دعوت به ......

[abri]

به یه کنسرت شجریان

[Babak Radfar]

دعوت به چایی دارچین و گپ و گفت تو کافه هنر تو خیابون انقلاب به طرف میدون انقلاب بعد از وصال اولین کوچه دست راست پاتوقم اونجاست (نه این که همیشه اونجاباشم ولی هروقت تهران باشم اونجا هم میرم) یا دعوت به صرف عرقیات مختلف تو کافه گودو تو خیابون انقلاب بین چهارراه ولی عصر و فلسطین.

[mmk]

دعوت به قهوه خونه داش مراد

[hamideht]

دعوت به همون داش مراد

[mmk]

بزن بریم

[محمود]

دعوت به بوف برای پیتزا

فکر کن واسه افطار پیزا بدم

[hamideht]

دعوت به سینما

[محمود]

دعوت به فانوس
حلیمش حرف نداره

[nono]

دعوت به شام

[hadi]

با محمود بره سينما

[gemini]

حالا چه فیلمــــــــی؟

بعدی هم با ما بیاد بریم سبنما

[hamideht]

بریم
بعدی هم بیاد

[nono]

بعدی هم بیاد
بریم

[محمود]

بریم بی پولی

بعدی هم بیاد

[hamideht]

من نمیام ایششششششششش
ناز محمودو ببرین

[Paeze]

بعدی را به یک کوهنوردی در یخ و برف دعوت می کنم!
واسه این که ناراحت نشه و همراهیم بکنه، یک ضد یخ هم مهمونش می کنم!

[hamideht]

وای نه من کوهنوردی نمیام

قبلیو با بعدیمو میبرم دیزین اسکی
به به

[nono]

کجا؟
ما اینجور جاها نداریم تو شهرمون

[josef]

کسی ما رو دعوت نکرد جایی
دلم میخواد شنا کنم..بعدی دعوت استخر

[hamideht]

تو سرما؟



بعدی بیاد جوزف رو ببریم دکتر سرما خورد تو زمستون رفت استخر