مشاعره

[baran]

تو يعني يک نگاه مهربان را ... ميان ياس ها قسمت نمودن
و شايد تو سر آغاز نگاهي ... نخستين واژه باغ سرودن

"ن" لطفا

[hamideht]

نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر-----------نزاع بر سر دنیای دون مکن درویش

[baran]

شب و سحر به نام تو ترانه مي خوانم... به شوق ديدن تو هميشه مي مانم

"م" لطفا

[hamideht]

مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی--------------- پرکن قدح که بی می مجلس ندارد آبی

[TNZ]

یه توپ دارم قل قلیه
سرخ و سفید و آبیه
حالا ه بده

[TNZ]

آخه من شعر فقط همینو بلدم گیگه

[hamideht]

هر که خواهد گو بیاد و هرچه خواهد گو بگو------کبرونازوحاجب و دربان بدین درگاه نیست


من از طناز عزیزم به خاطر شعرای قشنگش تشکر میکنم

[baran]

تو را من چشم در راهم
شباهنگام که مي گيرند در شاخ تلاجن
سايه ها رنگ سياهي

"ي" لطفا

[TNZ]

یک امروز با یکدیگر می خوریم
چو فرصت نباشد دگر کی می خوریم

[baran]

مرا عمري به دنبالت کشاندي.... سر انجامم به خاکستر نشاندي


"ي" لطفا

[hamideht]

یار من باش که زیب فلک و زینت و دهر---------- از مه روی تو و اشک چو پروین منست

[baran]

تا در اين دهر ديده کردم باز .... گل غم در دلم شکفت به ناز

"ز" لطفا

[sepideh]

زمين باران را صدا ميزند من تو را

[baran]

اي دوست کيستي که همه فتنه ها ز توست.... بر جان عاشق اين همه درد و بلا ز توست

"ت"

[hamideht]

تو همچو صبحی و من شمع خلوت سحرم----------تبسمی کن و جان بین که چون همی سپرم

[baran]

مي روم خسته و افسرده و زار.. سوي منزلگه ويرانه خويش
به خدا مي برم از شهر شما ... دل شوريده و ويرانه ي خويش

"ش"

[hamideht]

شیوه حور وپری گرچه لطیف است ولی----------- خوبی آنست و لطافت که فلانی دارد


باران دوست داریم
باران دوست داریم
امروز طناز جون دیر کرده دارم نگران میشم

[baran]

دانه هاي باران به شيشه ها ترانه دارد....در اجاق من آتشي به چشمان من زبانه دارد

"د" لطفا


مرسي حميده جون ..

آخه طناز ديشب تا دير وقت بود فکر کنم خستست يا کار داره

[hamideht]

دل آزرده ما به نسیمی بنواز---------یعنی آن جان زتن رفته به تن بازرسان

[hadi]

ديده دريا كنم و صبر به صحرا فكنم---وندر اين كار دل خويش به دريا فكنم


هادي جان چرا كم پيدا شدي؟