خنده انسانهای اوليه
خنده در ميان اولين گروه های انسان نما، بين چهار تا دو ميليون سال پيش پيدا شد. البته خنده آنها به هاه هاه يا قهقهه انسان امروزی شباهتی نداشت، چون آنها هنوز دستگاه صوتيشان توانايی تلفظ اين صداها را پيدا نکرده بود، و بيشتر به واکنش صوتی در برابر قلقلک يا خنده گوريل ها و شامپانزه های امروزی شباهت داشت.
با تکامل تدريجی انسان، خنده به طور کلی معنای تازه ای به خود گرفت. در حدود دو ميليون سال پيش در اجداد انسان اين توانايی پديد آمد که بتوانند حالت های مختلف بيانی در چهره خود را کنترل کنند و به اين ترتيب هم بی اختيار و هم با اراده خود بخندند.
اما مدت ها گذشت تا انسان در مسير تکامل به مراحلی بالاتر از شناخت و آگاهی کار برد زبان رسيد و خنده با شوخی و مزاح ارتباط پيدا کرد.
بنا بر اين، اگر بتوانيم خنده را پديده ای مستقل و جدا از بزله، و شوخی و مزاح بگيريم، خنده چه ماهيتی دارد؟
جوابی که بر اساس پژوهش علمی به اين سوال می توان داد، اين است که خنده در روابط اجتماعی افراد از طريق گفت و گو کاربرد دارد.
دانشوری به نام رابرت پروواين (Robert Provine) از دانشگاه مريلند در بالتيمور آمريکا، دريافته است که ما در هنگام گفت و گوهای عادی به نسبت بيشتر می خنديم تا با شنيدن جوک و لطيفه که گهگاه پيش می آيد.
توانايی خنداندن ديگران غالبا با کسب موقعيت و قدرت ارتباط دارد، به اين معنی که اگر بتوانيد ديگری را بخندانيد، او را به تسلط خود در آورده ايد.
رابرت پروواين گفته است که زن ها معمولا بيشتر از مردها می خندند، چون مردها هستند که بيشتر به گفتن چيزهای خنده انگيز تمايل دارند.
سرايت خنده
ضمنا گفته شده است که خنده مسری است، همان طور که خميازه يک نفر ديگران را به خمياره کشيدن وا می دارد.
البته ژلاتو لوژیست ها يا خنده شناسان هنوز در اين زمينه پژوهش علمی انجام نداده اند، اما شنيدنی است که مسری ترين مورد خنده در سال 1962 در تانزانيا اتفاق افتاد، و آن هنگامی بود که يک دسته دختر دانش آموز به خنده ای طولانی در آمدند، خنده آنها به افراد دور و بر آنها سرايت کرد، و خنده ای که از اينجا شروع شده بود، ماه ها ادامه يافت.
منبع: BBC
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...