نامه هاي خط خطي

مطالب جالب ادبي فارسي و انگليسي
Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re: نامه هاي خط خطي

پست توسط Nersi » سه شنبه 22 مرداد 1387, 8:48 pm

یه مدت اینجا رو رها کرده بودم،به خاطر جبران یه چند تایی متن آماده کردم می ذارم :)
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » سه شنبه 22 مرداد 1387, 8:49 pm

راست می گویی خدا،ما آدمها همیشه عجله داریم. همیشه می دویم و همیشه دیرمان شده؛ولی نمی دانیم برای چه بی تابیم و برای چه عجله می کنیم.
شاید شیطان است که هولمان می کند. اوست که وادارمان می کند تا عجله کنیم؛چون با عجله کردن بیشتر اشتباه می کنیم.
مادرم می گوید: " آدمها یک عمر می دوند تا برسند به ته زندگی؛اما یادشان می رود زندگی کنند.تهِ زندگی چیزی نیست.زندگی همین جاست."
خدایا!شاید کمترین چیزی که به ما داده ای صبر است و بیشترین چیزی هم که از ما خواسته ای باز هم صبر است.به نظرت کمی بی انصافی نیست؟
البته خودت هم گفته ای: " از شکیبایی و نماز یاری بگیرید،و این دو،کارهایی دشوار است،جز برای اهل خشوع."
صبر،شکیبایی و بردباری: اینها چیزهایی هستند که همیشه ما را به آنها دعوت کرده ای.تو همیشه به آنها که صبورند،بشارت داده ای.صبر تلخ است؛اما با خودش شیرینی می آورد.
اما ما آدمها کم حوصله ایم و بی تحمل.
می دانم هیچ دانه ای یک شبه درخت نمی شود و هیچ درختی یک شبه میوه نمی دهد.
صبر،صبر،صبر.
می دانم ما آدمها همیشه یک عالم توقع بیجا داریم.برای بزرگ شدن،باید صبر کردن را یاد بگیریم.
خدایا!کمکم کن و صبر را یادم بده
.
آخرین ويرايش توسط 1 on Nersi, ويرايش شده در 0.
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » سه شنبه 22 مرداد 1387, 8:51 pm

خدایا! می دانم گناه کردن یک جور ناراحت کردن توست. یک جور کار خرابی است. گناه،دنیا ما را زشت می کند. تودوست نداری دنیا زشت باشد. اما خدایا!تو حتما بین گناه و اشتباه فرق می گذاری. راستش من گناههای زیادی انجام داده ام،ولی خیلیهایش اشتباه بوده است.یعنی اشتباهی گناه کرده ام!
توی این دنیا هزار جور گناه وجود دارد که گاهی اوقات تشخیص دادنشان کارِ سختی است. اما چقدر خوب است که تو کمکمان کرده ای و گفته ای گناهها چه شکلی اند.
من فکر می کنم شکستن یک شاخه گل گناه است. اذیت کردن یک پرنده هم.آلوده کردن یک جوی کوچک،یا دور ریختن دانه های برنجی که اضافه می آید.
اینها را قلبم به من گفته است.
فکر می کنم قلب هر کسی به او میگوید چه کارهایی گناه است. اما باید به قلب اجازه داد که حرف بزند. اگر به او اجازه ی حرف زدن ندهیم یا به حرفهایش گوش ندهیم،او هم دیگر حرف نخواهد زد. آن وقت است که ما پشت سر هم گناه و اشتباه می کنیم.
خدایا! مواظب قلبم باش. نکند دیگر حرف نزند.
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » سه شنبه 22 مرداد 1387, 8:54 pm

حالا که دنیا بهترین جا برای رشد کردن و بزرگ شدن است.حالا که زندگی بهترین مسیر برای رسیدن به توست.دلم می خواهد حواسم را بیشتر جمع کنم و ببینم چه آدمهایی زودتر می رسند و چه آدمهایی راه را اشتباه می روند؛گم می شوند و هیچ وقت نمی رسند. آدمهای خوب-آنها که تو دوستشان داری-حتما نشانه هایی دارند. من یکی از این نشانه ها را پیدا کرده ام آنها دیگران را به خودشان ترجیح می دهند؛حسود نیستند و همه چیز را فقط برای خودشان نمی خواهند.
خدایا اگر قول بدهم مواظب روحم باشم و برای بزرگ شدنم زحمت بکشم،قول می دهی حسابی کمکم کنی؟
-----> :)

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » سه شنبه 22 مرداد 1387, 8:59 pm

مادر بزرگ همیشه یک تیکه کلام معروف دارد و همه او را با همین تیکه کلامش می شناسند.او همیشه می گوید: "خدایا شُکرت".
من همیشه از خودم می پرسم: " خدایا شُکرت یعنی چه؟ با این دو سه کلمه چه اتفاقی می افتد و با نگفتتنش چه حادثه ای پیش می آید؟ چرا خدا این قدر از ما آدمها می خواهد که از او تشکر کنیم؟ اصلا خدا چه احتیاجی به تشکر کردن های ما دارد؟"
خدایا این کار خیلی سختی است.فکر می کنم اگر واقعا بخواهم از تو تشکر کنم،دیگر وقت برای هیچ کار دیگری نمی ماند.
خدایا به خاطر راه رفتن ،خدایا به خاطر حرف زدن،خدایا به خاطر اینکه می توانیم ببینم و بشنوم و نفس بکشم ،خدایا به خاطر آسمان و پرنده هایش،به خاطر مادر و پدرم،خدایا به خاطر درختها و شکوفه ها،به خاطر باران،به خاطر دوستانم،به خاطر.....
خدایا ببین چقدر سخت است. هم سخت است و هم طولانی .راستش من خیلی وقتها این فهرست بلند بالا را گم می کنم و ممکن است خیلی چیزها را از قلم بیندازم.پس میگویم: " خدایا به خاطر همه چیز ممنون."
می دانم که تو آن قدرها هم سختگیر نیستی.در ضمن خودت می دانی که حسابم زیاد خوب نیست. پس بدون اینکه جمع بزنم،چشمهایم را می بندم ومی گویم :
" خدایا! خیلی خیلی ممنون"
-----> :)

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re:

پست توسط abri » چهار شنبه 23 مرداد 1387, 1:48 am

:cheshm:
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
محمود
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1312
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 4:42 pm

Re:

پست توسط محمود » سه شنبه 26 شهریور 1387, 7:52 pm

خدایا؛توان بیرون شدن از وادی گناه در من نیست
مگر آنکه نسیم محبت تو بیدارم کند ؛و چنانم کند که تو خواهی
پس تو را شکر میگویم، چرا که لطفی زلال بر من جاری کردی
و قلبم را ،از تیرگی غفلت شستشو دادی
خدایا ،چنان بنده ایی در من نگر که او را خواندی
و او تو را پاسخ گفت ،و به اطاعتش خواندی و او عمل نمود

ای همیشه با من ،هرگز از آنکه به تو دل بندد دور نخواهی شد
ای بخشنده ترین ، هرگز کسی را که به تو امید پاداش بندد، محروم نخواهی کرد
ای مهربان ترین ،مرا دلی ده، که مشتاق تو باشد ، و زبانی که گفتارش از سر صدق باشد
و چشمی حقیقت بین ، که نزدیک شدن به تورا جوید
خدایا ، آنکه آشنای تو شد گم گشته نخواهد شد
و آنکه به سوی تو پناه جست بی پناه نخواهد ماند
و آنکه تو به او رو کنی بندگی غیر نخواهد کرد
عزیزا ، مهربانا
هرکه راه به سوی تو یافت ، دلش روشن شد و آنکه از لطف تو پناه جست پناه یافت
ای مهربان ، من به سوی تو پناه آوردم از لطف و محبتت نا امیدم مکن
و از مهربانیت مرا بی بهره مخواه
خدایا ، خداوندا ، در صف دوستدارانت مرا مقام کسی ده، که امیدش به فزونی محبت توست
مهربانا ، به یاد خود شیدایی ام بخش
خدایا، به بزرگیت سوگد در زمره اهل طاعت جایم ده
در مقام شایستگان و صالحان قرارم ده
من بنده ناتوان و گنهکار و پشیمان توام
مرا از گروهی قرار مده که روی از آنان برمیگردانی
و به کیفر غفلتشان از عف محرومشان می سازی
خدایا، رشته پیوندم را از همه ببر و به سوی خود درکش
دیده دلم را از نوری که بدان برتو نظر افکنم روشن دار
آنگونه که چشم دلم پرده حجاب ها را بدرد
و به معدن عظمت تو ره یابد و روحم را به مقام قدس تو بپیوندد

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re:

پست توسط Nersi » شنبه 30 شهریور 1387, 12:38 pm

محمود نوشته شده:خدایا؛توان بیرون شدن از وادی گناه در من نیست
مگر آنکه نسیم محبت تو بیدارم کند ؛و چنانم کند که تو خواهی
ممنونم محمود،بسیار بسیار زیبا بود مخصوصا این قسمتشو خیلی دوس می دارم. تصویر
-----> :)

نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re:

پست توسط abri » یک شنبه 31 شهریور 1387, 5:34 pm

بسيار بسیاااار زیبا بود
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان