انجمن شاعران سايت!!!
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
----->

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
----->

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب!
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب!

هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب!
رو به موتم اگر به دادم نرسی
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب!
رو به موتم اگر به دادم نرسی

هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
آخرین ويرايش توسط 1 on Nersi, ويرايش شده در 0.
----->

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
----->

تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
بابا این شر و ور ها چیه می گین ؟ فکر کنین خیلی شاعر کله گنده این ؟:))
بابا جووووووووووو
حالا که می بینین از نظر گله گندگی به جایی نرسیدید لا اقل عمداااا شر و ور بگین شاید یکم باحال شه بازیه
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
بابا این شر و ور ها چیه می گین ؟ فکر کنین خیلی شاعر کله گنده این ؟:))
بابا جووووووووووو
حالا که می بینین از نظر گله گندگی به جایی نرسیدید لا اقل عمداااا شر و ور بگین شاید یکم باحال شه بازیه


تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
تا چند باید سفر کنم بین مردم نادان
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم
چرا آشفته حالیم و غم ناک
تا چند بايد دهاني داشت بدون دندان
چقدر باید ماند در این زندان دنیا
و تقاص پس داد به همه كس در همه جا
خداوندا دگر طاقت ندارم
خودم را می کشم دیگه ناچارم
بابا کشتید منو با گریه زاری
مامان کشتی منو با بی قراری
دیگه حوصله تو ندارم برو
پشت سرت در رو هم ببندو برو
برو تا من یه لحظه آروم بگیرم بشینم!
بشینم هی بشینم هی بشینم هی بشینم
ولی روزی بر خواهم خواست و خواهم رفت
جایی که آسمان رنگ دیگری دارد!
می روم جایی که تهی شوم از غصه و غم
به سوی دلبر ، زیاد و کم
دلبری زیبا و خوشرو و مهربان
که دوست می دارد مرا با دل و جان
هر دم مرا بیند و خواهد
کنارش باشم همیشه تا ابد
من هم با او می بندم عهد و پیمان
کاز ازل تا هر زمان
چه عهدی!چه کشکی!از این عهدای کشکی!!!
که گر من نمی شکستم او می شکستی
بدین عهدی کی شکستی و رفتی
همون وقتی که تو تو خلسه رفتی
دگر من نه آنم که بودم
شدم مثل قبل که با تو بیگانه بودم
هرگز از دور کهن نیک مدار این دوران
گر نبودی محبوب در دل دگران
پیش رویم دارم انباری ز کتاب
من کتاب دوست دارم دلم را نکن تو کباب
رو به موتم اگر به دادم نرسی
باش تا به هیچ جایی نرسی
گر نرسی بی تو ویران می شوم
ز نرسی خبر آمد که آنلاین می شوم
می آیم تا به درد دلت گوش دهم
برو خالی بند می خوای بهت فوش دهم
چه خوب است دمی بیاسایم
گوشتت را با دندان بسایم
رفتم و رفتم ولی دیگر ندیدم
ندیدم روی آن دلبر ندیدم
چرا آشفته حالیم و غم ناک
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان