صندلي داغ ...!

معرفی اعضا و مناسبت های مرتبط
نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re:

پست توسط abri » دو شنبه 18 شهریور 1387, 3:46 pm

Maryam Nersi salam

halet khoobe?

che fasli ro doost dari?

doost dashti pesar bodi? :mrgreen:

chera canada ro dost dari?

ghazaye morede alaghat chie?

behtarin ketabi ro ke khondi?

shaér e morede alaghe?

che marhaleyi az zendegit ro bishtar doost dashti? chera?

dige che khabar? :D

age irani nabudi doost dashti kojai bashi?

namaz o roozehat ghabool bashan
felan khodahafez
:D
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » دو شنبه 18 شهریور 1387, 6:28 pm

Ahmaad نوشته شده:
Nersi نوشته شده:
Ahmaad نوشته شده:نظرت در مورد ساویلا چیه ؟ عین اون بالا تعارف بازی در نیار و همچنین نگی بابامه و اینا!
جدی و مردونه بیا بگو :D


جدی و مردونه وارد می شویم :D ،ببین نظر دادن نیاز به شناخت کافی داره،من شناخت کافی نسبت به ساوی و همچنین بقیه ندارم.اینترنت یه شناخت مجازی نسبت به آدماست.ولی این رو هم بگم تا حدودی با همه آشنا هستم نه این که اصلا،اگر ساوی تمایل داره من اینجا در موردش نظر بدم،چشم من جدی و مردونه وارد می شم :P و با توجه به شناختی که دارم نظر می دم.البته اینو هم بگم من مهارت خاصی دارم تو شناخت آدما!!! :shock:
بــــــــرو!! منم که لفبم رو گذاشتن روانشناس ! :P از ممد بپرس!

بروووووووووووووووووووو!!!
تصویر تصویر تصویر
اگه راست می گی روانشناس ،منو بشناس!! :shock:
-----> :)

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re:

پست توسط hadi » سه شنبه 19 شهریور 1387, 7:04 am

حالا که دستت پاکه منم روانشناسی کن :D

نرسی بدترین اتفاق زندگیت چی بود؟

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » سه شنبه 19 شهریور 1387, 9:02 am

nono نوشته شده:به به نرسی خانم نشسته :D

عزیزم کلاس چندمی؟ کلاس دوم :P

درست خوبه؟ بله

چرا خر دوست داری؟ توی تاپیک "چرا "جوزف ازم پرسیده گفتم:چون در حق خر اجحاف شده شاید خوشگل نباشه شاید صدای قشنگی نداشته باشه شاید همه فکر کنن خره،ولی خیلی هم خر نیست :D یه چیزایی حالیشه.دوسش دارم واسه اینکه خموشه نگاه هاش خیلی بامزه است زل می زنه تصویر تو عالمه خودشه،اگه کسی بهش کاری نداشته باشه به کسی کاری نداره مگه کسی اذیتش کنه،خیلی گناهکی همه ازش کار میکشن صداش در نمیاد! کلا خر زحمتکشیه!!! بعد تو عشقم خیلی با مرامه :P دیگه جوونم واست بگه من کلا حیوونارو دوس می دارم،مخصوصا حیوونایی که هیشکی دوسشون نمی داره من دوسشون دارم تصویر ------->تصویر

خر و آدم چه وجه مشترکی با هم دارن به نظرت؟ مممم خب،گاهی اوقات خرا اندازه آدم می فهمن، گاهی اوقات آدما قد خر نمی فهمن. :shock:

معمولا دخترا بزرگ میشن از پسرا خوششون میاد به نظرت بین پسرا و خرا چه چیزی مشترکه که تو این زمونه ما عاشق خراییم؟
منو وارد بازی پیچیده نکن!! :? خرارو با پسرا مقایسه نکن،این کار درستی نیست،خب معلومه که پسرا بهترن!!! :D ولی حالا که اصرار میکنی با اجازه آقایون و دور از جونشون یه چند تا نقطه اشتراک بگم: اول از نگاه خری شروع میشه.دوم زمزمه های خری و عاشقانه.سوم وعده های بی مهابا و خروار. چهارم کیف های خرکی. پنجم جفتک های خرکی به شخص مقابل به گونه ای که طرف با یه قلب خری داغون مثه خر تو گل گیر می کنه و با خودش تکرار میکنه خره باز گول خوردی!!!! :lol: :lol:
هنوزم منو واسه داداشم دوس داری؟ :lol: :lol: :lol: :lol: این حرفا چیه!!! باااااااااااااااااااااااااااطن آدما مهم و بس!!! من تورو واسه باطن قشنگت که به داداشت رفته می خوام!!!!!! :lol: :lol: :lol: :lol: بابا شوخی می کنم ور نداری داداشتو بیاری سایت!!! :?

چرا نمیای خونمون؟ :D دوره خب :P

پاشو الان بیا خونمون باشه؟ :D اومدم ممدتصویر

میگم مامانی کی برام بابا میاری؟ :oops: والا ما شنیدیم می گن کــِی برام نی نی میاری،ولی کــِی برام بابا میاری دیگه نشنیده بودم خدایی!! :lol: :lol: چون تو زودتر از بابات وارد زندگیم شدی، دادم باباتو کارخونه باباسازی بسازتش،بیاره :P . تو که می دونی من تورو به هر بابایی نمی دم بزرگ کنه!! بابات باید خاص و مجزا باشه!! (A man apart) 8)

تو ماه رمضون آشپزی می کنی؟ اگه ازم بخوان چرا که نه...

اولین ماه رمضونی که کامل روزه گرفتی چند سالت بود؟ فکر کنم 10 سالم بود چون یادمه سال اول بابام نذاشت کامل روزه بگیرم.

یه خاطره از سحری و افطار ماه رمضون تعریف کن خاطره زیاد دارم،ولی قشنگ ترین خاطرات واسه زمان افطار تا سحر وقتی مهمونی دور هم جمع میشیم،یه اکیپ هستیم سر دستشون منم و مدیر برنامه ریحانه، دیگه تا سحر این گروه فعالیت های گوناگون دارن از میزگرد و تحلیل های اجتماعی و سیاسی و عشقی و .... ساخت کلیپ های مجاز :lol: :lol: و... دیگه تا سحر هیچکی حق خواب نداره کلهم اعضای مهمونی از دست گروه ما داغون می شن. تصویر تصویر
چرا به ساوی میگی بابا؟ ماجرا از جایی شروع شد که ساوی گفت دخترم .... من گفتم بابایی........ بعد دوباره گفت دخترم..... و من گفتم بابایی............... مدت هاست که این فیلم هندی داره توسط سایت بعد پنجم اکران میشه.( چون هیچکی بعد از بابای خودم نمی تونه اسم بابایی رو برام بگیره الا ساوی(توی سایت)) :D

ساوی چه وجه مشترکی با بابات داره؟ خیلی وجه ها..... گاهی اوقات مو نمی زنه...... میگم بابای کلک.... تو و نت....... :P
ولی جدا یه سری از اخلاقاش شبیه بابامه،برای مثال خونسردیش،خونگرمیش،با همه اُخت میشه و همه رو دوس داره،با بچه ها میونه خوبی داره،باهاشون بازی میکنه و سرشونو گرم میکنه.برنامه حیات وحش رو دوس داره!! وقتی شروع میشه صدا از دیفار در نمیاد.آهنگ باران می بارد امید رو دوس داره وقتی گوش می ده میخواد بباره.درکش بالاست و ........... و از همه مهمتر که دخترشو خالصانه دوس داره :D و دوس داره اونو مرد بار بیاره تا مردونه زندگی کنه و بهترین هارو به دخترش می بخشه تا دخترش بهترین باشه.( من وقتی از پدرم حرف می زنم دنیا دنیا حرف دارم چون پدرم دنیای منه،این شعار نیست یه حقیقته!! تصویر عقاید و باورهام و ریشه هام رو با بابام شناختم و ساختم؛از هم اینجا دست پدرم و همچنین مادرم رو به پاس این 25 سال می بوسم.) زیاده گویی منو ببخشید.
:)

چرا هی با احمد به هم می پرین؟ چون پرش هامون خوبه!! :lol: :lol: احمد رونمی دونم واسه چی؟! ولی من به خاطر اینکه فکر میکنم احمد جنبش بالاست.بعدم به خاطر اینکه یه مقدار جو سایت اکتیو بشه و روحیه بچه ها عوض بشه :) .حالا که حرف پیش اومد یه مطلبی رو رک بگم؛ من دو شخصیت مجزا دارم،یکی توی جمع دوستام و آشنایان نزدیک،شوخی و مزاح می کنم و سعی میکنم نه تنها خودم از جمع و شاد بودن لذت ببرم بلکه دیگران هم همینطور لذت ببرن؛البته بین لودگی و شوخی مرز قاعل هستم. دومی یه شخصیت کاملا جدی هستش که وقتی از جمع دوستام و آشنایان دورم و به جامعه و محل کار و روزگار و .... نزدیکم.اینارو گفتم به این دلیل که بگم برای جدی بودن و عبوس بودن و خشک بودن و خسته بودن فرصت های زیادی داریم.پس اگر شوخی و مزاحی با دوستام توی سایت یا ... میکنم فقط قصد بر اینکه که گاهی به خودمون فرصت لبخند زدن بدیم و همیشه منتظر نباشیم که چیزی پیش بیاد و بعد بخندیم شاید که دیگه فرصتی پیش نیاد که با هم باشیم و بخندیم!!!! خیلی حرف زدم ببخشید،حرفمو با یه جمله تموم می کنم ---> هر جا ایستاده ای شادی سبز کن.
همین دیگه بزار سوال پیدا کنم بازم میام بپرسم!

ممنون نونو جان :)
-----> :)

نمایه کاربر
محمود
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1312
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 4:42 pm

Re:

پست توسط محمود » سه شنبه 19 شهریور 1387, 10:55 am

صدای کدوم سازو دوست داری غیر از گیتار
بازی کدوم بازیگرو غیر از گلشیفته میپسندی
با چایی ،چی بیشتر ترجیح میدی
بیشتر چه چیزی میره رو روانت
کدوم رشته هنری رو دوست داری
بهترین جایی که مسافرت کردی و واقعا لذت بردی کجا بوده
تو بحث های سیاسی شرکت میکنی
مریم چه رنگیه؟
آیا تا به حال خواستی اینی که هستی نباشی
نهایت موفقیت رو تو زندگیت چی میدونی
آه های بلند زندگیت چیا بودن
از شعرهایی که پشت کامیون ها مینویسن کدومش یادت هست
آیا تا به حال احساسات کسی رو لگد مال کردی
وقتی استرس داری چه کار میکنی
تیکه کلامت چیه
از مد روز پیروی میکنی
وقتی همه جا تاریک هستش ( مثلا وقتی برق قطع میشه) چه کاری رو دوست داری انجام بدی
رو دیوارای اتاقت چه چیزهایی رو آویزون کردی.
دوست داری مثل بعضیا وقتی نسیم میاد و میخزه زیر موهات بگیی ووووووووووووووییییییییییییییییییییییی
از صدای چه چیزی خوشت میاد
رابطت با آشپزی چه طوره؟
هابی مورد علاقت چیه
کدوم صفت آدما برات مهمتره
آخرش چی میشه؟؟؟
لطف عالی مستدام .

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » سه شنبه 19 شهریور 1387, 11:28 am

abri نوشته شده:Maryam Nersi salam
سلام به روی ماهت :)

halet khoobe? الحمدلله،خوبم

che fasli ro doost dari? بهار

doost dashti pesar bodi? :mrgreen: مگه به سرم زده،خدا به دوووووور. :D :lol: :lol:

chera canada ro dost dari? یکی از دلایلش اینه که تورو دوس دارم :D

ghazaye morede alaghat chie? قرمه سبزی و قبونه همه غذاها تصویر

behtarin ketabi ro ke khondi? خیلی سخته بخوام یکی رو بگم ولی روی ماه خداوند را ببوس،زهیر،فعلا این دو تا یادم اومد. :shock:

shaér e morede alaghe? فاضل نظری،عمران صلاحی،عرفان نظر آهاری

che marhaleyi az zendegit ro bishtar doost dashti? chera? من مقطع دبیرستان. چون هر روزش خنده و شادی بود.یاد ندارم روزی می رفتم مدرسه و نمی خندیدم.یادش به خیر شیطنت هارو :P .مقطع دانشگاه هم خوبه ولی به نظرم دبیرستان یه چیز دیگه بود،بچه ها خیلی با هم صادق تر بودن و ساده برخورد میکردن.تو دانشگاه بیشتر برای هم کلاس میزارن اونم کلاس های الکی که اصلا ندارن. :shock:
dige che khabar? :D سلامتی،خبر خاصی ندارم،ولی دلم برات تنگیده بود الان یه ذره گشادیده شد. :oops:
age irani nabudi doost dashti kojai bashi? برام زیاد فرقی نمی کنه فقط باشم،خوبم باشم،دیگه حلللللله! 8)

namaz o roozehat ghabool bashan نماز روزه شما هم قبول دخملم :)

felan khodahafez

ممنون ابری عزیزم :)
-----> :)

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

Re:

پست توسط Ahmaad » سه شنبه 19 شهریور 1387, 12:13 pm

Nersi نوشته شده:
nono نوشته شده:
چرا هی با احمد به هم می پرین؟ چون پرش هامون خوبه!! :lol: :lol: !


اینو خوب اومدی !! :lol: :lol:
تصویر

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re:

پست توسط hamideht » سه شنبه 19 شهریور 1387, 7:04 pm

چه خبره اینجا؟
خب منم بازی؟


نظرت در مورد احمد چیه؟
چرا احمد الویه دوست داره؟
شما چرا منو نمیشناسی زیاد؟
چرا میگی من کم میام؟
اون موقعی که من همش اینجا بودم تنهایی :? شماها کجا بودین؟
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 11:30 am

hadi نوشته شده:
نرسی بدترین اتفاق زندگیت چی بود؟

بدترین اتفاق زندگیم روزی بود که خسته و مرده از دانشگاه اومدم و خوابیدم،یهو با صدای انفجاری مهیبی از خواب پریدم و دیدم مامانم هراسون در اتاق رو باز کرد اومد تو گفت بابات. پریدم به سمت در تراس صحنه ای دیدم که نزدیک بود سکته کنم ؛دیدم ماشین بابام داره توی آتیش می سوزه.از تصور اینکه بابام توی ماشین بود حالم بد شد،بابام داشت از توی پارکینگ ماشین رو میورد بیرون که به علت نقص فنی( بنزین)می ترکه.خلاصه توی حس سکته بودم که دیدم بابام با کپسول آتش نشانی داره از توی پارکینگ میاد بیرون؛هیچوقت این اتفاق وحشتناک رو که منو به مرز سکته برد یادم نمی ره.
:? :? :?
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 12:11 pm

محمود نوشته شده:صدای کدوم سازو دوست داری غیر از گیتار پیانو
بازی کدوم بازیگرو غیر از گلشیفته میپسندی فروتن،بهداد،پرستویی
با چایی ،چی بیشتر ترجیح میدی قند
بیشتر چه چیزی میره رو روانت بی منطقی و اینکه کسی حرفمو نفهمه.
کدوم رشته هنری رو دوست داری موسیقی و گرافیک
بهترین جایی که مسافرت کردی و واقعا لذت بردی کجا بوده ممممم خب،جاهایی که دور از آدماست دور از هیاهوست دور از شلوغی ،بهترین جایی که مسافرت کردم طبیعت بوده و بس.وقتی میرم سفر وارد طبیعت می شم اونم طبیعت بکر،نمی تونم وصف کنم که چقدر انرژی بهم منتقل میشه،انگار اونجا بهشت منه.شمال و جنوب برام فرق نداره فقط طبیعت و بس!! تصویر
تو بحث های سیاسی شرکت میکنی حقیقتا دوس ندارم چون زیاد ازم حرف میگیرن حوصله ندارم،ولی ناخود آگاه هولم می دن تو جمع سیاسی. :roll: تصویر
مریم چه رنگیه؟ قرمز و آبی
آیا تا به حال خواستی اینی که هستی نباشی نه
نهایت موفقیت رو تو زندگیت چی میدونی برای من موفقیت نهایت نداره،روزی که احساس کنم یه آدم کاملا موفق هستم دیگه ساکن میشم دیگه هیچ تلاشی نمی کنم چون چیزی برای به دست آوردن نمی خوام،اون روز مرگ منه.
آه های بلند زندگیت چیا بودن آاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااه ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااا !!! :(
از شعرهایی که پشت کامیون ها مینویسن کدومش یادت هست دارمت برو دارمت. :D
آیا تا به حال احساسات کسی رو لگد مال کردی اصلا،از این کار متنفرم.
وقتی استرس داری چه کار میکنی ذکر میگم
تیکه کلامت چیه تازگیا ممد رو خیلی میگم،از این موضوع ناراحتم میخوام ترک کنم چون به حد شدیدی افتاده تو دهنم،به همه میگم حتی به مامانم. تصویر
از مد روز پیروی میکنی نه آنچنان،بیشتر چیزی رو می پوشم که بهم بیاد و ساده باشه.
وقتی همه جا تاریک هستش ( مثلا وقتی برق قطع میشه) چه کاری رو دوست داری انجام بدی شمع روشن کنم،خاطره بنویسم.سکوت کنم و فکر کنم.اگه شیطنتم گل کنه دوس دارم اطرافیانمو بترسونم. :P
رو دیوارای اتاقت چه چیزهایی رو آویزون کردی.ممممم،یه عکس بزرگ ازخودم،ساعت،تابلوی کچل ریحانه،یه سری عکس که بصورت آلبوم دیواری به اتاقمه.
دوست داری مثل بعضیا وقتی نسیم میاد و میخزه زیر موهات بگیی ووووووووووووووییییییییییییییییییییییی حالا وووووویییییییی نگفتم هم نگفتم،ولی من عاشق اینم که توی یه ارتفاع وایستم و بعد باد بیاااااااااااااد چشمامو ببندم و سکوت کنم،دستامو باز کنم بعد همینی که گفتی رو میگم؛ووووووووووووووووووووووووووویییییییییییییییییییییییییییییییییییی.
از صدای چه چیزی خوشت میاد می تونم چند تا بگم: صدای آب،صدای سوسک جیرجیرکی که شبا توی دهاتا می خونه.صدای خوردن برگای درخت ها به هم،موقع وزیدن باد.صدای خوردن آب دریا به سنگ و صخره. صدای خنده بچه کوچولو.صدای ملودی گیتار.صدای وین دیزل.
رابطت با آشپزی چه طوره؟ خیلی خوبه،من آشپزی خیلی دوس دارم.
هابی مورد علاقت چیه موسیقی،مطالعه
کدوم صفت آدما برات مهمتره <<اخلاق>> --------> ایمان
آخرش چی میشه؟؟؟ خدا داند و بس!!! :shock:
لطف عالی مستدام . یا حق

ممنون محمود :)
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 12:25 pm

hamideht نوشته شده:چه خبره اینجا؟ تصویر
خب منم بازی؟ :P


نظرت در مورد احمد چیه؟ هی؛پسر بدی نیست،اگه همینطور پیش بره بهترم می شه :lol: ولی جدا از نکته سنجیش و توجه و با جنبه بودنش و رُک و صادق و اعتماد به نفسش که به من رفته خوشم میاد. :lol: :lol: :lol: :lol:
چرا احمد الویه دوست داره؟ چون الویه خیلی خوشمزه است :P
شما چرا منو نمیشناسی زیاد؟ چون کم میای سایت خُــــــــــــــــــــب :wink:
چرا میگی من کم میام؟ زیرا که کم می آیی :P
اون موقعی که من همش اینجا بودم تنهایی :? شماها کجا بودین؟ من همین سایت بغلی بودم،سایت ممدینا!!! :D
ممنون حمیده گلم
-----> :)

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re:

پست توسط hadi » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 6:04 pm

ماشین پدرت چی بود؟ :D

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

Re:

پست توسط Ahmaad » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 6:35 pm

نگو 405 نگو 405 !!!! :lol: :lol:
تصویر

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re:

پست توسط hamideht » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 7:28 pm

:D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

Re:

پست توسط Ahmaad » چهار شنبه 20 شهریور 1387, 7:53 pm

Nersi نوشته شده:
hamideht نوشته شده:چه خبره اینجا؟ تصویر
خب منم بازی؟ :P


نظرت در مورد احمد چیه؟ هی؛پسر بدی نیست،اگه همینطور پیش بره بهترم می شه :lol: ولی جدا از نکته سنجیش و توجه و با جنبه بودنش و رُک و صادق و اعتماد به نفسش که به من رفته خوشم میاد. :lol: :lol: :lol: :lol:
چرا احمد الویه دوست داره؟ چون الویه خیلی خوشمزه است :P
شما چرا منو نمیشناسی زیاد؟ چون کم میای سایت خُــــــــــــــــــــب :wink:
چرا میگی من کم میام؟ زیرا که کم می آیی :P
اون موقعی که من همش اینجا بودم تنهایی :? شماها کجا بودین؟ من همین سایت بغلی بودم،سایت ممدینا!!! :D
ممنون حمیده گلم
کـــــــــــــــــــــور خوندی اگه فکر کردی من رو خر می کنی که بیخیال شم!!
حالا که کم آوردی می خوای برگردی مهربون بازی در بیاری نـــــــــــــــــــــه؟؟؟؟ :evil: :evil:
:lol:
تصویر

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » پنج شنبه 21 شهریور 1387, 12:26 am

hadi نوشته شده:ماشین پدرت چی بود؟ :D
لامبورگینی :lol: عجب احساس همدردی میکنید شماها!! ماشین مهم نبود چی بود!! مهم فاجعه بود که داشت پدردم از دست می رفت :shock:
تصور کن اگه من جای بابام بودم و این اتفاق می افتاد صد در صد سنگر می گرفتم میگفتم ممد بالاخره امریکا حمله کرد!!! :D :lol: بعدم که می مردم جزو شهیدان محسوب می شدم،نشد که بشه! :evil:
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » پنج شنبه 21 شهریور 1387, 12:34 am

Ahmaad نوشته شده:نگو 405 نگو 405 !!!! :lol: :lol:
مگه هر ماشینی که نقص فنی داشته باشه 405 بیده! بفرما چایی تصویر به به، به به،منو این همه خوشبختی محاله محاله!!! :D
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » پنج شنبه 21 شهریور 1387, 12:38 am

Ahmaad نوشته شده:
Nersi نوشته شده:
hamideht نوشته شده:چه خبره اینجا؟ تصویر
خب منم بازی؟ :P


نظرت در مورد احمد چیه؟ هی؛پسر بدی نیست،اگه همینطور پیش بره بهترم می شه :lol: ولی جدا از نکته سنجیش و توجه و با جنبه بودنش و رُک و صادق و اعتماد به نفسش که به من رفته خوشم میاد. :lol: :lol: :lol: :lol:
چرا احمد الویه دوست داره؟ چون الویه خیلی خوشمزه است :P
شما چرا منو نمیشناسی زیاد؟ چون کم میای سایت خُــــــــــــــــــــب :wink:
چرا میگی من کم میام؟ زیرا که کم می آیی :P
اون موقعی که من همش اینجا بودم تنهایی :? شماها کجا بودین؟ من همین سایت بغلی بودم،سایت ممدینا!!! :D
ممنون حمیده گلم
کـــــــــــــــــــــور خوندی اگه فکر کردی من رو خر می کنی که بیخیال شم!!
حالا که کم آوردی می خوای برگردی مهربون بازی در بیاری نـــــــــــــــــــــه؟؟؟؟ :evil: :evil:
:lol:
مننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن و کمممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم!!!!
توهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمه! توهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم!!!!
تصویر

نگرفتی مطلب رو! داشتم از خودم تعریف می کردم :P
:Hoora:
-----> :)

نمایه کاربر
PARVAZ
خيلي پيشرفت كرده
خيلي پيشرفت كرده
پست: 146
تاریخ عضویت: دو شنبه 27 اسفند 1386, 2:52 pm

Re:

پست توسط PARVAZ » جمعه 22 شهریور 1387, 1:33 pm

[smilie=hi ya!.gif] خب سلام منم می پرسم .........به تمام سوالات من جدی پاسخ میدی :evil:
1 . چه زمانی هست که ازخودت راضی وخوشحال می شی؟ وقتی که به کجا برسی؟
2.چه زمانی هست که احساس دلتنگی می کنی ؟
3.بزرگترین تلنگر زندگیت کی بود که تورو از این رو به اون رو کرد؟
4. " کسي که نداي دروني خود را مي شنود، نيازي نيست که به سخنان بيرون گوش فرا دهد "تا حالا تو این کارو کردی؟
5. اگه گفتند یه سوال می تونی از خدا بپرسی چی می پرسی؟
6. به کدوم یکی از آرزوهای بچگیت می خندی؟
7. یه بیت شعر که با معناش خیلی حال کرده باشی؟
8. "هيچ کس نمي تواند ما را بهتر از خودمان فريب دهد "من زیاد این کارو می کنم تو چه جوری این کارو می کنی؟
9.فکر کن همین حالا موقع مرگ تو باشه اگه عزراییل بخواد از طرف خدای مهربون بهت وقت بده چه قدر وقت می گیری؟
10.چند تا جمله کلیشه ای بگو که همیشه جاویدانند و معناشون تا ابد تغییر نمی کنه مثل: آب مایه حیات است...رفیق بی کلک مادر....
11 .چه فکری می کنی در ابتدا در مورد کسی که رفتارش نسبت به تو بهتر بشه؟
12. و در آخر..." در طول زندگيم هيچگاه از کساني که با نظر من موافق بودند چيزي نياموختم "معنای عمیق این جمله رو برام بگو؟
تموم شد [smilie=mylove.gif]
دریا باش که اگر کسی سنگی به سویت پرتاب کرد سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی

نمایه کاربر
Sepehr
خيلي پيشرفت كرده
خيلي پيشرفت كرده
پست: 141
تاریخ عضویت: دو شنبه 14 مرداد 1387, 2:06 pm

پست توسط Sepehr » جمعه 22 شهریور 1387, 5:31 pm

سلام
منم یه چند تایی سوال دارم.
هر چند بیشترشونو غزاله خانم پرسیدند.

1. از چه چیز هایی میترسید ؟
2. خودتونو چطوری تصور میکنید , چیزی که حس میکنید که میبینید و اون خودتون هستید ؟
3. تا حالا مردن یه موجود دیگه رو دیدید ؟
4. قشنگ ترین لحظات زندگیتون کی بود ؟
5. اگه همه جا تاریک باشه و قرار باشه که راه برید , قدمهاتونو چطور بر میدارید ؟ به هر قدمتون چقدر اطمینان دارید ؟
6. تا حالا لبه ی یه پرتگاه رفتید ؟ اگه رفتید , اونجا به چی فکر میکردید ؟
7. اگه بخوایید دنیا رو رنگ کنید , اون رنگ چه رنگیه ؟
8. از مردن میترسید ؟
9. اگه خدایی نکرده قرار باشه که بمیرید و فقط بتونید 1 جمله وصیت کنید , الان بنویسیدش ؟
10. تا چه حد تحمل تنهایی رو دارید ؟

ممنون.
زندگی توریست که تارش را ایزد و پودش را اهریمن بافته است ( ویکتور هوگو )

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان