صفحه 7 از 11
ارسال شده: پنج شنبه 15 آذر 1386, 10:11 pm
توسط Nersi
از خدا خواستم تا دردهايم را التيام بخشد
خداوند پاسخ گفت :
مخلوق خوب من ! هر دردي را درماني است
و اين تو هستي که بايد درمان دردهايت را بجويي.
از خداوند خواستم تا به من صبر عنايت کند
خداوند پاسخ :
بنده قدرتمند من !صبر حاصل سختي است ،
عطا شدني نيست بلکه آموختني است
از خدا خواستم تا مرا شادي و شعف بخشد
خداوند پاسخ گفت:
نازنينم! من به تو موهبت بسيار بخشيدم،شاد بودن با خود توست
از خدا خواستم تا رنجم را کاستي دهد
خدا وند پاسخ گفت:
مخلوق صبورم ! بهاي رنج تو دوري از دنيا و نزديکي به من است
از خدا خواستم تا روحم را شکوفا سازد
خداوند پاسخ گفت:
پرورش روح تو با تو، اما آراستن آن با من
از خداوند خواستم تا از لذايذ دنيا سرشارم سازد
خداوند پاسخ گفت:
من به تو زندگي بخشيدم ،بهره مندي از آن با تو
از خداوند خواستم تا راه عشق ورزيدن را به من بياموزد
خداوند پاسخ گفت:
اشرف مخلوقات من ،بالاخره دريافتي که چه از من بخواهي
به خاطر داشته باش که در مسير عشق ورزيدن به من ، به مقصد دوست داشتن ديگران خواهي رسيد
ارسال شده: جمعه 16 آذر 1386, 12:57 pm
توسط saviola
Wo0oW
مری چکار کرده!!
یه ضرب المثل عربی میگه :
یک روز عاقل به یک عمر احمق میارزه!
ارسال شده: یک شنبه 18 آذر 1386, 4:43 pm
توسط محمود
پرواز را نیاموخته
چگونه به اوج آسمان خواهی رسید
ای بی قرار فرداها؟
ای مهربان، روزی که آمدی
در ایوان ترس ایستاده و بر ستون گناه تکیه داده بودم
زیر پایم پلکان تردید بود و پای پلکان زمین غرور
دیدمت
از هر آنچه در میان گذشتم
دیگر ایوان ترس و ستون گناه را نمی بینم
ارسال شده: دو شنبه 19 آذر 1386, 1:14 am
توسط abri
چه قشنگ...
ارسال شده: دو شنبه 19 آذر 1386, 5:30 am
توسط TNZ
دستور زبان عشق
دست عشق از دامن دل دور باد
می توان ایا به دل دستور داد؟
می توان ایا به دریا حكم كرد
كه دلت را یادی از ساحل مبادا ؟
موج را ایا توان فرمود:ایست
باد را فرمود : باید ایستاد
ان كه دستور زبان عشق را
بی گزاره در نهاد ما نهاد
خوب می دانست تیغ تیز را
در كف مستی نمی بایست داد!
ارسال شده: دو شنبه 19 آذر 1386, 5:41 am
توسط TNZ
3 روزه داره بارون میاد و بدون وقفه. آسمون دلش خیلی پره.!!!! سواحل دریاها و اقیانوس ها دارای بارندگی خیلی زیادیه و دلایل منطقی زیادی هم براش وجود داره ولی من فکر می کنم که دلیل چیز دیگری باشه. ابر داره زار زار از دوری دریا ناله می کنه!!!!جالب اینجاست که هرچه این دریا بزرگتر باشه بیشتر گریه می کنه!. سواحل اقیانوس ها دارای بیشترین بارندگی ها هستند. تا ازش جدا میشه شروع میکنه نالیدن.!!!انقدر گریه میکنه تا تموم بشه و بمیره یا دوباره برسه به دریا. اون ابرهائی که روی دریا می بارند حتما دارند غصه جدائی رو تعریف می کنند. گفته بودم چو بیائی غم دل با تو بگویم.!! من تموم قصه هام قصه توست. اگه غمگینه اون از قصه توست.!! به خاطر همینه که دریا وقتی طوفانی میشه که آسمون بارونی میشه. چه عاشق و معشوقی. دریا طاقت گریه آسمونو نداره و نعره میکشه!
میگما آسمون به اون بزرگی چه دل کوچیکی داره هااااااا!!!!!! آسمون هم طاقت غربت نداره.!! و از کجا به کجا میاد. از دریای یک رنگ به زمین هزار رنگ. بی ریا و جلو چشم همه ناله میزنه. داستان وقتی جالب تر میشه که می بینیم جائی که بیشتر گریه می کنه سبزتر میشه و جائی که اشکی نمی ریزه خشکسالی میاد.!!! از شبنم عشق خاک آدم گل شد.انگار آسمون و زمین با هم نسبتی دارند. نمیدونم! ما زمینی ها وقتی گریه آسمون تموم میشه جشن میگیریم. آخیش رفت!!!!!!!!!!! بیائید جشن بهار رو بگیریم!
آسمون ببار که: ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم!!!!!
وبلاگ مست راستین
ارسال شده: سه شنبه 20 آذر 1386, 8:39 am
توسط محمود
سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمیگردند:
زمان ، کلمات و موقعیت ها .
سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند:
آرامش ، امید و صداقت.
سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند:
رویا ها ، موفقیت و شانس.
سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند:
عشق ، اعتماد به نفس و دوستان واقعی
ارسال شده: سه شنبه 20 آذر 1386, 9:12 am
توسط nono
هرگز اعتبار خودتان را در بی اعتبار ساختن دیگران مجوئید. (( فرانسیس بایکون ))
-----------------------------------------------------------------------------------------------
درست سخن بگو ، یا منطقى سکوت کن
ارسال شده: پنج شنبه 22 آذر 1386, 3:40 am
توسط abri
محمود نوشته شده:سه چیز در زندگی هیچگاه باز نمیگردند:
زمان ، کلمات و موقعیت ها .
سه چیز در زندگی هیچگاه نباید از دست بروند:
آرامش ، امید و صداقت.
سه چیز در زندگی هیچگاه قطعی نیستند:
رویا ها ، موفقیت و شانس.
سه چیز در زندگی از با ارزش ترین ها هستند:
عشق ، اعتماد به نفس و دوستان واقعی
واقعا...
نرسی چیزهای قشنگی می گی...بازم بگو
ارسال شده: پنج شنبه 22 آذر 1386, 9:52 am
توسط nono
ما چقدر دير متوجه مي شويم که زندگي يعني همان روزهايي که زود گذشتن آن را آرزو مي کنيم
-----------------------------------------------------------------
عشق ،تصوير جاوداني ماست يادگار تب جواني ماست
-----------------------------------------------------------------
آنكه خود را به امور كوچك سرگرم ميكند چه بسا كه تواناي كاهاي بزرگ را ندارد
-----------------------------------------------------------------
يک شمع مي تواند هزاران شمع را روشن کند، بدون آن که چيزي :از دست بدهد، مانند شادي که هيچگاه با تقسيم کردن کم نمي شود
-----------------------------------------------------------------
يادت باشه دنيا گرده هر وقت احساس كردي به آخر رسيدي شايد در نقطه شروع باشي
ارسال شده: پنج شنبه 22 آذر 1386, 4:56 pm
توسط محمود
دستم بوی گل می داد مرا به جرم چیدن گل دستگیر و محکوم کردند ولی کسی حتی دادگاه صالح هم از خودش سئوال نکرد که شاید گلی کاشته باشم ...
ارنست چگوارا
ارسال شده: پنج شنبه 22 آذر 1386, 5:07 pm
توسط Nersi
کاش فریاد آنقدر بی صدا بود که حرمت سکوت را نمی شکست
صدای سکوت
در هیاهوی زمان
در دل ساکت شب
بی رمق خسته و سرد
من به دنبال خودم می گردم!
کی شدم گمشده در وادی غم؟
من که بودم.........؟
کیستم.........؟
چه کسی خواهم شد.......؟
قاصدی بی مقصد
آه....ای رفته ز یاد
مشتی از خاک زمین
من گمشده ام!!!
چه کسی خواهد یافت؟
من سرگردان را...!
من پاییزی را.....!
گم شدم در تنهایی
وسعتی تو خالی
باد برده است مرا
یا که یک خواب عمیق؟
من چه اندازه زیاد
پوچ و خالی شده ام!!!
عشق از یاد دلم رفته چه زود!!!
هیس....ساکت.....انگار...
که صدایی خبر از آمدنم می دهد
این صدای قدم خسته توست؟
یا نوای قدم رسته ی من؟
آن چه از من شده دور
به تنم می آید
من به من می رسم انگار دگر
شاید اینبار شکوفا بشوم
هیس.....ساکت....انگار....
آری.... در تنهایی و سکوت است که خویشتن خویش را بار دیگر باز می یابیم.
.....خوب گوش کن....آیا صدای سکوت را می شنوی؟؟؟!!!
ارسال شده: شنبه 24 آذر 1386, 12:40 pm
توسط Nersi
خدایا تو قلب من را می خری؟
دلم را سپردم به بنگاه دنیا
و هی آگهی دادم اینجا و آنجا
و هر روز
برای دلم
مشتری آمد و رفت
و هی این وآن
سرسری آمد ورفت
ولی هیچ کس واقعا
اتاق دلم را تماشا نکرد
دلم قفل بود
کسی قفل قلب مرا وا نکرد
یکی گفت:
چرا این اتاق پر از دود و آه است
یکی گفت:
چه دیوارهایش سیاه است!
یکی گفت:
چرا نور اینجا کم است
و آن دیگری گفت:
و انگار هر آجرش
فقط از غم و غصه و ماتم است!
و رفتند و بعدش
دلم ماند بی مشتری
و من تازه آن وقت گفتم:
خدایا تو قلب مرا می خری؟
و فردای آن روز
خد آمد و توی قلبم نشست
و در را به روی همه
پشت خود بست
و من روی آن در نوشتم:
ببخشـــــــــید دیـــــــــگر
برای شما جا نداریم
از این پس به جز او
کسی را نداریم....
ارسال شده: شنبه 24 آذر 1386, 7:51 pm
توسط محمود
با توام ، با تو ، خدا
يك كمي معجزه كن
چند تا دوست برايم بفرست
پاكتي از كلمه
جعبه اي از لبخند
نامه اي هم بفرست
كوچه هاي دل من باز خلوت شده است
قبل از اينكه برسم
دوستي را بردند
يك نفر گفت به من
باز دير آمده اي
دوست قسمت شده است
با توام، با تو،خدا
يك دل قلابي
يك دل خيلي بد
چقدر مي ارزد؟
من كه هر جا
رفتم جار زدم:شده اين قلب حراج
بدويد
يك دل مجاني
قيمتش يك لبخند
به همين ارزاني
هيچ وقت اما
هيچ كس قلب مرا قرض نكرد
هيچ كس دل نخريد
با توام ، با تو ، خدا
پس بيا ، اين دل من،مال خودت
من كه ديگر رفتم اما
ببر اين دل را
دنبال خودت
ارسال شده: شنبه 24 آذر 1386, 7:59 pm
توسط محمود
قیمت یه روز بارونی چنده؟
یه بعد از ظهر دلنشین آفتابی رو چند می خری؟
حاضری برای بو کردن یه بنفشه ً وحشی توی یه صبح بهاری یه تراول بدی؟
پوستر تمام رخ ماه قیمتش چنده؟
اگه نصف روز هم بشینی به نیلوفر سوسنی رنگی که کنار جادّه در اومده نگاه کنی بوته اش ازت پول بلیت نمیگیره.
چرا وقتی رعد و برق می یاد از زیر درخت فرار می کنی؟
میترسی برقش بگیردت؟ نه اون فقط می خواد ابهتشو نشونت بده
آخه بعضی وقتا یادمون می ره چرا بارون میا د
این جوری فقط می خواد بگه که منم هستم .
فراموش نکن که به خاطر همین بارون که بعضی وقت هاکلافه ات می کنه که اه چه بی موقع شروع شد کاش چتر داشتم ،دلت برای نیم ساعت قدم زدن زیر بارون لک می زنه.
هیچ وقت شده بگی دستت درد نکنه؟
شده از خودت بپرسی چرا تموم وجودش و روی ما گریه میکنه؟
اون قدر که دیگه برای خودش چیزی باقی نمیمونه و نابود میشه؟
هیچ وقت از ابرا تشکّر کردی
هیچ وقت شده از خورشید بپرسی چرا ذرّه ذرّه وجودش و انرژی میکنه وبه موجودات میبخشه.
ماهانه میگیره یا قراردادی کار میکنه؟
آخ امشب چقدر دلم بارون میخواد ............
ارسال شده: یک شنبه 25 آذر 1386, 7:57 am
توسط TNZ
من همیشه دلم بارون می خواد !