گپ و سرگرمی اعضا
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » جمعه 20 مرداد 1385, 7:25 pm
امروز حالتون چطوره؟! چطور گذشت؟ استفاده کرديد از لحظه هاي مرواريدي؟
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » جمعه 20 مرداد 1385, 10:13 pm
من که از لحظات مرواریدی طلاییم استفاده نکردم امروز
خیلی دختر بدی شدم
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » جمعه 20 مرداد 1385, 10:34 pm
توهميشه خوبي طناز جون..
منم امروز هيچ کار مفيدي نکردم بجز اين تاپيکا
دل تنگ بودم
-
Babak Radfar
- جغد پیر
- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » شنبه 21 مرداد 1385, 2:50 am
امروز هم مثل همه روزهاي ديگه خسته ام البته خسته روحي و البته تنهام
از صبح سر کار بعدش هم درس بعدش غذا پختن خوردن حمام 4 5 ساعت کتاب خوندن خواب...فردا هم همين طور
مدتهاي مديديست که همين طوره روال زندگيم
فعلا استفاده بهتري نمي تونم از لحظات مرواريدي بکنم
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » شنبه 21 مرداد 1385, 6:42 am
چرا زندگی اینجوری شده قبلا" پراز هیجان بود اما حالا.........
من که مدتهاست هیچ لحظه خوشایندی نداشتم همش تکرار همش یکنواختی شاید خودمون باعثش میشیم شما اینجوری فکر نمی کنید؟
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » شنبه 21 مرداد 1385, 2:54 pm
من فکر می کردم فقط خودم اینجوریم
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:41 am
من پیشنهاد میکنم همه با هم برای بهتر شدن حالمون برنامه ریزی کنیم مثلا" یه تفریح دسته جمعی البته اینجوری باهمدیگه هم بیشتر آشنا می شیم همه بچه های سایت خودمون اما وقتی که باران جونم و TNZ جونم بتونند باشند
امروز خوبم حالم بهتره چون دارم دوستای خوبی پیدا می کنم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 10:28 am
منم هیییییییییییییییییییییییییچ استفاده ای از این مروارید ها نمی کنم...
خیلی دلم می خواست یه گردنبند باهاشون درست می کردم و می دادم به مامانم...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
Babak Radfar
- جغد پیر
- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » یک شنبه 22 مرداد 1385, 1:05 pm
من امروز حالم سيري ه
آخه سر ناهار جاي همه تون خالي 7 8 تا حبه سير ترشي انداختم بالا ولي الان فشارم داره منو ميندازه پاااااييييين
-
hadi
- كارش درسته
- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » یک شنبه 22 مرداد 1385, 1:13 pm
من كه امروز افتضاحم
داغونم
خوردم
نفله ام
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 1:58 pm
همینه دیگه که مملکت پیشرفت نمی کنه...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » یک شنبه 22 مرداد 1385, 6:26 pm
خسته و شلوغ پلوغم....
استفاده که اووووووووووووووووووووووووووووووووووووه .. کلي
فرم انتخاب رشته رو فرستادم...
موافقم خفن حميده جونم..من که کلي برنامه داشتم واسه بعد از کنکور ولي خالا... مي خورم و ميخوابم و د همه حالشم که آنلاينم
... پيشنهاد بديد.. که چه کنيم....من که پايه ي اوليم....
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 7:48 pm
من کلی کار مفید کردم ولی صداش رو در نمی آرم...
دماغم داره می خاره
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:42 pm
بچه ها اگر موافق باشین هفته آینده یه روزکه همه حتی TNZهم بتونه بیاد بریم paintball من فردا آمارشو میگیرم خبر میدم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » یک شنبه 22 مرداد 1385, 9:19 pm
موافقم
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 11:04 pm
ای ول..
خیلی حوبه...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 23 مرداد 1385, 9:25 am
امروز خوبم خیلی خندیدم آخه به مطالب بچه ها
از لحظه های مرواریدیم برای آمارگیری paintballاستغاده کردم بزودی خبر می دم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
sepideh
- گروه وب سايت
- پست: 186
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:23 am
-
تماس:
پست
توسط sepideh » دو شنبه 23 مرداد 1385, 1:28 pm
صبح خيلي بد بود ولي الان بهتره
آشنا هستم با سرنوشت تر آب ، عادت سبز درخت.
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » دو شنبه 23 مرداد 1385, 2:33 pm
من امروز فقط خوابیدم..
نمی دونی چقدر حال می ده.
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » دو شنبه 23 مرداد 1385, 6:39 pm
بايد عالي باشم ولي نيستم... بايد خوش مي گذشت... و گذشت هم ولي من نتونستم درکش کنم....
ولي کلا مفيد بود همين که فهميدم چي باعث ميشه خوشحال نباشم خودش کلي _!
past is non- existential, so is future. past is more,future is not yet,Only The Present is. it is always NOW- only The NOW exists.
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان