مهمانى كنيد
دال
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » پنج شنبه 28 تیر 1386, 5:36 pm
در تمام شب نگاه ماه من شكسته بود
تا سحر دريچه ي ستاره نيز بسته بود
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » پنج شنبه 28 تیر 1386, 5:51 pm
دلم تنگه براى گريه كردن
كجاست مادر كجاست گهواره من
نون
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
hadi
- كارش درسته

- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » پنج شنبه 28 تیر 1386, 7:25 pm
نپرس ابرای بارونی کجا رفتن؟
به سوی آبی عشق، بی صدا رفتن
نگاه تو که روح شعر سبزم بود
چه معصوم از کنار آینه ها رفتن

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 29 تیر 1386, 4:24 pm
نازنينم چه دعا بهتر از اين
گريه ات از سر شوق
خندهات از ته دل
نبود هيچ غروبت غمناك
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » جمعه 29 تیر 1386, 9:31 pm
کسي آمد که حرف عشقو با ما زد
دل ترسوي ما هم دل به دريا زد
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 29 تیر 1386, 11:43 pm
TNZ نوشته شده:کسي آمد که حرف عشقو با ما زد
دل ترسوي ما هم دل به دريا زد
من عاشق اين شعرم

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » جمعه 29 تیر 1386, 11:44 pm
دين ديوانه به دين عشق تو شد
جاده شك به يقين عشق تو شد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
Ahmaad
- آخرشه !

- پست: 1669
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
- محل اقامت: Kuwait
-
تماس:
پست
توسط Ahmaad » شنبه 30 تیر 1386, 8:05 am
دوران جهان بی می و ساقی هیچ است
بی زمزمه ساز عراقی هیچ است
هر چند در احوال جهان می نگرم
حاصل همه عشرت است و باقی هیچ است
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » شنبه 30 تیر 1386, 4:51 pm
تو به من مي گي هميشه دل تو که خوب نمي شه ... گل پرپر بي ريشه مي دوني بزرگ نمي شه
تو به من مي گي هميشه يه وقت تنهات نذارم ... اما خودت خوب مي دوني من برات وجود ندارم
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » سه شنبه 2 مرداد 1386, 4:37 pm
مرغ شیدا بیا بیا شاهد نالهی حزینم شو
با نوایی به روز و شب همصدای دل غمینم شو
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
TNZ
- پادشاه

- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » پنج شنبه 4 مرداد 1386, 2:45 pm
او كه گفت دل به آدمي ز آب و گل مبند
خود مگر به خلقتش دل از ازل نبسته بود
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
abri
- آخرشه !

- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » شنبه 6 مرداد 1386, 1:48 am
ديده بگشا رنجِ انسان بين و سيلِ اشك وآه
كبرِ پُستان بين و جامِ جهل و فرجامِ گناه
تير و تركش ، خون وآتش ، خشمِ سركش ، بيمِ چاه
ديده بگشا بر سِتم ، دراين فريبستان ، علي
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان