صفحه 88 از 88

Re: قصه سازي

ارسال شده: چهار شنبه 23 شهریور 1390, 9:18 am
توسط hamideht
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید :D

Re: قصه سازي

ارسال شده: پنج شنبه 31 شهریور 1390, 4:55 pm
توسط hadi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر

Re: قصه سازي

ارسال شده: جمعه 1 مهر 1390, 1:36 pm
توسط nono
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از

Re: قصه سازي

ارسال شده: شنبه 2 مهر 1390, 6:52 pm
توسط hadi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن

Re: قصه سازي

ارسال شده: شنبه 2 مهر 1390, 6:57 pm
توسط nono
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت

Re: قصه سازي

ارسال شده: شنبه 2 مهر 1390, 7:01 pm
توسط hamideht
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما امـــــــــــــــــــــــــا :D

Re: قصه سازي

ارسال شده: سه شنبه 26 مهر 1390, 7:37 pm
توسط hadi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ

Re: قصه سازي

ارسال شده: یک شنبه 25 دی 1390, 6:06 pm
توسط Nersi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد

Re: قصه سازي

ارسال شده: جمعه 30 دی 1390, 7:34 pm
توسط hadi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت

Re: قصه سازي

ارسال شده: جمعه 30 دی 1390, 8:44 pm
توسط nono
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو

Re: قصه سازي

ارسال شده: یک شنبه 3 خرداد 1394, 7:46 am
توسط hadi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق

Re: قصه سازي

ارسال شده: چهار شنبه 14 مرداد 1394, 10:54 am
توسط Nersi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق موردِ الطفات قرار داد!
روز رو به پايان ميرفت و نونو

Re: قصه سازي

ارسال شده: سه شنبه 27 بهمن 1394, 9:01 pm
توسط hadi
جونم واستون بگه که، اقدام به نشستن هادی همانا و ترکیدن نرسی همان هادی بترک بود!
در این گیرو دار حمیده عزیز سر رسید ولی دیگه دیر رسیدن بهتر از بالا رفتن سپیده از درخت بود اما محمود که گیج و ملنگ با پای لنگِ احمد کشتی میگرفت، یکدفعه گوش چپ ابری رو با قاشق موردِ الطفات قرار داد!
روز رو به پايان ميرفت و نونو که میخواست خودشو