بيا تو و اعتراف کن
Nersi نوشته شده:من اعتراف می کنم به کاشتن یه درخت.و سبز شدن این درخت.ازش حلالیت می طلبم
مننزورت منم!؟؟
بچه هایی که همکلاسیم بودن!!
یادتونه میز صندلی معلمامون چقدر ارتفاع داشت!
بعد یه وقتایی یهویی معلما که میشستن روش زیرشون خالی میشد!!!
میخوام اعتراف کنم که کار من بود دستکاری میکردم میزو!
اما این بار گورباچوف نامرد هیم میومد میزو درستش میکرد!!
Re: بيا تو و اعتراف کن
من اعتراف می کنم اعتیاد به وب گردیمو با یه مسافرت نوروزی 17 روزه به جایی که اینترنت نبود ترک کردم
و البته یادم رفت قبلش اعتراف کنم که اون اعتیادو داشتم
و البته یادم رفت قبلش اعتراف کنم که اون اعتیادو داشتم
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: بيا تو و اعتراف کن
الان احیانا اعتیاد به بیل نداری؟
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: بيا تو و اعتراف کن
من اعتراف می کنم که خیلی بیل زدم، ولی دستم درد میکنه، برا همین اعتیاد ندارم بهشhamideht نوشته شده:الان احیانا اعتیاد به بیل نداری؟
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: بيا تو و اعتراف کن
من اعتراف می کنم که یادم نمیاد به چی می خوام اعتراف کنم
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: بيا تو و اعتراف کن
داستان از اینجا شروع میشه که زمستون سال 42 بود من و بهروز و بیک و بهمن و ایرج و ملک و مهدی به اتفاق هم داشتیم حکم بازی میکردیم دست اخر بودو با حاکمیت اینجانب که در نهایت بازی به نفع ما به پایان رسید.به هر حال دوران جوانی بود کاریش نمیشد کرد شیطون وسوسمون کرد سخترین حکمو اجرا کردم خدا منو ببخشه خودش میدونه منظوری نداشتم. خلاصه به بازنده ها امر کردم که لخت بشن ( فکرتون جای بد نره ادامه دارد منتظر باشین)روم به دیوار تنها لباسی که موند رو تنشون فقط یه شورت مامان دوز قل قلی بود ,با کلی کرکرو خنده با چسب دستو پای اینا رو بستیم طوری که اصلا نمی تونستن تکوم بخورن اونام هنوز نمی دونستن قضیه از چه قراره و در نهایت چه کار خواهم کرد می دونم شما هم هنوز نتونستین حدس بزنین چه اتفاقی براشون افتاد.جدا باور داشته باشین شیطون موجود عجیبیه .به کمک دوستان, این دو بنی بشر رو دست و پا بسته تو چله زمستون سال 42 که هوا بسی بسیار نا جوانمردانه سگ سرد بود بردیم انداختیم تو حیاط رو برفها در بستیم اومدیم تو تا از سرمای زمستون لذت ببرن چشمتون روز بد نبینه بعد 2 دقیقه که رفتیم سراقشون دوتاشونم قندیل بسته بودن.سرما چنان مثل کنه به وجودشون رخنه کرده بود که کنده نمیشد تا خود صبح داشتن کنار بخاری می لرزیدن فردای اون روز هم دو تا شونم چنان سرمایی خورده بودن که هنوزم طعم تلخ و شیرینش تو دینشون مونده.ولی باور کنید من بی گناه بودم اگه دستم به این ابلیس برسه این بار دست و پای اونو میبندم تا خود بهار میندازمش رو برفها. نا گفته نماند بعد اون تو چنین بازیهای حکم داری تلافی کردن حالا بماند چه اتفاقاتی که سر بنده نیومد.ولی از همه اینا گزشته اون شب یاد و خاطره شیرینی برامون به جا گذاشته
به امید روزی که بتونیم بفهمیم کی هستیم
Re: بيا تو و اعتراف کن
اعتراف میکنم هر از گاهی میام اینجا سر میزنم!
لامصب دفتر خاطراتیه برا خودش :-\
لامصب دفتر خاطراتیه برا خودش :-\
Re: بيا تو و اعتراف کن
آره بعضی موضوع هاش خیلی باحال بود :دی! چه آدمایی بودیم...saviola نوشته شده:اعتراف میکنم هر از گاهی میام اینجا سر میزنم!
لامصب دفتر خاطراتیه برا خودش :-\
اولین پست من تو این فروم خیلی باحاااال ه
Re: بيا تو و اعتراف کن
تو همه ی پستات باحالهAhmaad نوشته شده:آره بعضی موضوع هاش خیلی باحال بود :دی! چه آدمایی بودیم...saviola نوشته شده:اعتراف میکنم هر از گاهی میام اینجا سر میزنم!
لامصب دفتر خاطراتیه برا خودش :-\
اولین پست من تو این فروم خیلی باحاااال ه
گارسن! شپسی بده خدمت آقا
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: بيا تو و اعتراف کن
اعتراف می کنم منم هر از گاهی میام اونجا یاد اون زمان ها می کنم که شلوغ بود
دلم کلی تنگ میشه واسه بچه ها
بیاین دیگه نا مردهااا اینجا رو ول کردین به امون خدا رفتین سر خونه زندگیتون
دلم کلی تنگ میشه واسه بچه ها
بیاین دیگه نا مردهااا اینجا رو ول کردین به امون خدا رفتین سر خونه زندگیتون
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: بيا تو و اعتراف کن
چاکریم آقا!hadi نوشته شده:تو همه ی پستات باحالهAhmaad نوشته شده:آره بعضی موضوع هاش خیلی باحال بود :دی! چه آدمایی بودیم...saviola نوشته شده:اعتراف میکنم هر از گاهی میام اینجا سر میزنم!
لامصب دفتر خاطراتیه برا خودش :-\
اولین پست من تو این فروم خیلی باحاااال ه
گارسن! شپسی بده خدمت آقا
خدایی تیم خوبی بودیم تو تیکه انداختن!
خدا ببخشدمون :دی
Re: بيا تو و اعتراف کن
اعتراف ميكنم كه اشتباه كردم كه اين گوشي رو خريدم.من دلم گوشي خودمو ميخوااااد. دلم براش تنگ شد
----->
Re: بيا تو و اعتراف کن
چی خریدی مگه؟؟
Re: بيا تو و اعتراف کن
دو ماه پيش گوشيمو تو خيابون ازم زدن.گوشيم اپل بود. حرصم دراومد گفتم چيز ديگه بگيرم كه رو اپل زوم هستن واسه دزدي.رفتم سوني زِد 3گرفتم؛گوشي خوبي بود اما به دل من نمي نشست.البته نواقصي هم داشت كه رو مخ بود.بعد از اين اعترافي كه اينجا كردم گوشيمو ردش كردم و دوباره اپل گرفتم.Ahmaad نوشته شده:چی خریدی مگه؟؟
----->
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان