Poems
ارسال شده: جمعه 22 شهریور 1387, 11:15 am
تو به من خندیدی و نمیدانستی
من به چه دلهره
از باغچه ی همسایه سیب را
دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و
هنوز
سالهاست که در گوش من
آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
میدهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که
چرا باغچه ی کوچک ما سیب نداشت ؟
( دو منظومه - حمید مصدق )
من به چه دلهره
از باغچه ی همسایه سیب را
دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلوده به من کرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و
هنوز
سالهاست که در گوش من
آرام آرام
خش خش گام تو تکرار کنان
میدهد آزارم
و من اندیشه کنان غرق این پندارم
که
چرا باغچه ی کوچک ما سیب نداشت ؟
( دو منظومه - حمید مصدق )