صندلي داغ ...!

معرفی اعضا و مناسبت های مرتبط
نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط Ahmaad » پنج شنبه 10 مرداد 1387, 7:40 pm

پف پفم! :lol: :lol: فقط از نرسی برمیاد یه همچین چیزی :lol:
تصویر

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط hadi » پنج شنبه 10 مرداد 1387, 7:43 pm

TNZ نوشته شده:چطوری شد با پاتوق آشنا شدی؟
تو پاتوق نظرت در مورد من چی بود؟
الان نظرت چیه؟
الان جلسه چندم کلاسته؟ پیانو :P
کی میای ایران؟
چی شده که تعداد سوالات کم شده؟

بهت خیلی سخت گذشت رو صندلی داغ؟ :lol:

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط Nersi » پنج شنبه 10 مرداد 1387, 7:44 pm

Ahmaad نوشته شده:پف پفم! :lol: :lol: فقط از نرسی برمیاد یه همچین چیزی :lol:
ساکت و آرام بنیـــــــــــــــــــــش احمدک :P
-----> :)

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » جمعه 11 مرداد 1387, 12:37 am

خوب ، حالا ابری
اول یه کم ماشینی :D

ماشین مورد علاقه ات چیه؟ من jaguar دوست دارم...
بهترین ماشینی که تا حالا رانندگی کردی چی بوده؟ پیکان :D
تا حالا چند بار جریمه شدی؟ 3 بار پارک ممنوع
اگه از 3 بار بیشتره خودت گواهینامه اتو پیوست کن ! :lol:
بدترین تصادفت؟ تصادف نکردم
بدترین تصادفی که دیدی؟ شیراز بود..ماشین چپ شده بود...هیچی از ماشینه نمونده بود...همه مرده بودن :?

حالا یه کم ازدواجی :D

ازدواجو تعریف کن :D یک پیوند عشقولانه بین دو جنس مخالف واسه تکامل هر دو در هر زمینه
بهترین سن برای ازدواج دختر؟
برای پسر؟
بستگی به دختر و پسر داره...به عقل و شعورشون و...سن مشخصی نیست..
خودت قصد ازدواج داری؟ کلا آره...فعلا نه
تا حالا چند تا خاستگار داشتی؟ نمی دونم...
چند تا رو با بیل بیرون کردی؟ :D مامان و بابا و بابا بزرگها و دایی و عمو ها همه رو بیرون کردن :lol:
چند تا معمولی؟ احتمالا همه معمولی بیرون شدن
خاستگاری مدرن چیه؟ نمی دونم...سنتیش اینه که خونواده پسر از خونواده دختر درخواست می کنن و....مدرن لابد خود پسر از دختر(اگه خیلی مدرن باشه دختر از پسر :D ) خاستگاری می کنه بعد خونواده ها خبردار میشن :D
خاستگار مدرن هم داشتی تا حالا؟ خیر

حالا یه کم درسی

تا حالا شده بهترین نمره کلاسو بیاری؟ بله
چه حسی داشتی؟ باورم نمی شد :D
برا مدرک درس خوندنو قبول داری؟ یعنی چی؟ :shock:
هدف خودت از تحصیل؟ بتونم فرد مفیدی واسه جامعه باشم..کمک کنم به آدما...کلا یاد گرفتن رو دوست دارم
قصد ادامه تا کدوم مقطعو داری؟ حد اقل فوق لیسانس
تا حالا شده کلاً از درس خسته بشی دلت نخواد ادامه بدی؟ بار ها شده
اگه شده چی باعث شده ادامه بدیش؟ هدفم

بقیه باشه بعداً باشه :D
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » جمعه 11 مرداد 1387, 12:51 am

چطوری شد با پاتوق آشنا شدی؟ از طریق ممد تی تی یا ادیب
تو پاتوق نظرت در مورد من چی بود؟ راستش تو رو زیاد یادم نیس توی پاتوق... :?
الان نظرت چیه؟ دختر خوبی هستی...شاید زودرنج و حساس باشی...درست نمی شناسمت که بخوام قضاوت کنم :)
الان جلسه چندم کلاسته؟ پیانو :P جلسه چهارم
کی میای ایران؟ انشالله..اگه خدا بخواد...گوش شیطون کر...زمستون آینده
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » جمعه 11 مرداد 1387, 12:53 am

Nersi نوشته شده:سلام پف پفم خوبی؟ بوس خدانگه دار :D
پف پف به فدایت خوبم :D خدافــــــــــس :baghal:
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط TNZ » جمعه 11 مرداد 1387, 4:21 pm

تا حالا با دوستت دعوا کردی؟
تا حالا کسی دلتو شکسته؟
چند سالت بود از ایران رفتید کویت؟
دوست داشتی ایران می موندی؟
اولین دوستت تو پاتوق به جز ادیب و تی تی کی بود؟
فکر می کنی هادی پاتوق با هادی بعدپنجم فرق داره یا نه؟
دوست داری چه سوالی ازت بپرسم؟
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط Nersi » جمعه 11 مرداد 1387, 7:17 pm

راستی ابرار کی اسمتو انتخاب کرد؟
از طرف من بهش بگو ایول،کارت درسته :P
شرمنده من هی میام هی می رم،میخوام قضیه هیجانی شه،یه موج مکزیکی هم بیایم که دیگه کاملا هیجان بعد پنجم رو برداره :lol:
-----> :)

نمایه کاربر
ATOSA
آخرشه !
آخرشه !
پست: 408
تاریخ عضویت: جمعه 21 اردیبهشت 1386, 3:03 pm
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط ATOSA » جمعه 11 مرداد 1387, 7:35 pm

سلام ابرار جان :wink:
سوال من
چند تا از بهترین های زندگیت رو بگو ... :)
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » جمعه 11 مرداد 1387, 10:57 pm

تا حالا با دوستت دعوا کردی؟ آره خب...بچگیا :P
تا حالا کسی دلتو شکسته؟ بله
چند سالت بود از ایران رفتید کویت؟ همممم...11 یا 12 سالم بود
دوست داشتی ایران می موندی؟ هم آره...هم نه :roll:
اولین دوستت تو پاتوق به جز ادیب و تی تی کی بود؟ اکثر بچه ها رو قبل از پاتوق می شناختم...ولی تا اونجایی که یادمه hnz123 و احمد
فکر می کنی هادی پاتوق با هادی بعدپنجم فرق داره یا نه؟ من هادی پاتوق رو به اندازه هادی بعد پنجم نمی شناختم
دوست داری چه سوالی ازت بپرسم؟ هممممم...سوالی که باعث شه مخمو به کار بندازم :D

موتوشکرم :D
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » جمعه 11 مرداد 1387, 10:59 pm

Nersi نوشته شده:راستی ابرار کی اسمتو انتخاب کرد؟
از طرف من بهش بگو ایول،کارت درسته :P
شرمنده من هی میام هی می رم،میخوام قضیه هیجانی شه،یه موج مکزیکی هم بیایم که دیگه کاملا هیجان بعد پنجم رو برداره :lol:
اسممو پدربزرگم انتخاب کرد...فی الواقع پدر پدرم :D باشه حتما ...دشمنت شرمنده شه :D
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » جمعه 11 مرداد 1387, 11:04 pm

ATOSA نوشته شده:سلام ابرار جان :wink:
سوال من
چند تا از بهترین های زندگیت رو بگو ... :)

سلام :D

:roll: خونوادم...دوستهام..که دیگه هیچ کدومشون پیشم نیستن :( ..چیز دیگه ای به ذهنم نمی رسه...
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط hadi » شنبه 12 مرداد 1387, 9:18 am

abri نوشته شده: دوست داشتی ایران می موندی؟ هم آره...هم نه :roll:
چرا آره ، چرا نه؟
abri نوشته شده: دوست داری چه سوالی ازت بپرسم؟ هممممم...سوالی که باعث شه مخمو به کار بندازم :D
شرمنده ، فکر نمیکنم همچین سوالی موجود باشه ، ولی با این همه سعی خودمومیکنم:
چرا اشعه UV برای پوست مضره؟ ( بدون رجوع به هیچ منبعی ، با اطلاعات خودت جواب بده ، شاید به کار افتاد :D )

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط gemini » شنبه 12 مرداد 1387, 10:15 am

سلام عزیزم :)
1- دوست داری کسی بهت تابلوی نقاشی هدیه بده؟
2-بیشتر چه سبکی رو می پسندی؟
3-اهل مطالعه هستی؟
4-شاملو می خونی؟ کدوم شعرشو بیشتر دوست داری؟
5-در مورد سبک اگزیستانسیالیسم( اصالت وجود) چی می دونی؟
6-کتابی از ژان پل سارتر خوندی؟ اگه خوندی، کدوم کتابشو ؟ چه طور بود؟
7-راجع به زندگینامه و افکار و آثار کدوم نویسنده بیشتر تحقیق و مطالعه داشتی و بیشتر می شناسیش؟ چرا؟
8-کدوم دوستت رو هیچ وقت فراموش نمی کنی؟ چرا؟
9-کدوم دوستت روسعی کردی برای همیشه فراموش کنی ؟ چرا؟
10چه جور آدم هایی رو نمی تونی تحمل کنی؟

11-هر کدوم از ابیات زیر رو به چه کسی تقدیم می کنی؟

- چو در رویت بخندد گل مشو در دامش ای بلبل که بر گل اعتمادی نیست،گر حسن جهان دارد:

- درآ که در دل خسته توان درآید باز .... بیا که در تن مرده روان در آید باز:

- هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک .... گرم تو دوستی، از دشمنان ندارم باک:

- دارم امید عاطفتی از جناب دوست.... کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست:

- چیزی بگو....آه پیش از آنکه در اشک غرقه شوم ...چیزی بگو:

- دیدم که انعطاف نگاهش ... . پرواز پاک چلچله ها بود:

- تو مپندار که خاموشی من ... . هست برهان فراموشی من:

- مسموم کرد روح مرا بی صفائیت ... . بدرود ای رفیق می و یار مستی ام:

- قصه ی آلودگیت ورد زبان بود.... بر سر هر جمع ناگهان که رسیدم :


خسته نباشی
:)
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
TNZ
پادشاه
پادشاه
پست: 6111
تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط TNZ » شنبه 12 مرداد 1387, 2:29 pm

چرا من حس می کنم تو داری مشکوک می زنی؟ :D
نگو احساست غلطه چون من همیشه درست حس می کنم :P
تا حالا شعر گفتی؟
اگه شعری گفتی یا متنی نوشتی ممکنه بزاری اینجا؟
شعر نو یا سنتی؟ چرا؟
اگه یه روزی عاشق بشی بهش میگی؟
اگه کسی عاشقت بشه دوست داری چطوری بهت بگه؟
ورزش هم می کنی؟ چه رشته ای؟
بچه بودی شیطون بودی یا آروم؟
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » شنبه 12 مرداد 1387, 4:26 pm

سلام عزیزم :)
1- دوست داری کسی بهت تابلوی نقاشی هدیه بده؟ آره خیلی...مخصوصا اگه خودش کشیده باشه
2-بیشتر چه سبکی رو می پسندی؟ مداد رنگی و رنگ روغن کار کردم قدیما...اما کلا هر سبکی که به دلم بشینه رو دوست می دارم
3-اهل مطالعه هستی؟ آره
4-شاملو می خونی؟ کدوم شعرشو بیشتر دوست داری؟ کم می خونم...روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد...و مهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت...<---اینو :D
5-در مورد سبک اگزیستانسیالیسم( اصالت وجود) چی می دونی؟ هممم...اصلیه که میگه انسان وجود داره و انسان حق انتخاب داره...و با انتخابهاش مسئول سرنوشتش هست...فکر کنم :P
6-کتابی از ژان پل سارتر خوندی؟ اگه خوندی، کدوم کتابشو ؟ چه طور بود؟ نمی شناسم :roll:
7-راجع به زندگینامه و افکار و آثار کدوم نویسنده بیشتر تحقیق و مطالعه داشتی و بیشتر می شناسیش؟ چرا؟ فکر کنم سهراب و مولانا...چون شعراشونو خیلی دوست دارم
8-کدوم دوستت رو هیچ وقت فراموش نمی کنی؟ چرا؟ زهرا...چون خیلی چیزا رو ازش یاد گرفتم
9-کدوم دوستت روسعی کردی برای همیشه فراموش کنی ؟ چرا؟ هیچکدوم رو...
10چه جور آدم هایی رو نمی تونی تحمل کنی؟ آدمهای بد دهن...عصبی...آدمهای پرحرف...مخصوصا اگه حرف مفت بزنه...دورو...

11-هر کدوم از ابیات زیر رو به چه کسی تقدیم می کنی؟

- چو در رویت بخندد گل مشو در دامش ای بلبل که بر گل اعتمادی نیست،گر حسن جهان دارد: زهرا

- درآ که در دل خسته توان درآید باز .... بیا که در تن مرده روان در آید باز: داداشم

- هزار دشمنم ار می کنند قصد هلاک .... گرم تو دوستی، از دشمنان ندارم باک: زهرا

- دارم امید عاطفتی از جناب دوست.... کردم جنایتی و امیدم به عفو اوست: داییم

- چیزی بگو....آه پیش از آنکه در اشک غرقه شوم ...چیزی بگو: خدا

- دیدم که انعطاف نگاهش ... . پرواز پاک چلچله ها بود: بابا

- تو مپندار که خاموشی من ... . هست برهان فراموشی من: نمی دونم

- مسموم کرد روح مرا بی صفائیت ... . بدرود ای رفیق می و یار مستی ام: اینو هم نمی دونم :?

- قصه ی آلودگیت ورد زبان بود.... بر سر هر جمع ناگهان که رسیدم :
.... :roll:

خسته نباشی

خواهش میشه...خیلی قشنگ بودن :D
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » شنبه 12 مرداد 1387, 4:35 pm

چرا من حس می کنم تو داری مشکوک می زنی؟ :D تو حس می کنی...از من می پرسی؟ :lol:
نگو احساست غلطه چون من همیشه درست حس می کنم :P والا این دفعه رو فکر کنم غلطه :P
تا حالا شعر گفتی؟ آره..اونی رو که با خالم گفتم...تو انجمن شاعران هست :lol:
اگه شعری گفتی یا متنی نوشتی ممکنه بزاری اینجا؟ نگفتم
شعر نو یا سنتی؟ چرا؟ وای جفتشون :D
اگه یه روزی عاشق بشی بهش میگی؟ نمی دونم...بستگی داره چقد اون خنگ باشه و نفهمیده باشه :lol:
اگه کسی عاشقت بشه دوست داری چطوری بهت بگه؟ بیاد بگه will you be my queen? :D
ورزش هم می کنی؟ چه رشته ای؟ بله...میشه گفت بدن سازی...زانو هام مشکل دارن نباید بهشون فشار بیاد
بچه بودی شیطون بودی یا آروم؟ خیلی آروم
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » شنبه 12 مرداد 1387, 4:53 pm

hadi نوشته شده:
abri نوشته شده: دوست داشتی ایران می موندی؟ هم آره...هم نه :roll:
چرا آره ، چرا نه؟
abri نوشته شده: دوست داری چه سوالی ازت بپرسم؟ هممممم...سوالی که باعث شه مخمو به کار بندازم :D
شرمنده ، فکر نمیکنم همچین سوالی موجود باشه ، ولی با این همه سعی خودمومیکنم:
چرا اشعه UV برای پوست مضره؟ ( بدون رجوع به هیچ منبعی ، با اطلاعات خودت جواب بده ، شاید به کار افتاد :D )
1. آره چون عاشق ایران و مردمشم...چون نصف خونوادم اونجا هستن...دوست داشتم زندگی توی ایران رو تجربه کنم.. فقط 4 سال اونجا زندگی کردم آخه...دوست دارم که یه نقشی تو سر نوشت کشورم داشته باشم..واسه این یکی هنوز وقت هست :P
نه چون که حس می کنم اگه مونده بودم اونجا و اونجا بزرگ شده بودم یه آدم دیگه بودم...این ابراری رو که هستم رو نبودم...و دلیل دیگه هم اینکه اگه مونده بودم یه سری تجربه ها رو کسب نمی کردم..مثل دوستی با آدمهایی با ملیت ها و ادیان و باور های مختلف که کلی چیز ازشون یاد گرفتم...

2. ببین نشدااااا!! یادم نیست.. :D
اما احتمالا باعث تقسیم غیر قابل کنترل سلولهای squamous ه پوست میشه...و در نتیجه می تونه سرطان زا باشه...هر چه رنگ پوست روشن تر باشه احتمالش بیشتره...فقط UV A سروطان زاست فکر کنم...
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط saviola » دو شنبه 14 مرداد 1387, 3:45 pm

خب!!
چی بپرسم!!!!


ابری چه مدل گاوی رو بیشتر دوس داری؟!؟؟ :D

ببینم!!
به نظر تو!
گوره خرا سیاهن با راه راه سفید یا سفیدن با راه راه سیاه!؟
(این سوال تو تخصص دخترمه نری ازش تقلب بگیریا)


اگه یکی از خواب با لگد بیدارت کنه عکس العملت چیه؟!


فکر می کنی دل جای چند نفر می تونه باشه ؟


راستیییی چه سنی رو بیشتر دوست داری؟؟



بعدا میام میپرسم!!

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: صندلي داغ ...!

پست توسط abri » دو شنبه 14 مرداد 1387, 8:06 pm

saviola نوشته شده:خب!!
چی بپرسم!!!!


ابری چه مدل گاوی رو بیشتر دوس داری؟!؟؟ :D
سفید با خالخال های سیاه :D

ببینم!!
به نظر تو!
گوره خرا سیاهن با راه راه سفید یا سفیدن با راه راه سیاه!؟
(این سوال تو تخصص دخترمه نری ازش تقلب بگیریا)

سفیدن با راه راه سیاه :P


اگه یکی از خواب با لگد بیدارت کنه عکس العملت چیه؟!

اول یه خورده داد و بیداد...بعد لگد :D


فکر می کنی دل جای چند نفر می تونه باشه ؟
جای خیلی نفر...هر چقد که دلت بخواد...منتها این حافظه آدماس که همراهی نمی کنه


راستیییی چه سنی رو بیشتر دوست داری؟؟
هر سنی خوشی ها و سختی های خودشو داره...همشو دوست دارم :)


بعدا میام میپرسم!!
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان