يه آهنگ واسه قبليت بخون...!
دوباره نمـی خوام چشای خیسمو کسی ببینه
یه عمر حال و روز من همینه
کسی به پای گریه هام نمیشینه
باز هم دلم گرفت و گریه کردم
باز هم به گریه هام می خندم
باز هم صدای گریمو شنیدن
همه به گریه هام می خندن
دوباره یه گوشه می شینم و واسه دلم می خونم
هنوز تو حسرت یه همزبونم
ولی نمیشه گفت اینو می دونم
دوباره نمـی خوام چشای خیسمو کسی ببینه
یه عمر حال و روز من همیـنه
کسی به پای گریه هام نمیشینه
باز هم دوباره دلم گرفته
دوباره شعرم بوی غم گرفته
کسی نفهمید غمم چی بوده
دلیل یک عمر ماتمم چی بوده
باز هم دوباره دلم گرفته
دوباره شعرم بوی غم گرفته
کسی نفهمید غمم چی بوده
دلیل یک عمر ماتمم چی بوده
یه عمر حال و روز من همینه
کسی به پای گریه هام نمیشینه
باز هم دلم گرفت و گریه کردم
باز هم به گریه هام می خندم
باز هم صدای گریمو شنیدن
همه به گریه هام می خندن
دوباره یه گوشه می شینم و واسه دلم می خونم
هنوز تو حسرت یه همزبونم
ولی نمیشه گفت اینو می دونم
دوباره نمـی خوام چشای خیسمو کسی ببینه
یه عمر حال و روز من همیـنه
کسی به پای گریه هام نمیشینه
باز هم دوباره دلم گرفته
دوباره شعرم بوی غم گرفته
کسی نفهمید غمم چی بوده
دلیل یک عمر ماتمم چی بوده
باز هم دوباره دلم گرفته
دوباره شعرم بوی غم گرفته
کسی نفهمید غمم چی بوده
دلیل یک عمر ماتمم چی بوده
- پیوست ها
-
- 20rmias.jpg (59.74 کیلو بایت) مشاهده 7440 مرتبه
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
به نام دل به نام شاهد ومی
به نام تارو تنبور و دف و نی
به نام عاشقان لا ابالی
به نام همنشینان خیالی
به نام دستهای جام بردار
به نام عاشقان رفته بردار
به نام مجلس بزم شبانه
به نام سرور این آشیانه
خوشا جامی که مولا در کفم داد
به دستی می به دیگر او دفم داد
خوشا رقصان درآیم من زکویش
ببوسم دست ورخسارنکویش
خوشا آن دم که از او مینویسم
ز رقص و ذکر یاهو مینویسم
صدایم را از او بخوانم
که من هم درد غربت را بدانم
به حق باده نوشان می حلال است
به مستی افتخاری بی زبال است
به دور اولم ساقی ولی بود
ولی دیدم که ذکرش یا علی بود
رضا صادقی
به نام تارو تنبور و دف و نی
به نام عاشقان لا ابالی
به نام همنشینان خیالی
به نام دستهای جام بردار
به نام عاشقان رفته بردار
به نام مجلس بزم شبانه
به نام سرور این آشیانه
خوشا جامی که مولا در کفم داد
به دستی می به دیگر او دفم داد
خوشا رقصان درآیم من زکویش
ببوسم دست ورخسارنکویش
خوشا آن دم که از او مینویسم
ز رقص و ذکر یاهو مینویسم
صدایم را از او بخوانم
که من هم درد غربت را بدانم
به حق باده نوشان می حلال است
به مستی افتخاری بی زبال است
به دور اولم ساقی ولی بود
ولی دیدم که ذکرش یا علی بود
رضا صادقی
توی تنهایی یک دشت بزرگ
که مثه غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبزه سرپاست
رو تنش زخمه ولی زخمه تبر
نه یه قلبه تیر خورده نه یه اسم
شاخهاش پر از پر پرنده هاس
کندوی پاک دخیل و طلسم
چه پرنده ها که تو جاده کوچ
مهمون سفره سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خرجینه قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سر بلند پر غرور
که سرش داره به خورشید می رسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صدای سبز خاک سربیم
صدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهت شب دشت
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست
رقص دست نرمت ای تبر به دست
با هجومه تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهنه سبز آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه هام
کوبه های بی امونه تبره
تبری که دشمن همیشه ی این درخت محکم و تناوره
من به فکر خستگیهای پره پرنده هام
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
که مثه غربت شب بی انتهاست
یه درخت تن سیاه سربلند
آخرین درخت سبزه سرپاست
رو تنش زخمه ولی زخمه تبر
نه یه قلبه تیر خورده نه یه اسم
شاخهاش پر از پر پرنده هاس
کندوی پاک دخیل و طلسم
چه پرنده ها که تو جاده کوچ
مهمون سفره سبز اون شدن
چه مسافرا که زیر چتر اون
به تن خستگیشون تبر زدن
تا یه روز تو اومدی بی خستگی
با یه خرجینه قدیمی قشنگ
با تو نه سبزه نه آینه بود نه آب
یه تبر بود با تو با اهرم سنگ
اون درخت سر بلند پر غرور
که سرش داره به خورشید می رسه منم منم
اون درخت تن سپرده به تبر که واسه پرنده ها دلواپسه منم منم
من صدای سبز خاک سربیم
صدایی که خنجرش رو به خداست
صدایی که توی بهت شب دشت
نعره ای نیست ولی اوج یک صداست
رقص دست نرمت ای تبر به دست
با هجومه تبر گشنه و سخت
آخرین تصویر تلخ بودنه
توی ذهنه سبز آخرین درخت
حالا تو شمارش ثانیه هام
کوبه های بی امونه تبره
تبری که دشمن همیشه ی این درخت محکم و تناوره
من به فکر خستگیهای پره پرنده هام
تو بزن تبر بزن
من به فکر غربت مسافرام
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
آخرین ضربه رو محکم تر بزن
- پیوست ها
-
- derakht.jpg (29.82 کیلو بایت) مشاهده 7423 مرتبه
----->

-
- تازه اولاشه
- پست: 3
- تاریخ عضویت: سه شنبه 13 آذر 1386, 2:02 pm
گل پرپر شده تو باد زمستون
ریشه کرده توی سرزمین ویرون
پر ه از گردوغبار ساقه و برگش
سهم اون از آسمون برف و تگرگش
ای اسیر سایه های سرد و تاریک
میرسه ناله شب از دور و نزدیک
آبی دنیاتو به سیاهی نفروش
من نمیزارم بشی اونجا فراموش
آه ای گل تشنه من به آسمون رسیدم
من نقش خدا را روی دیوارا کشیدم
تا ریشه ی تو اسیر ه رو خاک
آوای شبم میمونه غمناک

ریشه کرده توی سرزمین ویرون
پر ه از گردوغبار ساقه و برگش
سهم اون از آسمون برف و تگرگش
ای اسیر سایه های سرد و تاریک
میرسه ناله شب از دور و نزدیک
آبی دنیاتو به سیاهی نفروش
من نمیزارم بشی اونجا فراموش
آه ای گل تشنه من به آسمون رسیدم
من نقش خدا را روی دیوارا کشیدم
تا ریشه ی تو اسیر ه رو خاک
آوای شبم میمونه غمناک


هر کجا هستم باشم
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
آسمان مال من است.
پنجره، فکر، هوا، عشق، زمین مال من است
کاش بدونیم ماتم دنیا بی تو فقط گریه می خواد
که می دونه این حسرتا چه کرده با روز و شبام
تو زندگیم یه دنیایی
یه کابوسم تو رویایی
یه پاییزم تو بهاری
من یه مرداب تو دریایی
از این گریه چه میدونی؟
نه دردمی نه درمونی
به چه امید می خوای باشی
به پیش دردام بمونی
تو زندگیم یه دنیایی
یه کابوسم تو رویایی
یه پاییزم تو بهاری
من یه مرداب تو دریایی
سبب منم که می شکنم
اما حرفی نمیزنم
اگه هیچکس برام نموند
واسه اینه که سبب منم
تقدیم به احمد که از شادمهر خوشش میاد
بقیه لطفا دعوا نکنید فک بد هم موقوف
بگید از چه خوانندهای خوشتون میاد تا براتون بنویسم
که می دونه این حسرتا چه کرده با روز و شبام
تو زندگیم یه دنیایی
یه کابوسم تو رویایی
یه پاییزم تو بهاری
من یه مرداب تو دریایی
از این گریه چه میدونی؟
نه دردمی نه درمونی
به چه امید می خوای باشی
به پیش دردام بمونی
تو زندگیم یه دنیایی
یه کابوسم تو رویایی
یه پاییزم تو بهاری
من یه مرداب تو دریایی
سبب منم که می شکنم
اما حرفی نمیزنم
اگه هیچکس برام نموند
واسه اینه که سبب منم
تقدیم به احمد که از شادمهر خوشش میاد
بقیه لطفا دعوا نکنید فک بد هم موقوف
بگید از چه خوانندهای خوشتون میاد تا براتون بنویسم

زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
چشمای من میله به گریه داره می خواد بباره
دل نمی دونی که چه حالی داره چه حالی داره
غصه به جز گریه دوا نداره خدا نداره
هر چی تو دنیا غمه ماله منه
روزی هزار بار دل من می شکنه
دل دیگه اون طاقتا رو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد میاره خدا میاره
از درو دیواره واسه دل میباره خدا میباره
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی این شعر و دوس میدارم.
دل نمی دونی که چه حالی داره چه حالی داره
غصه به جز گریه دوا نداره خدا نداره
هر چی تو دنیا غمه ماله منه
روزی هزار بار دل من می شکنه
دل دیگه اون طاقتا رو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد میاره خدا میاره
از درو دیواره واسه دل میباره خدا میباره
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی این شعر و دوس میدارم.

----->

گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید
تو می روی و آینه پر می شود از بی کسی
از من سفر می کنی و به مرگ قصه می رسی
ببین که آب می شود قطره به قطره قلب من
مرگ من و قصه ماست فاجعه جدا شدن
گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید
تا جاودان پر می کنی من خالی از جان می شوم
یک لحظه در چشمم ببین ببین چه ویران می شوم
بعد از تو با من چه کنم با من بی پناه من
کجای شب پنهان شوم کجای این عاشق شکن
تو می روی و ان من گور ترنم می شود
خورشیدکی که داشتنت در شب من گم می شود
چیزی نگو به آینه با رازقی حرف نزن
برای بار آخری تنها نگاهی کن به من
گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید
واسه رفتنش

گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید
تو می روی و آینه پر می شود از بی کسی
از من سفر می کنی و به مرگ قصه می رسی
ببین که آب می شود قطره به قطره قلب من
مرگ من و قصه ماست فاجعه جدا شدن
گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید
تا جاودان پر می کنی من خالی از جان می شوم
یک لحظه در چشمم ببین ببین چه ویران می شوم
بعد از تو با من چه کنم با من بی پناه من
کجای شب پنهان شوم کجای این عاشق شکن
تو می روی و ان من گور ترنم می شود
خورشیدکی که داشتنت در شب من گم می شود
چیزی نگو به آینه با رازقی حرف نزن
برای بار آخری تنها نگاهی کن به من
گریه کنم یا نکنم آخر ماجرا رسید
گریه کنم یا نکنم قصه به انتها رسید

واسه رفتنش


زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
واااااااااااااااااااااااااااااااااای!!!!Nersi نوشته شده:چشمای من میله به گریه داره می خواد بباره
دل نمی دونی که چه حالی داره چه حالی داره
غصه به جز گریه دوا نداره خدا نداره
هر چی تو دنیا غمه ماله منه
روزی هزار بار دل من می شکنه
دل دیگه اون طاقتا رو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد میاره خدا میاره
از درو دیواره واسه دل میباره خدا میباره
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای خیلی این شعر و دوس میدارم.
منم دوست دارم اینو زیاااااااااااااااااااااااااااااااد!!!!
زندگی آی زندگی خسته ام خسته ام گوشه ی زندونه غم دست و پا بسته ام
هر چی تو دنیا غمه ماله منه
روزی هزار بار دل من می شکنه
دل دیگه اون طاقتا رو نداره خدا نداره
پشت سر هم داره بد میاره خدا میاره
از درو دیواره واسه دل میباره خدا میباره

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
نه می شه باورت کنم نه می شه از تو رد بشم
نه می شه خوبه من بشی نه می شه با تو بد بشم
نه دل دارم که بشکنی نه جون دارم فدات کنم
نه پای موندنه منی نه می تونم رهات کنم
نه می تونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو
نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو
کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام
قصه مو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام
چه جوری از توبگذرم تویی که معنی منی
تویی که از منی اگر تیشه به ریشه میزنی
نه ساده ای نه خط خطی نه دشمنی نه هم نفس
نه با تو جای موندنه نمونده راه پیش وپس
نمی شه با تو باشم و اسیر دست غم نشم
فقط می خوام با خواستنت تا هستم از تو کم نشم
نفس نفس خیییییییییییییییییییییییلی دوس می دارم.
نه می شه خوبه من بشی نه می شه با تو بد بشم
نه دل دارم که بشکنی نه جون دارم فدات کنم
نه پای موندنه منی نه می تونم رهات کنم
نه می تونه تو خلوتش دلم صدا کنه تو رو
نه می تونم بگم بمون نه می تونم بگم برو
کجا برم که عطر تو نپیچه توی لحظه هام
قصه مو از کجا بگم که پا نگیری تو صدام
چه جوری از توبگذرم تویی که معنی منی
تویی که از منی اگر تیشه به ریشه میزنی
نه ساده ای نه خط خطی نه دشمنی نه هم نفس
نه با تو جای موندنه نمونده راه پیش وپس
نمی شه با تو باشم و اسیر دست غم نشم
فقط می خوام با خواستنت تا هستم از تو کم نشم
نفس نفس خیییییییییییییییییییییییلی دوس می دارم.

----->

وقتی نگاهم میکنی تکرار دنیای توام
تو آرزوهای منی من مثل رویای توام
با من سفر کن تا تورو مثل خودم عاشق کنم
با هر نفس با هر تپش با هر قدم عاشق کنم
دستت که تو دست منه دنیا توی دستای ماست
وقتی که همراه منی دنیا دیگه دنیای ماست
میگن خوانندش محمد اصفهانیه ولی اون نیست خیلی قشنگه خیلی
http://www.end-of-music.blogfa.com/post-637.aspx
تو آرزوهای منی من مثل رویای توام
با من سفر کن تا تورو مثل خودم عاشق کنم
با هر نفس با هر تپش با هر قدم عاشق کنم
دستت که تو دست منه دنیا توی دستای ماست
وقتی که همراه منی دنیا دیگه دنیای ماست
میگن خوانندش محمد اصفهانیه ولی اون نیست خیلی قشنگه خیلی
http://www.end-of-music.blogfa.com/post-637.aspx
آخرین ويرايش توسط 1 on محمود, ويرايش شده در 0.
خارم اگر از خاري
خارم تو مپنداري
دانم كه مرا با گل
يكجا تو نگهداري
گل را تو به آن گويي
كه از عشق معطر شد
آن گل كه فقط گل بود
در حادثه پر پر شد
سوداي تو را دارم
من از دل و از جانم
گفتند كه پيدا شو
ديدند كه پنهانم
گفتند كه پيدا كن
خود را و تو را با هم
گفتم كه پيدا هست
در هر نفس آدم
پيداست و من پنهان
من در تن و او در جان
يك آن نظري كردم
در خود گذري كردم
ديدم كه نه در دوري
نزديك تر از نوري
در راه عبور از تو
من اين همه دور از تو
يك عمر نينديشم
هيهات، تو در پيشم
چشم است كه بينا نيست
در عشق كه اين ها نيست

خارم تو مپنداري
دانم كه مرا با گل
يكجا تو نگهداري
گل را تو به آن گويي
كه از عشق معطر شد
آن گل كه فقط گل بود
در حادثه پر پر شد
سوداي تو را دارم
من از دل و از جانم
گفتند كه پيدا شو
ديدند كه پنهانم
گفتند كه پيدا كن
خود را و تو را با هم
گفتم كه پيدا هست
در هر نفس آدم
پيداست و من پنهان
من در تن و او در جان
يك آن نظري كردم
در خود گذري كردم
ديدم كه نه در دوري
نزديك تر از نوري
در راه عبور از تو
من اين همه دور از تو
يك عمر نينديشم
هيهات، تو در پيشم
چشم است كه بينا نيست
در عشق كه اين ها نيست

ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
سلام ای غروب غریبانه ی دل
سلام ای طلوع سحر گاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شب های روشن
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه ی موج از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیـــــــــــــــــــــــــــــــــشــــــــــــــــــــــــــــــه
سلام ای طلوع سحر گاه رفتن
سلام ای غم لحظه های جدایی
خداحافظ ای شعر شب های روشن
خداحافظ ای قصه ی عاشقانه
خداحافظ ای آبی روشن عشق
خداحافظ ای عطر شعر شبانه
خداحافظ ای همنشین همیشه
خداحافظ ای داغ بر دل نشسته
تو تنها نمی مانی ای مانده بی من
تو را می سپارم به دل های خسته
تو را می سپارم به مینای مهتاب
تو را می سپارم به دامان دریا
اگر شب نشینم اگر شب شکسته
تو را می سپارم به رویای فردا
به شب می سپارم تو را تا نسوزد
به دل می سپارم تو را تا نمیرد
اگر چشمه ی موج از غم نخشکد
اگر روزگار این صدا را نگیرد
خداحافظ ای برگ و بار دل من
خداحافظ ای سایه سار همیشه
اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
خداحافظ ای نوبهار همیـــــــــــــــــــــــــــــــــشــــــــــــــــــــــــــــــه
----->

چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان