مي خواي بهش چي بگي؟

baran · پست توسط **baran** » دو شنبه 30 مرداد 1385, 10:26 pm

مي خوام بهش بگم...
خسته شدم..
اعصابم به هم ريخته..
خوابم نميبره...
چرااااااااااااااااااااااا.......؟

soheil · پست توسط **soheil** » دو شنبه 30 مرداد 1385, 11:18 pm

می خوام بگم یه کم باهام حرف بزن...

Elham · پست توسط **Elham** » سه شنبه 31 مرداد 1385, 10:10 am

میخوام بهش بگم لجبازی و رفتار بچگانه و غیر منطقی نابودت می کنه شایدم نابودمون ...

خواهش می کنم منطقی فکر کن ...

soheil · پست توسط **soheil** » سه شنبه 31 مرداد 1385, 12:44 pm

می خوام بگم از پیشم نرو...

Elham · پست توسط **Elham** » سه شنبه 31 مرداد 1385, 6:06 pm

کاش امروز ...

TNZ · پست توسط **TNZ** » سه شنبه 31 مرداد 1385, 6:43 pm

کمکم کن

baran · پست توسط **baran** » سه شنبه 31 مرداد 1385, 10:58 pm

سردرگمم...

به يادم باش..هميشه هم صدايم باش...
رفيق لحظه هايم باش ..
مثل من باش...
............ باش؟!

soheil · پست توسط **soheil** » چهار شنبه 1 شهریور 1385, 9:39 pm

دیگه همه چی تموم شد...
نمی خواد منتظرم بمونی..

Babak Radfar · پست توسط **Babak Radfar** » جمعه 3 شهریور 1385, 9:58 pm

متاسفانه معمولا کسي نيست که من باهاش حرفي بزنم!به خاطر همين بيشتر اوقات با خودم حرف ميزنم
امروز هم دچار ياس فلسفي شدم (يه روزي سميه از من پرسيده بود که ياس فلسفي يعني چي؟معناش و گستره کاربردش خيلي زياده در ضمن چون اين مسائل از نوع مسائل ذهني هستند قابليت تعريف شخصي را هم خواهند داشت که من گستره کاربرد و تعريف خودم رو در وبلاگم گفتم قبلا اما حالا ميخوام دوباره يه تعريف جديد تر براش بيارم و دوباره بنويسمش
بگذريم
چه خوب ميشد آدمها خودشونو توجيه نمي کردند!
ما همه کار تو زندگي مي کنيم که خيلي هاش درست و خيلي هاش هم غلطه و بعد براي کارهاي غلط اگه کسي دم دستمون نباشه خودمونو توجيه مي کنيم که ...فلان...يعني بي پرده بگم سر خودمونو گول ميماليم
يا چه بهتر مي شد نقش کار هايي که تو زندگي جنبه عادت دارن يه جورايي تغيير ميکرد و آدمها کمتر به چيزي عادت مي کردند کنجکاويشون در طول مدت زندگي کمرنگتر نمي شد اونوقت ميشد آدم بيشتر از خودش انتظار داشته باشه که زندگيش دچار روزمرگي نشه

Babak Radfar · پست توسط **Babak Radfar** » دو شنبه 6 شهریور 1385, 7:29 pm

کسي راجع به اين بحث نظري نداره؟نبود؟بريم؟

hamideht · پست توسط **hamideht** » دو شنبه 6 شهریور 1385, 9:00 pm

آخه حرف حساب جواب نداره بابک خان همه گفتنیها رو گفتی چی بگم
حق با شماست

soheil · پست توسط **soheil** » دو شنبه 6 شهریور 1385, 9:41 pm

بابک همه چی رو یه دفه ریختی بیرون هاااا
این حمیده راست می گه که حرف حق جواب نداره..

baran · پست توسط **baran** » دو شنبه 6 شهریور 1385, 10:45 pm

دوووووووووووووووووووووووووست دارم ....

soheil · پست توسط **soheil** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 4:03 pm

چه باحال
منم می خواستم همین رو که باران گفت بگم...

Elham · پست توسط **Elham** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 6:27 pm

مرسی که خوب درکم می کنم

مرسی که خیلی خوبی

adib · پست توسط **adib** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 6:54 pm

فوش ه و بد و بيرا م ميشه بديم؟ يا زير 18 ساله؟

Elham · پست توسط **Elham** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 6:57 pm

نه اینجا زن و بچه رد میشه

فحشای زیر 18 سال ممنوعه

adib · پست توسط **adib** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 6:59 pm

اي بابا اينجوري كه همش سانسور ميشه!!! حالا بينم جه طور موتونم سانسور كنم

adib · پست توسط **adib** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 7:03 pm

تو جرا حرف حاليت نميشه ؟ جرا مثل گاو ميموني ؟! اخه جرا نمى فهمي الاغ؟ دست از سر ما بردار ول كن ما رو !
من كجا تو كجا *&*&*^&*% ولمون كن بابا بزار حالمون رو بكنييم! اااااااااااااااااا

ه

adib · پست توسط **adib** » سه شنبه 7 شهریور 1385, 7:05 pm

من تو رو ببينم دهن تو رو سيرويس ميكنم &*&*^& مكه من بيكارم؟؟ كثافت *&*^*&^ آشغال!!

مي خواي بهش چي بگي؟

چه کسی حاضر است؟