گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » چهار شنبه 25 مرداد 1385, 6:46 pm
دل از ما برد و روي از ما نهان کرد
خدا را با که اين بازي توان کرد
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » چهار شنبه 25 مرداد 1385, 9:42 pm
دل کز طواف کعبه کویت وقوف یافت---------ازشوق آن حریم ندارد سر حجاز
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » چهار شنبه 25 مرداد 1385, 10:38 pm
زندگي هنگامه فريادهاست.. سرگذشت درگذشت يادهاست
past is non- existential, so is future. past is more,future is not yet,Only The Present is. it is always NOW- only The NOW exists.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » پنج شنبه 26 مرداد 1385, 8:07 am
تا بود كه دست در كمر او توان زدن----درخون دل نشسته چو ياقوت احمريم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » جمعه 27 مرداد 1385, 8:02 pm
مشاعره می کنم با فرد ناشی...
... گم کرده ام شاید تو باشی...
منظورم به هیچ کس نبود... با خودم بودم...
فقط می خواستم یه کم بخندیم...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » شنبه 28 مرداد 1385, 7:38 am
یار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم------------دولت صحبت آن مونس جان مارابس
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » شنبه 28 مرداد 1385, 1:14 pm
سهم من اينست
سهم من اينست
سهم من
آسمانيست كه آويختن پرده اي آن را از من مي گيرد
سهم من پايين رفتن از يك پله متروكست
و به چيزي در پوسيدگي و غربت واصل گشتن
سهم من گردش حزن آلودي در باغ خاطره هاست
و در اندوه صدايي جان دادن كه به من مي گويد
دستهايت را دوست ميدارم
-
Babak Radfar
- جغد پیر
- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » شنبه 28 مرداد 1385, 1:45 pm
من اي صبا ره رفتن به کوي دوست ندانم
تو مي روي به سلامت سلام ما برساني
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » شنبه 28 مرداد 1385, 3:26 pm
یار دارد سر صید دل حافظ یاران-------شاهبازی به شکار مگسی می آید
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » یک شنبه 29 مرداد 1385, 9:36 am
دارنده چو ترکیب طبایع آراست
از بهر چه او فکند ش اندر کم وکاست
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » یک شنبه 29 مرداد 1385, 1:29 pm
یک قطره ی آب بود با دریا شد
یک ذره ی خاک بازمین یکتا شد
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 29 مرداد 1385, 2:53 pm
دوش دیدم که ملایک در میخانه زدند----------- گل آدم بسرشتندو به پیمانه زدند
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 29 مرداد 1385, 9:18 pm
در مکتب ما باده همان است ولیکن...
بی روی تو ای سرو گلندام حرام است......
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » دو شنبه 30 مرداد 1385, 8:16 pm
تاراه قلندری نپوئی نشود
رخساره به خون دل نشویی نشود
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » سه شنبه 31 مرداد 1385, 10:22 am
دائم از آن لذتي که خواهدم آمد
مستم و با سرنوشت بر به نبردم
تا بردم گاه گاه وسوسه با خويش
کاي دله دل چشم از اين گناه فروپوش
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » سه شنبه 31 مرداد 1385, 8:22 pm
شه دادگستر که ناگه بمرد
نگر ای برادر که با خود چه برد
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » چهار شنبه 1 شهریور 1385, 5:31 pm
درد هجران عزيزان به جهان چند كشم ....همه رفتند خدا را تو بمان اي ساقي
باورم نميشه يعني امروز هيچ کس سر نزده؟!
past is non- existential, so is future. past is more,future is not yet,Only The Present is. it is always NOW- only The NOW exists.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » سه شنبه 7 شهریور 1385, 6:58 am
یارب نظری بر من سرگردان کن-------------لطفی به من دلشده حیران کن
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
adib
- ریش سفید پاتوق
- پست: 78
- تاریخ عضویت: یک شنبه 22 مرداد 1385, 7:35 pm
-
تماس:
پست
توسط adib » سه شنبه 7 شهریور 1385, 7:21 pm
نيييييدونم!
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان