
قصه سازي
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش 

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
تا چشم بر نور بگشایم.
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
تا چشم بر نور بگشایم.
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شنفت
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی عجب
----->

Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی عجب خری
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی عجب خر اسپرتی 

----->

Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی عجب خر اسپرتی تقویت
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی عجب خر اسپرتی تقویت موتور
----->

Re: قصه سازي
به یه ته نُه بار گفته بود عجب شوتی تو. مگه مخ میزنی.پس چرا نمیزنی؟ بزن مخمو بیار پایین بپاش رو دیوار بعد جارو کن یا پارو کن ببر بده ننه نقلی تا باهاش بره قربون هر کی خواست یا نخواست. جمینی رفت و حدیث گفت ، نرسی آمد و حدیث شِنُفت ولی عجب خر اسپرتی تقویت موتور شده ای
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان