مشاعره

saviola · پست توسط **saviola** » جمعه 16 آذر 1386, 10:55 am

نون؟؟

نون و پنیر و بادوم!
یه قصه نا تموم!

نون و پنیر و سبزی
تو بیش از این می ارزی!!!

abri · پست توسط **abri** » جمعه 16 آذر 1386, 11:50 pm

یاور همیشه مومن تو برو سفر سلامت
غم من نخور که دوری برای من شده عادت

ته

nono · پست توسط **nono** » یک شنبه 18 آذر 1386, 8:19 am

تا تو نگاه می کنی کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو این چه نگاه کردن است

abri · پست توسط **abri** » دو شنبه 19 آذر 1386, 12:48 am

تنها ماندم
تنها با دل بر جا ماندم
چون آهی بر لبها ماندم
راز خود به کس نگفتم
مهرت را به دل نهفتم
با یادت شبی که خفتم
چون غنچه سحر شکفتم

saviola · پست توسط **saviola** » دو شنبه 19 آذر 1386, 8:20 am

ماییم و می و مطرب و این کنج خراب
جان و دل و جام و جامه در رهن شراب!

فارغ ز امید رحمت و بیم عذاب
آزاد ز خاک و باد و از آتش و آب!!

ب

من خیام را دوست میدارم!

پست توسط **hadi** » دو شنبه 19 آذر 1386, 8:58 am

بیا تا حال یکدیگر بدانیم
مراد هم بجوییم ار توانیم
که میبینم که این دشت مشوش
چرا گاهی ندارد خرم و خوش

saviola · پست توسط **saviola** » دو شنبه 19 آذر 1386, 11:50 am

شب رفت و سپیده سر کشیده!
خورشید در آسمان دمیده!
گل کرده درخت روشنایی!
روشن شده مشعل خدایی!!

پنجم دبستان!

nono · پست توسط **nono** » دو شنبه 19 آذر 1386, 9:31 pm

یه دل می گه برم برم
یه دلم می گه نرم نرم
طاقت نداره دلم دلم
بی تو چه کنم؟؟؟؟

با ؟ لطفا

ATOSA · پست توسط **ATOSA** » سه شنبه 20 آذر 1386, 7:23 am

ما و سحر از يك جگر چاك دميديم آهي نكشيديم كه نگرفت جهان را

محمود · پست توسط **محمود** » سه شنبه 20 آذر 1386, 8:57 am

از هر دهنى يكان يكان پرسيمت
از هر وطنى جدا جدا جوئيمت

nono · پست توسط **nono** » سه شنبه 20 آذر 1386, 11:00 am

تا توانی دلی به دست آر
دل شکستن هنر نمی باشد

TNZ · پست توسط **TNZ** » سه شنبه 20 آذر 1386, 3:47 pm

دوستان بخدا بي وفايي نكنيد
از عاشق دلخسته جدايي نكنيد
يا اينكه وفا كنيد تا أخر عمر
يا از اول أشنايي نكنيد

saviola · پست توسط **saviola** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 12:11 pm

در جوانی پاک بودن شیوه پیغمبریست!
ور نه هر گبری به پیری می شود پرهیزگار!

TNZ · پست توسط **TNZ** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 2:35 pm

رسيد در غم عشقش به حافظ آنچه رسيد
که چشم زخم زمانه به عاشقان مرساد

abri · پست توسط **abri** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 9:09 pm

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

پست توسط **hadi** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 9:12 pm

آمدی بال و پر زنان توی دلم تابستونا
ولی صد افسوس تو سینه داشتی دل زمستونا

ابری تکراری بودیت

abri · پست توسط **abri** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 9:16 pm

ميدونم

ای صاحب کرامت شکرانه‌ی سلامت
روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را

پست توسط **hadi** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 9:25 pm

امروز در این شهر چو من یاری نی
آورده به بازار و خریداری نی
وان کس که خریدار بدو رایم نی
وان کس که بدو رای خریدارم نی

نمیدونم ست داره تهاش یا نه

abri · پست توسط **abri** » چهار شنبه 21 آذر 1386, 9:26 pm

hadi نوشته شده:امروز در این شهر چو من یاری نی
آورده به بازار و خریداری نی
وان کس که خریدار بدو رایم نی
وان کس که بدو رای خریدارم نی

نمیدونم ست داره تهاش یا نه

نداره

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت
باز آید و برهاندم از بند ملامت

TNZ · پست توسط **TNZ** » پنج شنبه 22 آذر 1386, 8:11 pm

تا کي غم و آه و گريه و شکستن بغض صدام
تا کي بايد سياه باشه قشنگي عشق هاي ما

مشاعره

چه کسی حاضر است؟