قصه سازي
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه

°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره

یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره



یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره
دوست نداره به هادی فروخته بشه

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره
دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره
دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ. القصه حمیده که با عکس العمل هادی مواجه شد
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ. القصه حمیده که با عکس العمل هادی مواجه شد
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ. القصه حمیده که با عکس العمل هادی مواجه شد پاریکال ، الاغ پرین تو فیلم با خانمان رو برا کادو تولدش خرید
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ. القصه حمیده که با عکس العمل هادی مواجه شد پاریکال ، الاغ پرین تو فیلم با خانمان رو برا کادو تولدش خرید

°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ. القصه حمیده که با عکس العمل هادی مواجه شد پاریکال ، الاغ پرین تو فیلم با خانمان رو برا کادو تولدش خرید
پرین هم سر جهازیش بود
یه الاغه بود که یه پاش لنگ بود ، غضنفر صاحب الاغه اسم الاغشو گذاشته بود پیتکو ، یه روز که محمود داشت با الاغ یارو خوش و بش میکرد و می گفت که هادی خیلی اذیتم می کنه، طناز که داشت از اونجا رد میشد به هادی زنگ زد و قضیه رو گفت ( که چرا به محمود ببیچاره اذیت می کنی؟)
هادی هم عصبانی شد و به خواهرش حمیده ماموریت داد که الاغ رو از مرده بخره و سر به نیست کنه ولی نمیدونست که خره 3 میلیون تومنه هادی گفت چه خبره بابا رینگ اسپرت و ضبط و باندش رو نمی خوام. صاحب الاغه گفت: آخه هادی خیلی با سرعت رانندگی می کنه و از اونجایی که پیتکو نسبت نزدیکی با کره الاغ کد خدای قصه حسن کچل داره ،دوست نداره به هادی فروخته بشه و اصلاً از هادی خوشش نمیاد هادیم به حمیده گفت ولش کن چیزی که فراوونه الاغ. القصه حمیده که با عکس العمل هادی مواجه شد پاریکال ، الاغ پرین تو فیلم با خانمان رو برا کادو تولدش خرید
پرین هم سر جهازیش بود

بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان