گپ و سرگرمی اعضا
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 7:41 pm
اگه ...
هیچی ...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:14 pm
الان اگر یکی کیبورد سهیل رو می دزدید خوشحال می شدم خیلی پیغام میده هی
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:23 pm
الان من ناراحتم که این بچه ها واقعا چه آرزو هایی می کنن..
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:25 pm
اگه حمیده خوشحال می شد من خوشحال می شدم..
چون دیگه لازم نبود کسی کیبورد منو بدزده
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
sepideh
- گروه وب سايت
- پست: 186
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:23 am
-
تماس:
پست
توسط sepideh » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:26 pm
الان اگه همتون ميرفتيد ميخوابيديد خيلي خوشحالم ميكرد
آشنا هستم با سرنوشت تر آب ، عادت سبز درخت.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:29 pm
الان اگر سپیده نمی گفت بسه برو بخواب خیلی خوشحال میشدم
عین شلمان میمونه آخه خواهرمه اما میگم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 8:34 pm
الان اگه من می فهمیدم که سپیده و حمیده چه جوری با هم on شدن خیلی خوشحال می شدم
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » یک شنبه 22 مرداد 1385, 9:15 pm
اگه الان مجبور نبودم توضيح بدم خيلي خوب وبد و خوشحال بودم
برنامه ها هم رديف بشه خوووبه
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » یک شنبه 22 مرداد 1385, 11:06 pm
من اگه بتونم با هادی و بابک و محمود آشنا بشم خیلی خوشحال می شم...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 23 مرداد 1385, 6:47 am
من اگر با بچه های اینجا بریم تفریح خوشحال میشم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 23 مرداد 1385, 6:49 am
soheil نوشته شده:الان اگه من می فهمیدم که سپیده و حمیده چه جوری با هم on شدن خیلی خوشحال می شدم
بگم چه جوری شاید بچه خوشحال شه
من و سپیده هر کدوم یه کامپیوتر داریم و اینترنتمونمADSL میباشد
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » دو شنبه 23 مرداد 1385, 7:33 am
این حمیده همش دوست داره منو خوشحال کنه...
مرسی حمیده...
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
Babak Radfar
- جغد پیر
- پست: 868
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 8:36 am
پست
توسط Babak Radfar » دو شنبه 23 مرداد 1385, 8:08 am
خب راست ميگه ديگه سهيل
بيچاره سهيل!
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 23 مرداد 1385, 8:13 am
نه اصلا" اینجوری نیست
الان اگ سیستم سهیل خراب شه خوشحال میشم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » دو شنبه 23 مرداد 1385, 8:54 am
اگه درکم کنن که مي خوام با دوستم برم... نه تنها...
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 23 مرداد 1385, 8:57 am
اگه باران جونم بگه چی شده ناراحته خوشحال میشم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » دو شنبه 23 مرداد 1385, 9:06 am
يه برنامه ي تنگه واشي داريم با بچهها ... اما جور نميشه درست...
خوشحال ميشم که الن زمان وايسه... چون حوصله ندارم هيچ کاري بکنم... مي خوام بخوابم 10 ساعت بيدار که شدم همين ساعت الان باشه
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 23 مرداد 1385, 9:12 am
الان اگه برنامه سفر باران ردیف شه خوشحال میشم
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » دو شنبه 23 مرداد 1385, 2:25 pm
الان اگه بچه ها خوشحال شن من خوشحال می شم.
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » دو شنبه 23 مرداد 1385, 2:30 pm
الان اگه طناز کامنت بذاره خوشحال می شم...
معلوم نیست کجاست.
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان