صفحه 3 از 4

Re: Ϙ

ارسال شده: پنج شنبه 27 تیر 1387, 10:04 pm
توسط abri
چه حرفهای قشنگی تو این تاپیک هست....

یک انسان می تواند مسلمان شود بی آنکه یک روح مذهبی باشد؛ و می تواند مذهبی باشد بی آنکه مسلمان شود و می تواند مذهبی مسلمان باشد.

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: جمعه 28 تیر 1387, 7:04 pm
توسط hamideht
چقدر لذت میبرم میام اینجا :)

Re: Ϙ

ارسال شده: جمعه 29 شهریور 1387, 7:45 pm
توسط hadi
دکتر شریعتی :«کلاس پنجم که بودم پسر درشت هیکلی در ته کلاس ما می نشست که برای من مظهر تمام چیزهای چندش آور بود ،آن هم به سه دلیل ؛اول آنکه کچل بود، دوم اینکه سیگار می کشید و سوم - که از همه تهوع آور بود- اینکه در آن سن و سال، زن داشت!... چند سالی گذشت یک روز که با همسرم از خیابان می گذشتیم ،آن پسر قوی هیکل ته کلاس را دیدم در حالیکه زن داشتم ،سیگار می کشیدم و کچل شده بودم و تازه فهمیدم که خیلی اوقات آدم از آن دسته چیزهای بد دیگران ابراز انزجار می کند که در خودش وجود دارد

Re: Ϙ

ارسال شده: دو شنبه 1 مهر 1387, 2:20 pm
توسط hamideht
:?

Re: Ϙ

ارسال شده: چهار شنبه 3 مهر 1387, 9:44 pm
توسط Nersi
حقیقت همواره همان جایی است که ایمان هست."دکتر شریعتی"

Re: Ϙ

ارسال شده: جمعه 12 مهر 1387, 11:16 pm
توسط abri
هادی میگم که خیلی وقته که اینجا متنی چیزی نذاشتی....متن هایی رو که میذاری خیلی قشنگن...

من میام اینجا گریم میگیره... :?

Re: Ϙ

ارسال شده: شنبه 13 مهر 1387, 6:07 pm
توسط hadi
خوب خودتونم بگردین پیدا کنین بزارین دیگه :D

Re: Ϙ

ارسال شده: شنبه 13 مهر 1387, 9:06 pm
توسط abri
واقعا که!

:shaki:

Re: Ϙ

ارسال شده: یک شنبه 14 مهر 1387, 6:25 pm
توسط abri
ای خدای بزرگ به من کمک کن تا وقتی می خواهم درباره ی راه رفتن کسی قضاوت کنم، کمی با کفش های او راه بروم
(دکتر علی شریعتی)

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 21 بهمن 1388, 11:27 am
توسط hadi
دموکراسی می گوید : رفیق حرفت را خودت بزن ،نانت را من می خورم !

مارکسیسم می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را من می زنم!

فاشیسم می گوید : نانت را من میخورم ، حرفت را هم من می زنم ، تو فقط برای من کف بزن!

تصویر

اسلام حقیقی می گوید: نانت را خودت بخور ، حرفت را هم خودت بزن ، من برای اینم که به حق برسی!

اسلام دروغین می گوید:تو نانت را بیاور بده به ما،ما قسمتی از آن را جلویت می اندازیم و تو حرف بزن ... اما حرفی را که ما می گوییم! (دکتر علی شریعتی)

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 26 اسفند 1388, 9:14 am
توسط Nersi
:)

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: یک شنبه 8 فروردین 1389, 3:49 pm
توسط hamideht
آخیییی جانم :)

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 7 مهر 1389, 5:03 pm
توسط Nersi
در یکي از دبيرستان ها هنگام برگزاري امتحانات سال ششم دبيرستان به عنوان موضوع انشا اين مطلب داده شد که ”شجاعت يعني چه؟” محصلي در قبال اين موضوع فقط نوشته بود : ”شجاعت يعني اين” و برگه ي خود را سفيد به ممتحن تحويل داده بود و رفته يود ! اما برگه ي آن جوان دست به دست دبيران گشته بود و همه به اتفاق و بدون …استثنا به ورقه سفيد او نمره 20 دادند . فكر ميكنيد اون دانش آموز چه كسي مي تونست باشه؟ دکتر علی شریعتی

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 10 آذر 1389, 5:52 am
توسط hamideht
معبد تشنه خون است.

همیشه پرستش با خون،با قربانی،همراه بوده است.اسماعیل!این ذبیح مقدست!ابراهیم را ببین. فرزند دلبندش را در عشق قربانی می کند. کارد را بر حلقوم پاره جگرش می نهد. فرزندی را که به عمری،با رنج ها و امید ها پرورده است،به دست خود زبح می کند!

عشق همواره تشنه «اخلاص» است.نیمه روشنفکران بی درد و دل،خرده می گیرند که قربانی چرا؟ معبد به قربانی چه نیازی دارد؟خدا چرا خون را دوست بدارد؟

شگفتا!شگفتا!چرا نمی فهمند؟این او نیست که خون می طلبد،قربانی می خواهد؛این عاشق است که به آن سخت نیازمند است. می خواهد به او،نه،به خودش،به دلش،ایمان اش،نشان دهد که::

«من اسماعیل ام را نیز قربانی تو می کنم»!نشان دهد که من در دوست داشتن،در ایمان،مطلق ام!«مطلق»!

آن چه را در همه آفرینش نیست،آنچه را طبیعت از داشتن اش محروم است، از ساختن اش عاجز است،من دارم؛من می آفرینم.

ای عشق!من تشنه ی«این هواهای عفن،و این آب های ناگوار» نیستم.ای ایمان!من ایمان ام را ،به زندگی کردن نیز نخواهم آلود. اخلاص! . اخلاص!

یعنی فقط تو!یکتایی!یک تویی!

چگونه این را نشان دهد؟باید نشان دهد. نه به او،که «او» می داند.نه به خود،که خود می یابد.نه،اصلا به چنین تجلی یی،به چنین نمایشی،محتاج است،سخت!چه رنج لذت بخشی است! چه مستی یی دارد ایثار!هرچه دردناک تر،شیرین تر!

آری قربانی!عشق تشنه می شود،خون بایدش داد؛سرد می شود،آتش اش باید زد،گرسنه می شود،قربانی بایدش کرد. عشق با قربانی،باخون،نیرو می گیرد،زلال می شود،رشد می کند، پاک و بی لک می شود....

و اکنون عید قربان است!...
« دکتر علی شریعتی »

(هبوط در کویر ،ص470)

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 10 آذر 1389, 5:52 am
توسط hamideht
زن عشق می کارد و کینه درو می کند....

دیه اش نصف دیه توست و مجازات زنایش با تو برابر....

می تواند یک همسر داشته باشد و تو مختار به داشتن چهار همسر هستی .....

برای ازدواجش در هر سنی اجازه ولی لازم است و تو هر زمان بخواهی به لطف قانونگذار می توانی ازدواج کنی ........

در محبسی به نام بکارت زندانی است و تو ............

او کتک می خورد و تو محاکمه نمی شوی ..........

او می زاید و تو برای فرزندش نام انتخاب می کنی .........

او درد می کشد و تو نگرانی که کودک دختر نباشد .........

او بی خوابی می کشد و تو خواب حوریان بهشتی را می بینی ........

او مادر می شود و همه جا می پرسند نام پدر .........

و هر روز او متولد می شود ، عاشق می شود ، مادر می شود ، پیر می شود و می میرد.....

و اینها همه کینه است که کاشته می شود در قلب مالامال از درد .......


« دکتر علی شریعتی »

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 10 آذر 1389, 5:55 am
توسط hamideht
پدرمومن من ... مادر مقدس من ... نماز تو یک ورزش تکراری است بدون هیچ اثر اخلاقی و اصلاح عملی و حتی نتیجه بهداشتی ! که صبح و ظهر و شب انجام می دهی اما نه معانی الفاظ و ارکانش را می دانی و نه فلسفه حقیقی و هدف اساسی اش را می فهمی. تمام نتیجه کار تو و آثار نماز تو این است که پشت تو قوز درآورد و پیشانی صافت پینه بست و فرق من بی نماز با تو نمازگزار فقط این است که من این دو علامت تقوی را ندارم!

تو می گویی: نماز خواندن با خدا سخن گفتن است. تصورش را بکن کسی با مخاطبی مشغول حرف زدن باشد اما خودش نفهمد که دارد چه می گوید؟ فقط تمام کوشش اش این باشد که با دقت و وسواس مضجکی الفاظ و حروف را از مخارج اصلی اش صادر کند. اگر هنگام حرف زدن "ص" را "س" تلفظ کند حرف زدنش غلط می شود اما اگر اصلا نفهمد چه حرفهایی می زند و به مخاطبش چه می گوید غلط نمی شود!

اگر کسی روزی پنج بار و هر بار چند بار با مقدمات و تشریفات دقیق و حساس پیش شما بیاید و با حالتی ملتمسانه و عاجزانه و اصرار و زاری چیزی را از شما بخواهد و ببینید که با وسواس عجیبی و خواهش همیشگی خود را تلفظ می کند اما خودش نمی فهمد که چه درخواستی از شما دارد چه حالتی به شما دست می دهد؟ شما به او چه می دهید؟ و وقتی متوجه شدید که این کار برایش یک عادت شده و یا بعنوان وظیفه یا ترس از شما هم انجام می دهد دیگر چه می کنید؟ گوشتان را پنبه نمی کنید؟

اگر خدا از آدم خیلی بی شعور و بلکه آدمی که مایه مخصوص ضد شعور دارد بدش بیاید همان رکعت اول اولین نمازش با یک لگد پشت به قبله از درگاه خود بیرونش می اندازد و پرتش می کند توی بدترین جاهای جهان سوم تا در چنگ استعمار همچون چهارپایان زبان بسته ی نجیب بار بکشد و خار هم نخورد و شکر خدا کند و در آرزوی بهشت آخرت در دوزخ دنیا زندگی کند و در لهیب آتش و ذلت و جهل و فقر خود ابولهب باشد و زنش حماله الحطب!!!

و اگر خدا ترحم کند رهایش می کند تا همچون خر خراس تمام عمر بر عادت خویش در دوار سرسام آور بلاهت دور زند و دور زند و دور زند...... و در غروب یک عمر حرکت و طی طریق در این" مذهب دوری" به همان نقطه ای رسد که صبح آغاز کرده بود. با چشم بسته تا نبیند که چه می کند و با پوز بسته تا نخورد از آنچه می سازد! و این است بنده مومن آنچه عفت و تقوی می گویند.

کجایی پدر مومن من... مادر مقدس من... وای بر شما نمازگزارانی که سخت غافلید و از نماز نیز. در خیالتان خدای آسمان را نماز می برید و در عمل بت های قرن را. خداوندان زمین را...

بت هایی را که دیگر مجسمه های ساده و گنگ و عاجز عصر ابراهیم و سرزمین محمد نیستند...

« دکتر علی شریعتی »

( پدر ، مادر ، ما متهمیم )

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 10 آذر 1389, 6:03 am
توسط hamideht
آنچه در همه پدر و مادر ها مشترک است ، این است که مذهب را طوری تعریف می کنند که انگار شیپور را از طرف دیگرش باد می کنند ! توصیه هایی که به نسل جوان می کنند اینطوری است . درست مثل این است که طبیبی - یا به هر حال آدمی - دائم به کسی که لبش زخم شده یا صورتش جوش زده بگوید که « جوش نزن » و « زخم نشو » ؛ و بعد هم بگوید که به طور مثال «زخم شدن دهن فلان بدی را دارد ؛ جوش صورت فلان قدر بد است» !

این - اگر چه درست است – اصولا" چه تاثیری دارد ؟ چه می خواهد بشود و بعد چه نتیجه ای می خواهد بگیرد ؟ به جای این صحبتها باید فهمید چه عواملی باعث شده که این جوشها در زندگی روحی این بچه و این نسل بوجود آمده ؛ آن ریشه ها را باید یافت. تجربه نشان می دهد که به عنوان اینکه دین فلان چیز را می گوید ، نمی شود حجاب را بر زن تحمیل کرد ، و عبادت را بر پسر تحمیل کرد ، مگر اینکه یک آگاهی انسانی پیدا کند ، و این ها نماینده یک طرز فکر باشد. آیا در عوام ما پوشش اسلامی به عنوان یک طرز تفکر خاص است؟

نه ، طرز تفکر خاص نیست ، بلکه به عنوان تیپ خاص است ، که در آن مومن دارد ، فاسق دارد ، بد اندیش دارد ، خوش اندیش دارد ، خلاصه همه جور آدمی دارد ! البته حجاب غیر از چادر است ؛ چادر فرم است.

اصل قضیه این است که ، این دختری که الان می خواهد پوشش را انتخاب کند ، انگیزه اش چیست؟ معمولا انگیزه این است که « مادرم همینطور بوده ، خاله ام همینطور است ، محیطمان همینطور است ».این ، یک لباس سنتی است ؛ نشانه طبقه عقب مانده در حال مرگ است. جلویش را هم نمی توان گرفت ؛ بخواهی ده سال دیگر هم ادامه اش بدهی ، بعد از سال یازدهم تمام می شود ؛ رشد و تکاملش به سمت ریختن این حجاب است ، یعنی تکامل جامعه به سمت تَرک آن سمبل های سنتی اُمّلی.

بنابر این شما طرز فکر بچه ها را عوض کنید ، آنها خودشان پوشش را انتخاب خواهند کرد ؛ شما نمی خواهد مدلش را بدوزید و تنش کنید ! او خودش انتخاب می کند. شما را بطه عاشقانه بین او و این عالم وجود برقرار کنید ؛ او خودش به نماز می ایستد . هی به زور بیدارش نکنید !



« دکتر علی شریعتی »



( زن ، ص۲۷۱ و ۲۷۲ و ۲۸۴ و ۲۸۸ )

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 10 آذر 1389, 6:06 am
توسط hamideht
وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم.

وقتی او تمام کرد

من شروع کردم.

وقتی او تمام شد

من آغاز شدم.

و چه سخت است.

تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است،

مثل تنها مردن !

«دکتر علی شریعتی»

( مجموعه اشعار ص ۴۷ )

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: چهار شنبه 10 آذر 1389, 7:10 am
توسط hamideht
روحش شاد :?

Re: دکتر علي شريعتي

ارسال شده: دو شنبه 15 آذر 1389, 7:07 am
توسط hamideht
• قرآن!
من شرمنده ی توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان
آوازت بلند میشود، همه از هم میپرسند «چه کس مرده است؟
یکی ذوق میکند که تو را بر روی برنج نوشته،‌
یکی ذوق میکند که تو را فرش کرده،‌
یکی ذوق میکند که تو را با طلا نوشته،
‌یکی به خود میبالد که تو را در کوچکترین قطع ممکن ...منتشر کرده
و…
آیا واقعاًخدا تو را فرستاده تا موزه سازی کنیم؟