انجمن شاعران سايت!!!
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پر آب و برقه؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پر آب و برقه؟
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ!
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ!
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
----->
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
----->
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
هر چه باشی آن هم میبینی ای عزیز
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
هر چه باشی آن هم میبینی ای عزیز
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
هر چه باشی آن هم میبینی ای عزیز
پس بیا و آبروی دیگران بر زمین نریز
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
هر چه باشی آن هم میبینی ای عزیز
پس بیا و آبروی دیگران بر زمین نریز
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
هر چه باشی آن هم میبینی ای عزیز
پس بیا و آبروی دیگران بر زمین نریز
هر کس آبرویش را خودش می برد نه من
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
همون که توش پرو آب و برقه؟
الا ای آشفته چماق
تو را باید بزنیم شلاق
که تو دشمنی ای چماق
بیا و یک بار هم که شده منو ببر به باغ
ببر آن جا که دارد یک الاغ
می چرد ینجه به همراه کلاغ
همیشه انجمن شاعران ماست داغِ داغ
کزانجا همه رفتند پی بخت داغ
تا سایت را داریم بخت را بی خیال
برو کلک بگفتی بخت را کِی وصال
خوب دگر این هم دلداریست بهر ما
آری،تا که بوده دلدادگی ست از فکر ما
دلدادگی کار ما نیست دلبری کن دلبری
ور نه کار روزگار دیدنی نیست دیدنی
روزگار می گذرد، چگونگیش هست دست خودت
گر تو خوب باشی یا بد این نیز باشد دست خودت
هر چه باشی آن هم میبینی ای عزیز
پس بیا و آبروی دیگران بر زمین نریز
هر کس آبرویش را خودش می برد نه من
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان