مشاعره

[gemini]

دردم از يار است ودرمان نيز هم
دل فداي اوشد وجان نيز هم

[TNZ]

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستي و بين من و تو فاصله هاست

[Nersi]

تو را گفتم برو کپه خوابت را بذار
بگفتی آخ که گفتی جانم به قربانت ولی حالا چرا؟؟؟؟
---------------------------------------
تو را: مریم را
بگفتی: مریم
گفتی: بازم خطاب به مریم
گفتم: منادا مریم
کپه: جا خواب دونی

[abri]

امشب ز پشت ابرها بیرون نیامد ماه
بشکن طرق را ماه من بیرون بیا امشب

[TNZ]

بي قرار توام و در دل تنگم گله هاست ... آه بي تاب شدن عادت کم حوصله هاست

[abri]

تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی همت کن
و بگو ماهی ها حوضشان بی آب است

[PARVAZ]

تشنه شو تا ببری لذت از آن چشمه ی نوش.............................خسته شو تا ببری لذت درمانی چند

[TNZ]

داده چشمان تو در كشتن من دست به هم
فتنه برخواست چو بنشست دو بدمست به هم

[abri]

mara mibini o har dam ziyadat mikoni dardam
tora mibinam o meylam ziyadat mishavad har dam

m

[TNZ]

من و تو آن دوخطيم، آري، موازيان به ناچاري ... كه هردو باورمان ز آغاز به يكدگر نرسيدن بود

[abri]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[TNZ]

افسوس که قصه مادر بزرگ راست بود
هميشه يکي بود و يکي نبود

[gemini]

در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود...

[TNZ]

در محکمه اي که يار قاضي باشد
محکوم طناب يار بودن عشق است

[gemini]

تشنه می میرم در این دشت، که آبی نیست، نیست
وینهمه موج بلورین،جز سرابی نیست، نیست....

[TNZ]

تا چشم من اسير دو چشم سياه توست
مستانه دل به همره هر دل نمي رود

[Nersi]

دل می رود ز دستم صاحبدلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

[abri]

ای با من و پنهان چو دل از دل سلامت می کنم
تو کعبه ای هر جا روم قصد مقامت می کنم

میم

[TNZ]

من شعله ور، تو چرا دور ايستاده اي؟
اينجا غريبه نيست جلوتر بيا رفيق

[gemini]

قصه ی آلودگیت ورد زبان بود
بر سر هر جمع ناگهان که رسیدم