گپ و سرگرمی اعضا
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:20 pm
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:22 pm
Ahmaad نوشته شده:مرسی هادی مرسی حمیده!
منم که رسما کردین: کشک ترین!!!
احمد معذرت میخوام ترین
پسر خوبیه ترین
الویه دوست داره ترین
عاشق محل تحصیل ترین
میخوام یه دختر مصری براش بگیرم زندگیش جهنم ترین
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
Ahmaad
- آخرشه !
- پست: 1669
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
- محل اقامت: Kuwait
-
تماس:
پست
توسط Ahmaad » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:27 pm
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:35 pm
ای جان ترین
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
nono
- ReD RoSe
- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:39 pm
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:40 pm
آره عزیزم ترین
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
nono
- ReD RoSe
- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:48 pm
بالاخره یکی پیدا شد دوستم داشته باشه ترین
من به زندگی ام امیدوار شدم ترین
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » چهار شنبه 7 آذر 1386, 7:50 pm
یه عالم شکلک بوس ترین
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
abri
- آخرشه !
- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
پست
توسط abri » چهار شنبه 7 آذر 1386, 9:37 pm
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
-
abri
- آخرشه !
- پست: 3773
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » پنج شنبه 8 آذر 1386, 7:20 am
من بیچاره: همه بهش مشکوک هستن ترین
آخه چراااااااااااااااا
مگه من چیکار کردم
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
Nersi
- آخرشه !
- پست: 2493
- تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
- محل اقامت: تهران
پست
توسط Nersi » پنج شنبه 8 آذر 1386, 8:40 am
این متن نوشته شده ترین بصورت رک ترین و صادقانه ترین برای خنداندن ترین.پس قاطی نکرده ترین هر کی دعوا داره ترین بیاد سر کوچه ترین.
نرسی : کشف نشده ترین
ریحانه : ماه ترین و مهربون ترین.نیمه من ترین.
سمیه : خیلی مهربون ترین بصورت افراطی ترین.
آتوسا : شوهر حرف گوش کن ترین.
ساویولا : بابای من ترین
هادی : بچه بوده خندون بوده ترین دندون بیرون بوده ترین.الان دیگه نمی خنده ترین.
بابک : رک ترین
محمود : داداشه همه ترین
میثم : تعریف بکن ترین
احمد : توهم زده ترین.کتک دلش می خواد ترین.
ابری : بی آزار ترین.مهربون ترین.
ورنوس : همون که محمود گفته ترین درست ترین و آتیش عشقش منو می کشه ترین.از 6 کیلومتری رد میشم می سوزه ترین.
لورد ورنوس : می گن پسر خوب ترین اما من نمی شناسم ترین.ولی می دونم که بیچاره چها می کشه ترین از دست ورنوس ترین.
نو نو : خیلی پشت کنکور ترین.روی هر چی پشت کنکوری کم کرده ترین.
بقیه در حال کشف و تحقیق و تفحص ترین.
----->
-
saviola
- !
- پست: 2260
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 8:46 am
-
تماس:
پست
توسط saviola » پنج شنبه 8 آذر 1386, 9:47 am
با این رنگ نوشته هات من الان شدم کور ترین!
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » پنج شنبه 8 آذر 1386, 7:39 pm
منم کور ترین شدم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
hadi
- كارش درسته
- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » پنج شنبه 8 آذر 1386, 7:48 pm
زن مصری نمیخواد ترین
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » جمعه 9 آذر 1386, 7:56 am
هادی: مشکوک ترین
ساویولا: خجالتی ترین
پرسپولیس: محبوب ترین
دکتر امیری: استاد ترین
جمعه: دل تنگ ترین
جمکران: میثم عوض من برم جمکران سلام منو به امام زمان برسون ترین
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
mmk
- آخرشه !
- پست: 1862
- تاریخ عضویت: یک شنبه 18 شهریور 1386, 2:47 pm
-
تماس:
پست
توسط mmk » جمعه 9 آذر 1386, 6:01 pm
سلام همتونو به امام زمان رسوندترینتونم
دست هایی که کمک میکنند مقدس تر از لبهایی هستند که دعا می خوانند(کوروش کبیر)
-
hadi
- كارش درسته
- پست: 4070
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
-
تماس:
پست
توسط hadi » جمعه 9 آذر 1386, 6:11 pm
محمود : ناراحت ترین، اسباب کشی کرده ترین، خطشو واگذار کرده ترین
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
-
nono
- ReD RoSe
- پست: 2411
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
-
تماس:
پست
توسط nono » جمعه 9 آذر 1386, 9:28 pm
اینجوری که معلومه:
هادی : دلش واسه محمود تنگ ترین ،
محمود: هادی رو تنها گذاشته ترین
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان