صفحه 1 از 25

ارسال شده: چهار شنبه 16 آبان 1386, 7:29 am
توسط saviola
بچه ها بیاین از خودمون شعر ول کنیم! :D


به این صورت که هر کسی یه مصرع میگه!
بعدی هم بر وزن اون یه چی میگه!!


قبول!؟؟

خب!
شروع کنیم!!

:D

ارسال شده: چهار شنبه 16 آبان 1386, 5:24 pm
توسط TNZ
خودت شروع می کردی دیگه
من صبر می کنم اولین مصرع رو خودت بگی :P

ارسال شده: چهار شنبه 16 آبان 1386, 5:42 pm
توسط ATOSA
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه :D

ارسال شده: چهار شنبه 16 آبان 1386, 5:51 pm
توسط Ahmaad
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه :D

ارسال شده: چهار شنبه 16 آبان 1386, 6:29 pm
توسط abri
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

اما با این دلواپسی های مدام روزگار

:D

ارسال شده: چهار شنبه 16 آبان 1386, 6:32 pm
توسط hadi
روزی دوباره باز خواهیم گشت

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 8:42 am
توسط TNZ
به بهشت خود کنار یار :P

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 9:04 am
توسط hadi
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 9:18 am
توسط TNZ
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 9:25 am
توسط hadi
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 9:45 am
توسط ATOSA
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 9:56 am
توسط TNZ
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 10:47 am
توسط hadi
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

گرچه دل پیر است و غمگین

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 4:01 pm
توسط abri
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

گرچه دل پیر است و غمگین
لیکن سرشاره از ایمان و یقین

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 6:17 pm
توسط hadi
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

در این دنیای بی حاصل کاز زمین

ارسال شده: پنج شنبه 17 آبان 1386, 8:17 pm
توسط ATOSA
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

در این دنیای بی حاصل کاز زمین
تلاشیست بیهوده که عجرش همین

ارسال شده: جمعه 18 آبان 1386, 3:31 am
توسط abri
این هادی هی واسه خودش پاک می کنه..جاها رو عوض می کنه!!!!!

:x

ارسال شده: جمعه 18 آبان 1386, 3:33 am
توسط abri
ای عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

در این دنیای بی حاصل کاز زمین
تلاشیست بیهوده که عجرش همین

هر آنکس که دیده به دنیا گشود

ارسال شده: جمعه 18 آبان 1386, 5:01 am
توسط VeRnuS
هر آنکس که دیده به دنیا گشود


ز نامردي اين زمان وا بموند:D

ارسال شده: جمعه 18 آبان 1386, 1:16 pm
توسط TNZ
ی عزیزای دلم دوباره قصه ها از دلمون رونده میشه
شیکم هامون دوباره از بادها آکنده می شه

روزی دوباره باز خواهیم گشت
به بهشت خود کنار یار


با این دلواپسی های مدام روزگار
خواهیم شد به کنار پروردگار

دلم چرا غمگین است؟
مدام نفسم سنگین است؟!

باز درگیر این افکار بی معنی
بیدارم همه شب تا سحری

در این دنیای بی حاصل کاز زمین
تلاشیست بیهوده که عجرش همین

هر آنکس که دیده به دنیا گشود
ز نامردي اين زمان وا بموند

دگر من نخوام بدین زندگی