قصه سازي

abri · پست توسط **abri** » یک شنبه 21 بهمن 1386, 3:14 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که

Nersi · پست توسط **Nersi** » یک شنبه 21 بهمن 1386, 7:06 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم

ATOSA · پست توسط **ATOSA** » یک شنبه 21 بهمن 1386, 8:16 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که

abri · پست توسط **abri** » دو شنبه 22 بهمن 1386, 12:07 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از

gemini · پست توسط **gemini** » سه شنبه 30 بهمن 1386, 6:19 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون

پست توسط **hadi** » سه شنبه 30 بهمن 1386, 12:08 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده

TNZ · پست توسط **TNZ** » سه شنبه 7 اسفند 1386, 8:55 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه

پست توسط **hadi** » سه شنبه 7 اسفند 1386, 10:59 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی

TNZ · پست توسط **TNZ** » سه شنبه 7 اسفند 1386, 1:57 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه

abri · پست توسط **abri** » سه شنبه 7 اسفند 1386, 10:35 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد

پست توسط **hadi** » پنج شنبه 9 اسفند 1386, 12:53 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل

TNZ · پست توسط **TNZ** » پنج شنبه 9 اسفند 1386, 6:09 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت

gemini · پست توسط **gemini** » شنبه 11 اسفند 1386, 11:36 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت

پست توسط **hadi** » چهار شنبه 15 اسفند 1386, 2:15 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد

Ahmaad · پست توسط **Ahmaad** » چهار شنبه 15 اسفند 1386, 3:36 pm

ماشین نداشت

محمود · پست توسط **محمود** » چهار شنبه 15 اسفند 1386, 4:23 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد قلی نتونسته بود

پست توسط **hadi** » چهار شنبه 15 اسفند 1386, 4:26 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد ماشین نداشت و هادی هم

abri · پست توسط **abri** » چهار شنبه 15 اسفند 1386, 6:08 pm

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد ماشین نداشت و هادی هم vasash nemikharid
(nafare badi bi zahmat ino farsi betype)

TNZ · پست توسط **TNZ** » پنج شنبه 16 اسفند 1386, 5:51 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد ماشین نداشت و هادی هم وتسش نمی خرید چون پول نداره اگه داشت برا سمیه می خرید

پست توسط **hadi** » پنج شنبه 16 اسفند 1386, 6:52 am

نم نم بارون تو خیابون همه جا رو پر از خالی بندی کرد و رفت . هیچ کسی هم متوجه نشد که من اومدم انگار نه انگار که بعد از این همه بارون برف هم اومده همه جا پر از آبه ولی گاو مشتی هادی خیلی گاوه.
اونو از بدو تولد با ابری مشکل داشت کارشم اشکال داشت آخه احمد ماشین نداشت و هادی هم واسش نمی خرید چون پول نداره اگه داشت برا سمیه می خرید نرسی و حمیده

قصه سازي

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

Re:

چه کسی حاضر است؟