انجمن شاعران سايت!!!

[Nersi]

مرسی مرسی احمد تو واقعا منو ترغیبم کردی که ادامه بدم........ خب از خود شعر ول میکنیم

الا یا ایها المحمود زاکان
طرفدار حقوق هادی داران

مرا چندی است با تو آشنایی
دگر راهی به سویی تو نداری

بگویم شعر اندر وصفت دگر باز
شنیدی کف کنی اندر فرم طاقباز

برو ای محمود رندر کش نامدار
دست از سر کچل من بردار

درسته که من یه پا حسابرسم
حواست نباشه،موهاتو می کشم

بخندیدم من به شعرت،چو آبکی
آخ اینو گفتم چه کردم من حالکی

نگفتم بهت که من مری شاعرم
توی هر چی فکر کنی ماهرم

برو رو تو کم کن گلابی پسند
نری بی شک ز من می بینی تو گزند

بخند بر شعر و ز من خرده مگیر
گرفتی به من چه،سر راه نون هم بگیر

[Ahmaad]

تیکه آخرش باحالتر از همه بود!

[hadi]

آمد نرسی با دستان پر و تهی
پر ز شعر و ز معنی تهی

بادو بگفت ادمین کای نرسی
بیا و شعر نگو ، مرسی

ولی چو گوشی در بود و آن یک دروازه
گرفت حرف و پسش داد به یک خمیازه

[hadi]

تیکه آخرش باحالتر از همه بود!

تو اگه مردی بیا خودت شعر بگو
وانستا کنار بگو لنگش کن

[PARVAZ]

نرسی غیر از شعر شوخی واقعا شعر همی می گی؟ آخه خیلی حرفه ای بود

هادی مثلا تو رئیسی چرا می زنی تو نطق نرسی
به جاش بگو تو مرسی،نرسی چقدر تو شعر تو فرزی

[abri]

یکی اینا رو نگه داره حیفن! جای محمود خالی...

ادامه بدین

[gemini]

هیچکی نیست حوصلم خیلی سر رفته
اینجا چه سوت و کوره وسط هفته

یکی بیاد به من بگه ساعت چنده
فقط تو رو خدا نگه شستم رو بنده !

[Nersi]

ز خود گفتم شعری من به ناگاه
خدایا به کم لطفی هادی هستی آگاه

دل من ز بی مهری ها چه رنگه؟
دل تو از ازل انگار که سنگه!!

نگفتی با خودت من بی نظیرم
بگوئی حرف درشت،بر خود بگیرم

نگویم شعر،باشد من نگویم
ولی این را بدان،اینجا نگویم

برو خوش باش ای خروس جنگی
دلم آخ تیر کشید از بس که سنگی

[gemini]

کی گفته دیگه شعر نگی نرسی جونم
کارد بزنن به من، در نمی یاد خونم

این هادی کجاس که من گوششو ببرم؟
باهاش یه آبگوشت درست کنم بخورم...

[abri]

این دو بیت آخر gemini رو يكی رپ بخونه باحال میشه

[hadi]

نرسی جان ببخش بر من خطایی
پشیمان گشتم چو کردی بر من خطابی

زان روی جمینی بسی گشتم پریشان
چو حرفش گفت گشتم پشیمان

منم و این سایت در پیت ، تو میبینی
بیا و بر من مگیر خرده ای دوست جمینی !

دهنم صاف شد

[Ahmaad]

گاه آن شد که احمد زخود کند در شعری
هادی نخورده باشد به زند خود چنین تیری

چه کنم که گشته ام محصور در عربستان
نشسته ام و می گویم شعر در نخلستان

قافیه پشت قافیه زکجا آورم واالله مانی داری
هادی یکی دوتا بده گر اضافه داری



کا فی مـــــــــــه فعلا
دیگه شرمنده تازه کارم!!

[Ahmaad]

به اونایی که براشون سواله اون قسمت "والله مانی داری" عربیه !!
به ابری بگین ترجمه می کنه

[abri]

می بینم که استعداد های نهفتتون داره فوران میکنه! یه چیزی میشین! من همه رو تشویق می کنم!

[Ahmaad]

می بینم که استعداد های نهفتتون داره فوران میکنه! یه چیزی میشین! من همه رو تشویق می کنم!

بابا تو باید اون تیکه ی "مانی داری" رو کلی حال می کردی!!
یا شاید نگرفتی! تیکه معروفیه تو شعرهای عربی قزویتی به قول هادی

[abri]

چرا گرفتم..مطمىا نبودم منظورت همون بوده یا نه خیال کردم چرت و پرت سر هم کردی

[Nersi]

می بینم که استعداد های نهفتتون داره فوران میکنه! یه چیزی میشین! من همه رو تشویق می کنم!

تیکه معروفیه تو شعرهای عربی قزویتی به قول هادی

[abri]

می بینم که استعداد های نهفتتون داره فوران میکنه! یه چیزی میشین! من همه رو تشویق می کنم!

تیکه معروفیه تو شعرهای عربی قزویتی به قول هادی

چیه خب؟ چه اشکالی داره؟ بچه های ما استعداد گفتن اشهار بین المللی رو هم دارن ماشالله!

[Ahmaad]

شعر خودت گریه دااره!!

[abri]

نشد نقل قول کنم!!!



البته منظور این بنده حقیــــــــــــــر اشعار بود!