انجمن شاعران سايت!!!

گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » جمعه 23 آذر 1386, 7:40 am

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان

چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا

خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم

بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک :?
-----> :)

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

پست توسط hadi » جمعه 23 آذر 1386, 8:19 am

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان

چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا

خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم

بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

پست توسط gemini » جمعه 23 آذر 1386, 8:27 am

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان

چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا

خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم

بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » جمعه 23 آذر 1386, 9:42 am

--------------------------------------------------------------------------------

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان

چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا

خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم

بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ :D
تصویر

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

پست توسط gemini » جمعه 23 آذر 1386, 12:40 pm

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان

چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا

خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم

بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

پست توسط abri » شنبه 24 آذر 1386, 3:53 am

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !

خدا یا این شرو ور هارا چطور آب طلا گیرم؟
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 24 آذر 1386, 7:26 am

دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو

برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم

ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!

می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم

دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد

من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان

چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی

بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی

دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم

هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران

پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب

رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی

گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم

می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم

چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم

رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم

چرا آشفته حالیم و غم ناک
گمانم دیده ام یه فیلمه ترسناک

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !

خدا یا این شرو ور هارا چطور آب طلا گیرم؟
طلا ها رو بده تا من برم واست قاقا گیرم! :D

نمایه کاربر
ATOSA
آخرشه !
آخرشه !
پست: 408
تاریخ عضویت: جمعه 21 اردیبهشت 1386, 3:03 pm
تماس:

پست توسط ATOSA » شنبه 24 آذر 1386, 9:14 am

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !

خدا یا این شرو ور هارا چطور آب طلا گیرم؟
طلا ها رو بده تا من برم واست قاقا گیرم!

فصل بارون که تموم شد دخترا :lol:
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » شنبه 24 آذر 1386, 9:34 am

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !

خدا یا این شرو ور هارا چطور آب طلا گیرم؟
طلا ها رو بده تا من برم واست قاقا گیرم!

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!! :lol:
-----> :)

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » شنبه 24 آذر 1386, 2:15 pm

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !

خدا یا این شرو ور هارا چطور آب طلا گیرم؟
طلا ها رو بده تا من برم واست قاقا گیرم!

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان :D
تصویر

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 24 آذر 1386, 2:21 pm

از دست این دیوونه ها کجا فرار کنم؟
راهی نیست نگو چیکار کنم!!!

بیار جام می ناب شیراز و زرشک پلو با مرغ
خواب دیدی..خیلی بیارم یه تخم شترمرغ !

خدا یا این شرو ور هارا چطور آب طلا گیرم؟
طلا ها رو بده تا من برم واست قاقا گیرم!

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان!

نمایه کاربر
ATOSA
آخرشه !
آخرشه !
پست: 408
تاریخ عضویت: جمعه 21 اردیبهشت 1386, 3:03 pm
تماس:

پست توسط ATOSA » شنبه 24 آذر 1386, 2:25 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو :D
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » شنبه 24 آذر 1386, 2:29 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو
تصویر

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » شنبه 24 آذر 1386, 2:38 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو

پسر برو کنار می زنمت می شی داغان :P :lol:
-----> :)

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

پست توسط Ahmaad » شنبه 24 آذر 1386, 2:40 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو

پسر برو کنار می زنمت می شی داغان
بچه ها بیایین می خوام کنم داد و فغااااااااااان :cry:

:D
تصویر

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 24 آذر 1386, 2:44 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو

پسر برو کنار می زنمت می شی داغان
بچه ها بیایین می خوام کنم داد و فغااااااااااان

تک به تک جرات اگه دارین بیاین!

:D

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » شنبه 24 آذر 1386, 2:44 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو

پسر برو کنار می زنمت می شی داغان
بچه ها بیایین می خوام کنم داد و فغااااااااااان

خب به من چه! دستتو بنداز نکن آه و فغان
-----> :)

نمایه کاربر
saviola
!
پست: 2260
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
تماس:

پست توسط saviola » شنبه 24 آذر 1386, 2:55 pm

مال منو جواب بده!

:P

نمایه کاربر
ATOSA
آخرشه !
آخرشه !
پست: 408
تاریخ عضویت: جمعه 21 اردیبهشت 1386, 3:03 pm
تماس:

پست توسط ATOSA » شنبه 24 آذر 1386, 2:57 pm

فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو

پسر برو کنار می زنمت می شی داغان
بچه ها بیایین می خوام کنم داد و فغااااااااااان

تک به تک جرات اگه دارین بیاین!
پسرم باید بری با باباتون بیاین :lol:


شعر حماسی شد .... :D
هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

پست توسط Nersi » شنبه 24 آذر 1386, 2:59 pm

saviola نوشته شده:مال منو جواب بده!

:P
مال تو هم جواب می دم پسرم......تو که می دونی من حرفه ایم.....


فصل بارون که تموم شد دختــــــــــــــــــرا
عمرمون حروم شد از دست پســــــــــــرا!!!!!

آره به جان های عزیز عمه هاتان
میدانم که دیدنمان است از خداتان

صد سال سیاه خواب دیدی عمو
نگووو وگرنه ندیدی از ما یه تار موو

پسر برو کنار می زنمت می شی داغان
بچه ها بیایین می خوام کنم داد و فغااااااااااان

تک به تک جرات اگه دارین بیاین!
بچه ها وایسین عقب یه حرکت بیام!!!! :D
-----> :)

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان