انجمن شاعران سايت!!!

گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
نمایه کاربر
محمود
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1312
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 4:42 pm

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط محمود » چهار شنبه 31 تیر 1388, 7:56 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار :lol: :lol:

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » چهار شنبه 31 تیر 1388, 8:10 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
محمود
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1312
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 4:42 pm

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط محمود » چهار شنبه 31 تیر 1388, 8:13 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار :P

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » چهار شنبه 31 تیر 1388, 8:23 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط Nersi » چهار شنبه 31 تیر 1388, 8:55 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
-----> :)

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » پنج شنبه 1 مرداد 1388, 12:10 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی :D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » پنج شنبه 1 مرداد 1388, 12:39 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » پنج شنبه 1 مرداد 1388, 3:39 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری :D
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » پنج شنبه 1 مرداد 1388, 6:11 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » پنج شنبه 1 مرداد 1388, 7:15 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » جمعه 2 مرداد 1388, 5:23 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
محمود
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1312
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 4:42 pm

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط محمود » شنبه 3 مرداد 1388, 5:06 am

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » شنبه 3 مرداد 1388, 5:28 am

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » شنبه 3 مرداد 1388, 9:04 am

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » شنبه 3 مرداد 1388, 2:56 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » شنبه 3 مرداد 1388, 6:23 pm

منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان

بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها

که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا

نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا

گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!

برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار

ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار

مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا

تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را :?
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط abri » چهار شنبه 7 مرداد 1388, 3:32 am

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » چهار شنبه 7 مرداد 1388, 6:41 pm

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » شنبه 10 مرداد 1388, 10:36 am

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » شنبه 10 مرداد 1388, 3:27 pm

الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری

کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل

برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار

همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند

می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟

خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان

خدا بیامرزد رضا خان شاه را
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان