انجمن بعد پنجم

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود
تا دل همه یارانت خنک شود

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود
تا دل همه یارانت خنک شود

اگر روزی سر کویی مرا دیدی و مات ماندی

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود
تا دل همه یارانت خنک شود

اگر روزی سر کویی مرا دیدی و مات ماندی
بدان عاشق شدم و گریه کردَندی

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود
تا دل همه یارانت خنک شود

اگر روزی سر کویی مرا دیدی و مات ماندی
بدان عاشق شدم و گریه کردَندی

روز شهریور و یک بستنی یخی

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود
تا دل همه یارانت خنک شود

اگر روزی سر کویی مرا دیدی و مات ماندی
بدان عاشق شدم و گریه کردَندی

روز شهریور و یک بستنی یخی
شلوار جین و بلوز خاکستری

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
کاین کوهها را کرد شاه راه

تونل کندوان را بدیدی پسر؟
ندیدی برو ببین یک نظر

تا که یاد گیری ز آن ها
تونل ساختن از پس کوه ها

جاده های پیچ پیچی بساز
دور کن خویش را ز اغماز

گر دور نکردی خویش را این چنین
جاده تورا دور میکند اونچنین

ژیسکا نشان من است در نزد تو
گر دیدیش هر زمان یاد آر مرا تو

گر پسین روزی مرا زیاد بردی
ای خاک بر سر خنگت کردندی


الهی خاک بر سر دشمنانت شود
تا دل همه یارانت خنک شود

اگر روزی سر کویی مرا دیدی و مات ماندی
بدان عاشق شدم و گریه کردَندی

روز شهریور و یک بستنی یخی
شلوار جین و بلوز خاکستری

تبر نزن به ریشه ام