دعوت به ......

[abri]

دعوت به فطایر حلوم مدرسه ایرانی در کویت

[hamideht]

دعوت به یه شام ایتالیایی

[Paeze]

دعوت به یه شام ایتالیایی

پس ما رو ببر پستو!

[hamideht]

مثل اینکه شما قراره ببریمونا دبه کردی؟

[nono]

اگه کسی هست که بدونه خیر و دل چیه دعوتتون می کنم بریم پیدا کنیم تو صحرا

[hamideht]

میشه برامون بگی چیه؟
اونوقت من میام

[Ahmaad]

هیچی می روی تو دشت و بیابون دل می دی خیرشو می بینی

[hamideht]

تو رفتی؟

[Ahmaad]

نه عمه ام رفته بود با نرسی! تعریف می کرد برام

[Nersi]

نه عمه ام رفته بود با نرسی! تعریف می کرد برام

هاء ! عمه ات با من رفته بود؟ کــــِی؟ کجا؟ خیر و دل چیه؟ حالا چی تعریف می کرد؟

[Nersi]

احمد کم می آورد!
اشکال نداره!

[nono]

kheir va dol
یه چیزی هست شبیه سیب زمینی و مثل قارچ خودرو هست و مزه اش یه چیزی تو مایه های سیب زمینی و قارچ
میرن تو دشت و بیایون بعد میبینن یه جای زمین ترک برداشته و اومده بالا بعد می دونن خیر زیرشه دیگه بازش می کنن درش میارن بعد کلی باید بشورنش که خاک ها ازش جدا شه
بعد هم می پزن و می خورن

فقط پیدا کردنش جالبه

[hamideht]

چه باحال دوست دارم ببینمش و بخورمش ببینم چه مزه ایه

[nono]

جمعه
كنسرت سياوش و نانسي و افشين و اميد
دبي

[hamideht]

بریم؟

[Nersi]

من دلم ساحل میخواد،خودمو دعوت میکنم به ساحلو بعدم اینو سوار میشم
دلمممممممممممم میخواااااااااااااد!