جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
ممننون از معرفي كتاب انسان از منظري ديگر
واقعا عالي بود
واقعا عالي بود
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
- Babak Radfar
- جغد پیر
- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
دلتنگيهاي نقاش خيابان چهل و هشتم جروم ديويد سالينجر
نان سالهاي جواني هاينريش بل
نون نوشتن محمود دولت آبادي
نان سالهاي جواني هاينريش بل
نون نوشتن محمود دولت آبادي
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
یک عاشقانه ی آرام
نادر ابراهیمی
نادر ابراهیمی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
در آفاق نفس
محمود کیانوش
انتشارات سروش
از دوست خوبم عبدالحسین برای این هدیه ی زیباش بسیار ممنونم
محمود کیانوش
انتشارات سروش
از دوست خوبم عبدالحسین برای این هدیه ی زیباش بسیار ممنونم
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
غارهای فراموشی از جان کریستوفر
آخرین گودال از لوییس سَکِر
آخرین گودال از لوییس سَکِر
به امید روزی که بتونیم بفهمیم کی هستیم
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
جامعه شناسی نخبه کشی - علیِ رضا قلی
من به صورت ای بوک از دوستم گرفتم، اینجا هم پیوستش میکنم که دوستان استفاده کنن
من به صورت ای بوک از دوستم گرفتم، اینجا هم پیوستش میکنم که دوستان استفاده کنن
- پیوست ها
-
- Jame-e Shenasie Nokhbeh Koshi.zip
- جامعه شناسی نخبه کشی - علیِ رضا قلی
- (8.17 مگابایت) 648 مرتبه دانلود شده
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
تحلیل رفتار متقابل
اریک برن
تو کلاس روان درمانی که شرکت میکنم این کتاب رو بهمون معرفی کردن ... واقعا عالیه عالی عالی :9
اریک برن
تو کلاس روان درمانی که شرکت میکنم این کتاب رو بهمون معرفی کردن ... واقعا عالیه عالی عالی :9
من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری
من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری
قسمتیش که خیلی دوست داشتم رو میزارم:
سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود.
اما زخمی در پهلو دارم. زخمی که به دشنه ای تیز پدر برایم به یادگار گذاشته است.
هزار سال است که از زخم پهلوی من خون می چکد و من نوشدارو ندارم.
پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کی کاووسی گردن کج نکنم و گفته است که زخم درپهلو وتیر در گرده خوشتر تا طلب نوشدارو از کسان.
زیرا درد است که مرد می زاید و زخم است که انسان می آفریند
پدرم گفته است: قدر هر آدمی، به عمق زخمهای اوست. پس زخمهایت را گرامی دار.
زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است. تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد و هیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست. او که نامش خداوند است. پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزه گر. اما نگفته بود که عشق چقدر نمکین است. و نگفته بود او که نوشدارو دارد دستهایش این همه از نمک عشق پر است.
و نگفته بود که او هر که را دوست تر دارد بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد!
زخمی بر پهلویم است و خون می چکد و خدا نمک می پاشد من پیچ می خورم و تاب می خورم و دیگران گمانشان که می رقصم!
من این پیچ و تاب را و این رقص خونین را دوست دارم. زیرا به یادم می آورد که سنگ نیستم، چوب نیستم، خشت و خاک نیستم که انسانم.....
پدرم وصیت کرده و گفته است: از جانت دست بردار از زخمت اما نه. زیرا اگر زخمی نباشد دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود و اگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شد و عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت ......
دست بر زخمم می گذارم و گرامی اش می دارم که این زخم عشق است و عشق میراث پدر است
میراث پدر علیه السلام!
قسمتیش که خیلی دوست داشتم رو میزارم:
سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود.
اما زخمی در پهلو دارم. زخمی که به دشنه ای تیز پدر برایم به یادگار گذاشته است.
هزار سال است که از زخم پهلوی من خون می چکد و من نوشدارو ندارم.
پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کی کاووسی گردن کج نکنم و گفته است که زخم درپهلو وتیر در گرده خوشتر تا طلب نوشدارو از کسان.
زیرا درد است که مرد می زاید و زخم است که انسان می آفریند
پدرم گفته است: قدر هر آدمی، به عمق زخمهای اوست. پس زخمهایت را گرامی دار.
زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است. تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد و هیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست. او که نامش خداوند است. پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزه گر. اما نگفته بود که عشق چقدر نمکین است. و نگفته بود او که نوشدارو دارد دستهایش این همه از نمک عشق پر است.
و نگفته بود که او هر که را دوست تر دارد بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد!
زخمی بر پهلویم است و خون می چکد و خدا نمک می پاشد من پیچ می خورم و تاب می خورم و دیگران گمانشان که می رقصم!
من این پیچ و تاب را و این رقص خونین را دوست دارم. زیرا به یادم می آورد که سنگ نیستم، چوب نیستم، خشت و خاک نیستم که انسانم.....
پدرم وصیت کرده و گفته است: از جانت دست بردار از زخمت اما نه. زیرا اگر زخمی نباشد دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود و اگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شد و عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت ......
دست بر زخمم می گذارم و گرامی اش می دارم که این زخم عشق است و عشق میراث پدر است
میراث پدر علیه السلام!
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
کتاب «سه هم پیمان عشق، گرد آوری هدی صابر». به طور قطع، اگر کسی منو به هر نوع حرکتی (اعم از چالشی یا غیر اون) جهت معرفی کتاب دعوت کنه رتبه ی اول رو (البته بعد از 3 یا 4 کتابی که از صدر لیست من قابل حذف و تغییر اولویت نیستند) به همین کتاب اختصاص می دم.
کتابی که احساس نزدیکی فکری، هم دردی و علاقه به شخصیت هاش، روزها منو به خودش جذب و به عبارت بهتر در خود هضم کرد.
اگر چه کتاب به صورت آنلاین قابل دانلود (قانونی) و مطالعه هست و پیدا کردن نسخه ی چاپی اش نسبتاً سخت بود، پیشنهاد می کنم چاپی اش رو خریداری کنید.
لینک دانلود: http://www.hodasaber.com/index.php/visi ... yman-eshgh
کتابی که احساس نزدیکی فکری، هم دردی و علاقه به شخصیت هاش، روزها منو به خودش جذب و به عبارت بهتر در خود هضم کرد.
اگر چه کتاب به صورت آنلاین قابل دانلود (قانونی) و مطالعه هست و پیدا کردن نسخه ی چاپی اش نسبتاً سخت بود، پیشنهاد می کنم چاپی اش رو خریداری کنید.
لینک دانلود: http://www.hodasaber.com/index.php/visi ... yman-eshgh
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری
hadi نوشته شده:من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری
قسمتیش که خیلی دوست داشتم رو میزارم:
سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود.
اما زخمی در پهلو دارم. زخمی که به دشنه ای تیز پدر برایم به یادگار گذاشته است.
هزار سال است که از زخم پهلوی من خون می چکد و من نوشدارو ندارم.
پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کی کاووسی گردن کج نکنم و گفته است که زخم درپهلو وتیر در گرده خوشتر تا طلب نوشدارو از کسان.
زیرا درد است که مرد می زاید و زخم است که انسان می آفریند
پدرم گفته است: قدر هر آدمی، به عمق زخمهای اوست. پس زخمهایت را گرامی دار.
زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است. تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد و هیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست. او که نامش خداوند است. پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزه گر. اما نگفته بود که عشق چقدر نمکین است. و نگفته بود او که نوشدارو دارد دستهایش این همه از نمک عشق پر است.
و نگفته بود که او هر که را دوست تر دارد بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد!
زخمی بر پهلویم است و خون می چکد و خدا نمک می پاشد من پیچ می خورم و تاب می خورم و دیگران گمانشان که می رقصم!
من این پیچ و تاب را و این رقص خونین را دوست دارم. زیرا به یادم می آورد که سنگ نیستم، چوب نیستم، خشت و خاک نیستم که انسانم.....
پدرم وصیت کرده و گفته است: از جانت دست بردار از زخمت اما نه. زیرا اگر زخمی نباشد دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود و اگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شد و عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت ......
دست بر زخمم می گذارم و گرامی اش می دارم که این زخم عشق است و عشق میراث پدر است
میراث پدر علیه السلام!
من قلم عرفان نظر آهاري رو خيلي دوست دارم .اين كتابم ميگيرم بخونم.حيف مدتي كه كتاب نخوندم خيلي دوست دارم بخونم اما وقت نميكنمو اين خيلي بده
----->
Re: من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری
hadi نوشته شده:من هشتمین آن هفت نفرم - عرفان نظرآهاری
قسمتیش که خیلی دوست داشتم رو میزارم:
سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود.
اما زخمی در پهلو دارم. زخمی که به دشنه ای تیز پدر برایم به یادگار گذاشته است.
هزار سال است که از زخم پهلوی من خون می چکد و من نوشدارو ندارم.
پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کی کاووسی گردن کج نکنم و گفته است که زخم درپهلو وتیر در گرده خوشتر تا طلب نوشدارو از کسان.
زیرا درد است که مرد می زاید و زخم است که انسان می آفریند
پدرم گفته است: قدر هر آدمی، به عمق زخمهای اوست. پس زخمهایت را گرامی دار.
زخمهای کوچک را نوشدارویی اندک بس است. تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد و هیچ نوشدارویی شگفت تر از عشق نیست و نوشداروی عشق تنها در دستان اوست. او که نامش خداوند است. پدرم گفته بود که عشق شریف است و شگفت است و معجزه گر. اما نگفته بود که عشق چقدر نمکین است. و نگفته بود او که نوشدارو دارد دستهایش این همه از نمک عشق پر است.
و نگفته بود که او هر که را دوست تر دارد بر زخمش از نمک عشق بیشتر می پاشد!
زخمی بر پهلویم است و خون می چکد و خدا نمک می پاشد من پیچ می خورم و تاب می خورم و دیگران گمانشان که می رقصم!
من این پیچ و تاب را و این رقص خونین را دوست دارم. زیرا به یادم می آورد که سنگ نیستم، چوب نیستم، خشت و خاک نیستم که انسانم.....
پدرم وصیت کرده و گفته است: از جانت دست بردار از زخمت اما نه. زیرا اگر زخمی نباشد دردی نیست و اگر دردی نباشد در پی نوشدارو نخواهی بود و اگر در پی نوشدارو نباشی عاشق نخواهی شد و عاشق اگر نباشی خدایی نخواهی داشت ......
دست بر زخمم می گذارم و گرامی اش می دارم که این زخم عشق است و عشق میراث پدر است
میراث پدر علیه السلام!
من قلم عرفان نظر آهاري رو خيلي دوست دارم .حيف مدتي كه كتاب نخوندم خيلي دوست دارم بخونم اما وقت نميكنمو اين خيلي بده
----->
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
"تنها عشق حقیقت دارد" نویسنده: دکتر برایان ال.وایس
این کتاب رو داشتم میخوندم که با همسرم نامزد شدم.به دلیل مشغله ها نیمی از کتاب موند.بالاخره رفتم سراغش و دوباره از اول خوندمش و تمومش کردم.خیلی راضیم از این سبک قلم و نویسنده؛ ازش یه کتاب دیگه هم خوندم.یه جورایی باهاش مانوسم و زندگی خودمو در جریانش می بینم.توصیه میکنم بخونید.دوست دارم نظرهاتون رو بنویسید.
کتاب اولی که ازش خوندم و مربوط به هم هست و اول باید اونو بخونید بعد اینو اسمش هست: "استادان بسیار،زندگیهای بسیار"
این کتاب رو داشتم میخوندم که با همسرم نامزد شدم.به دلیل مشغله ها نیمی از کتاب موند.بالاخره رفتم سراغش و دوباره از اول خوندمش و تمومش کردم.خیلی راضیم از این سبک قلم و نویسنده؛ ازش یه کتاب دیگه هم خوندم.یه جورایی باهاش مانوسم و زندگی خودمو در جریانش می بینم.توصیه میکنم بخونید.دوست دارم نظرهاتون رو بنویسید.
کتاب اولی که ازش خوندم و مربوط به هم هست و اول باید اونو بخونید بعد اینو اسمش هست: "استادان بسیار،زندگیهای بسیار"
----->
Re: جديدا چه كتابي خوندي به ماهم معرفيش كن
خوب این مدت کتاب زیاد خوندم. اونایی که یادم مونده رو می نویسم:
هگل، پیتر سینگر
تنهایی پر هیاهو، بهومیل هرابال
سقوط، آلبر کامو
سه هم پیمان عشق، هدی صابر
بامداد خمار، فتانه حاج سید جوادی
یونگ شناسی کاربردی، رابین روبرتسون
Games people play, Eric Berne
راه طی شده، مهدی بازرگان
پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی
سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش، هاروکی موراکامی
هگل، پیتر سینگر
تنهایی پر هیاهو، بهومیل هرابال
سقوط، آلبر کامو
سه هم پیمان عشق، هدی صابر
بامداد خمار، فتانه حاج سید جوادی
یونگ شناسی کاربردی، رابین روبرتسون
Games people play, Eric Berne
راه طی شده، مهدی بازرگان
پرتوی از قرآن، سید محمود طالقانی
سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش، هاروکی موراکامی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان