شايعه مي سازيم

[saeedeh]

تو جنگل پلنگان پلنگا حمیدرو خوردن هادی هم بهشون کمک کرد سپیده هم هادی رو بخاطر این کارش با فجاعت تمام کشت ما هم بهش دست زدیم و هوووووووووووورا کشیدیم

[TNZ]

تو جنگل پلنگان پلنگا حمیدرو خوردن هادی هم بهشون کمک کرد سپیده هم هادی رو بخاطر این کارش با فجاعت تمام کشت ما هم بهش دست زدیم و هوووووووووووورا کشیدیم

[nabeghe]

امشب همتون دعوتین عروسی ما

[TNZ]

امتحانام تموم شد

[hamideht]

تو جنگل پلنگان پلنگا حمیدرو خوردن هادی هم بهشون کمک کرد سپیده هم هادی رو بخاطر این کارش با فجاعت تمام کشت ما هم بهش دست زدیم و هوووووووووووورا کشیدیم

این دیگه واقعا ظالمانه بود

[Ahmaad]

قرار شده دست از ایـــش گفتنش برداره

[hamideht]

قرار شده اینقدر ایش بگم که حسود بترکه ایشششششششششششششش
ششششششششششششششششش
شششششششششششششششششششششششش

[TNZ]

سپیده عروسی کرده دیگه نمیاد اینجا

[saeedeh]

پادشاه به کره ماه که زادگاهش بود بازگشت

[hamideht]

پادشاه از کره ماه برگشت

[hadi]

کره ماه طبق بیانیه ای به دلیل ورود فردی نا مشروع امروز به کار خود پایان داد

[hamideht]

کره ماه ترکید

[nabeghe]

دفتر شرکت بعده پنجم به علت موارد نا معلوم توسط اماکن بسته شد

[hamideht]

شهر زنجان به دلایل نامعلوم و مشکوک تغییر نام داد به مرد جان

[nabeghe]

امشب قرار حمیده و داریوش عقد کنن به هیچ کسی هم نگفتن غیر من میخوام به عنوان شاهد برم
گفتن به کسی نگم

[hamideht]

حالا که گفتی حق نداری بیای

[TNZ]

حمیده جون تفلدت مبارک عسیسم

حمیده عروسی کرد

[Babak Radfar]

بابکدکتراي فيزيکشو همين فردا گرفت و به مال و مکنت دنيا به اندازه خودش رسيدو بعدش هم ازدواجيد

[hamideht]

بابک بعد ازدواج پشیمان شد

[TNZ]

بابک جایزه اسکارشو به من تقدیم کرد