صفحه 21 از 25

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: یک شنبه 28 تیر 1388, 7:29 pm
توسط hamideht
دستم به دامنت ای احمد ماست بند
قربان دومن چین چینت، بند کفشتو ببند

که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: دو شنبه 29 تیر 1388, 7:25 pm
توسط hadi
دستم به دامنت ای احمد ماست بند
قربان دومن چین چینت، بند کفشتو ببند

که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: سه شنبه 30 تیر 1388, 6:19 am
توسط gemini
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: سه شنبه 30 تیر 1388, 9:23 pm
توسط Nersi
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 3:48 pm
توسط محمود
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی [smilie=hi ya!.gif] :lol:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 4:47 pm
توسط hadi
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 5:34 pm
توسط Nersi
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی :lol:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 6:26 pm
توسط محمود
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح :lol:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:06 pm
توسط hamideht
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح :D

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:11 pm
توسط محمود
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان :lol: :lol:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:13 pm
توسط Ahmaad
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:15 pm
توسط abri
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:24 pm
توسط hadi
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها :lol:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:25 pm
توسط abri
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیداااااااااا

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:28 pm
توسط محمود
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:29 pm
توسط abri
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:29 pm
توسط hadi
که اگر باز بماند آن بند کفش
تومی افتی نا گه به روی فرش

وگر تو بیفتی بروی زمین
سرت می شکند و میمیری همین

همه راحت شوند از شر تو
تو ای دشمن جان و جو

وگر تو نمیری بدین ترفند ما
انقدر از دست من شاکیین شما ؟؟

آری زدستت اعصابم بشد اینجور ----> ~~~~~~~~~~~~~~~
سایت بعد پنجم از دستت هست رنجور

بسازم من چماقی بکوبم بر سرت،ای برادر!
من هستم خس و خاشاک آری برادر

خس و خاشاک که سهل است خواهر
هرگز از پا ننشینم به جانِ مادر

دیشب بدیدم خوابی که اندرآن بُوَد شاهی
ز اندرون قصر صدایم زد با آهی

گفتم زین غمکده مرا نما راهی
گر نکنی عشوه کــَله کنی در چاهی

مریِ قوی با صدایی ملیح
گفت که ای انسان بلیح

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:40 pm
توسط محمود
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:43 pm
توسط Nersi
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

Re: انجمن شاعران سايت!!!

ارسال شده: چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:44 pm
توسط hadi
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار