آدما
40توصيه براي لذت بردن از زندگي
1- به تماشاي غروب آفتاب بنشينيد.
2- بيشتر بخنديد.
3- کمتر گله کنيد.
4- با تلفن کردن به يک دوست قديمي، او را غافلگير کنيد.
5- هديههايي که گرفتهايد را بيرون بياوريد و تماشا کنيد. شايد برايتان قابل استفاده باشند.
6- دعا کنيد.
7- در داخل آسانسور با آدمها صحبت کنيد.
8- هر از گاهي نفس عميق بکشيد.
9- لذت عطسه کردن را حس کنيد.
10- قدر اين که پايتان نشکسته است را بدانيد.
11- زير دوش آواز بخوانيد.
12- با بقيه فرق داشته باشيد.
13- کفشهايتان را عوضي پايتان کنيد و به خودتان بخنديد.
14- به دنياي بالاي سرتان خيره شويد.
15- با حيوانات بازي کنيد.
16- کارهاي برنامهريزي نشده انجام دهيد. براي انجام آن در همين آخر هفته برنامهريزي کنيد!
17- براي کاري برنامهريزي کنيد و آن را درست طبق برنامه انجام دهيد. البته کار مشکلي است!
18- از تناقضات لذت ببريد.
19- دستان خود را در آسمان تکان دهيد.
20- در حوض يا استخري که ماهي دارد شنا کنيد، کنار آنها.
21- از درخت بالا برويد.
22- در حال رفتن به کلاس، يکبار دور خودتان بچرخيد.
23- به ديگران بگوئيد که خوشگل شدهاند.
24- مجموعهاي از يک چيز (تمبر، برگ، سنگ، جغد، ...) براي خودتان جمعآوري کنيد.
25- هر وقت که امکانش وجود داشت پابرهنه راه برويد.
26- آدم برفي يا خانه ماسهاي بسازيد.
27- بدون آن که مقصد خاصي داشته باشيد پياده روي کنيد.
28- وقتي تمام امتحاناتتان تمام شد، براي خودتان يک بستني بخريد و با لذت بخوريد.
29- جلوي آينه شکلک در بياوريد و خودتان را سرگرم کنيد.
30- فقط نشنويد، سعي کنيد گوش کنيد.
31- رنگهاي اصلي را بشناسيد و از آنها لذت ببريد.
32- وقتي از خواب بيدار ميشويد، زنده بودنتان را حس کنيد.
33- زير باران راه برويد.
34- تا جايي که ميتوانيد بالا بپريد.
35- برقصيد. حتي در تختخواب.
36- کمتر حرف بزنيد و بيشتر بگوئيد.
37- قبل از آن که مجبور به رژيم گرفتن بشويد، حرکات ورزشي انجام دهيد.
38- بازي شطرنج را ياد بگيريد.
39- کنار رودخانه يا دريا بنشينيد و در سکوت به صداي آب گوش کنيد.
40- هرگز شوخ طبعي خود را از دست ندهيد.
1- به تماشاي غروب آفتاب بنشينيد.
2- بيشتر بخنديد.
3- کمتر گله کنيد.
4- با تلفن کردن به يک دوست قديمي، او را غافلگير کنيد.
5- هديههايي که گرفتهايد را بيرون بياوريد و تماشا کنيد. شايد برايتان قابل استفاده باشند.
6- دعا کنيد.
7- در داخل آسانسور با آدمها صحبت کنيد.
8- هر از گاهي نفس عميق بکشيد.
9- لذت عطسه کردن را حس کنيد.
10- قدر اين که پايتان نشکسته است را بدانيد.
11- زير دوش آواز بخوانيد.
12- با بقيه فرق داشته باشيد.
13- کفشهايتان را عوضي پايتان کنيد و به خودتان بخنديد.
14- به دنياي بالاي سرتان خيره شويد.
15- با حيوانات بازي کنيد.
16- کارهاي برنامهريزي نشده انجام دهيد. براي انجام آن در همين آخر هفته برنامهريزي کنيد!
17- براي کاري برنامهريزي کنيد و آن را درست طبق برنامه انجام دهيد. البته کار مشکلي است!
18- از تناقضات لذت ببريد.
19- دستان خود را در آسمان تکان دهيد.
20- در حوض يا استخري که ماهي دارد شنا کنيد، کنار آنها.
21- از درخت بالا برويد.
22- در حال رفتن به کلاس، يکبار دور خودتان بچرخيد.
23- به ديگران بگوئيد که خوشگل شدهاند.
24- مجموعهاي از يک چيز (تمبر، برگ، سنگ، جغد، ...) براي خودتان جمعآوري کنيد.
25- هر وقت که امکانش وجود داشت پابرهنه راه برويد.
26- آدم برفي يا خانه ماسهاي بسازيد.
27- بدون آن که مقصد خاصي داشته باشيد پياده روي کنيد.
28- وقتي تمام امتحاناتتان تمام شد، براي خودتان يک بستني بخريد و با لذت بخوريد.
29- جلوي آينه شکلک در بياوريد و خودتان را سرگرم کنيد.
30- فقط نشنويد، سعي کنيد گوش کنيد.
31- رنگهاي اصلي را بشناسيد و از آنها لذت ببريد.
32- وقتي از خواب بيدار ميشويد، زنده بودنتان را حس کنيد.
33- زير باران راه برويد.
34- تا جايي که ميتوانيد بالا بپريد.
35- برقصيد. حتي در تختخواب.
36- کمتر حرف بزنيد و بيشتر بگوئيد.
37- قبل از آن که مجبور به رژيم گرفتن بشويد، حرکات ورزشي انجام دهيد.
38- بازي شطرنج را ياد بگيريد.
39- کنار رودخانه يا دريا بنشينيد و در سکوت به صداي آب گوش کنيد.
40- هرگز شوخ طبعي خود را از دست ندهيد.
گره افتاده در کارم به خود کرده گرفتارم.....
چقدر کامنت های قشنگی گذاشتید اینجا من یه نیم ساعتی روشون فکر کردم خیلی خوبن خیلی زیاد
امــــــــــــــــــــــا من
من خودم زیاد اهل انسان شناسی و حدس
زدن شخصیت درونی آدما نیستم، زیادم مصر به ایجاد رابطه با آدمای دوروبرم هم نیستم _ با این حال سعی میکنم آدما رو بیشتر با نگاه کردن به چشماشون بشناسم ؛ بعضی ازآدما چشماشون یه برق خاصی داره ، مثل آدمای دیگه نیستن _ از یه جنس دیگه اند . برای اولین باری که بهشون سلام میکنی و شروع به صحبت مکنن ، صحبتاشون چنان تاثیری رو آدم میزاره که حد و اندازه ایی نداره ، واقعا میگم روشم آکسن میزارم خلوص نیتشون رو میشه از حرفهاشون فهمید
و در نهایت وقتی با شما دوست میشن حسی بهتون دست میده که فکر میکنید دست دراز کردید و ازآسمون یه ستاره چیندید و توی مشتتون محکم نگهش میداری و دوست نداری هیچ وقت از دستشبدید. هر وقت هم میبینینش دوست دارید باهاش صحبت کنید از ناگفته هایی بگید که به هیچ کسدیگه نگفتید از کارهایی که کردید - از اتفاقهایی که برات افتاده و اون هم با تمام وجودش به شماگوش میده . کم کم تمام وجودتون میشه و اگر هم ناخواسته از دستش بدی زندگیت تبدیل میشه به یه آه خیلی بلند! من از این دوستا یه چندتایی دارم . دوستایی که میتونن آدم رو به اوج اعلا برسونندوستام تمام زندگیمن و بدونشون نفسام به شماره می افته و تمام
بعضی از این موجودات دو پا همینطور که ریحانه گفت دور سرشون یه حاله نورانی مقدس میکشی چقدر قشنگ مثل نقاشیا ...
منم راستش چند باری این کار رو کردم اما آخرش با یه علامت بزرگ مواجه شدم ! این یه اشتباه بود اشتباهیکه شاید اگر دیر متوجهش میشدم به منجلابی میافتادم که بیرون کشیدنم امکان پذیر نبود.
حالا هم من این قلم رو به دست خودشون میدم تا اگه تونستن برای خودشون این حاله رو نقاشی کنن
بعضی هاشونم در ابتدا به خیالت مثل یه تیکه آهن میونن سخت و خیلی سرد . ولی زمانیکه سنباطه زده بشن چنان جلایی پیدا میکنن که اصلا انتظارشو نداشتی . یه کسایی توی این چرخ گردون هستن که درست مثل همین یه تیکه آهنه هستن، ابتدای امر درموردشون دچار سوء تفاهماتی میشی و میگی اصلا آدمای خوبی نیستن و نمیشه بهشون تکیه کرد اما وقتی چند صباحی از این داستان میگذره میبینی تویمصائب به وجود آمده تو زندگیشون به چه صورت کمر راست میکنن . توی سختیا به چه صورت برات پناه میشن و نهایتا هر روز که از آشناییتون میگذره بهتر میشناسیشون

امــــــــــــــــــــــا من
من خودم زیاد اهل انسان شناسی و حدس

و در نهایت وقتی با شما دوست میشن حسی بهتون دست میده که فکر میکنید دست دراز کردید و ازآسمون یه ستاره چیندید و توی مشتتون محکم نگهش میداری و دوست نداری هیچ وقت از دستشبدید. هر وقت هم میبینینش دوست دارید باهاش صحبت کنید از ناگفته هایی بگید که به هیچ کسدیگه نگفتید از کارهایی که کردید - از اتفاقهایی که برات افتاده و اون هم با تمام وجودش به شماگوش میده . کم کم تمام وجودتون میشه و اگر هم ناخواسته از دستش بدی زندگیت تبدیل میشه به یه آه خیلی بلند! من از این دوستا یه چندتایی دارم . دوستایی که میتونن آدم رو به اوج اعلا برسونندوستام تمام زندگیمن و بدونشون نفسام به شماره می افته و تمام

بعضی از این موجودات دو پا همینطور که ریحانه گفت دور سرشون یه حاله نورانی مقدس میکشی چقدر قشنگ مثل نقاشیا ...
منم راستش چند باری این کار رو کردم اما آخرش با یه علامت بزرگ مواجه شدم ! این یه اشتباه بود اشتباهیکه شاید اگر دیر متوجهش میشدم به منجلابی میافتادم که بیرون کشیدنم امکان پذیر نبود.
حالا هم من این قلم رو به دست خودشون میدم تا اگه تونستن برای خودشون این حاله رو نقاشی کنن

بعضی هاشونم در ابتدا به خیالت مثل یه تیکه آهن میونن سخت و خیلی سرد . ولی زمانیکه سنباطه زده بشن چنان جلایی پیدا میکنن که اصلا انتظارشو نداشتی . یه کسایی توی این چرخ گردون هستن که درست مثل همین یه تیکه آهنه هستن، ابتدای امر درموردشون دچار سوء تفاهماتی میشی و میگی اصلا آدمای خوبی نیستن و نمیشه بهشون تکیه کرد اما وقتی چند صباحی از این داستان میگذره میبینی تویمصائب به وجود آمده تو زندگیشون به چه صورت کمر راست میکنن . توی سختیا به چه صورت برات پناه میشن و نهایتا هر روز که از آشناییتون میگذره بهتر میشناسیشون
آخرین ويرايش توسط 2 on محمود, ويرايش شده در 0.
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان