انجمن شاعران سايت!!!

گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
نمایه کاربر
abri
آخرشه !
آخرشه !
پست: 3773
تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 12:09 pm

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط abri » دو شنبه 8 تیر 1388, 7:50 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » سه شنبه 9 تیر 1388, 6:35 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
sepideh
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 186
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:23 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط sepideh » سه شنبه 9 تیر 1388, 6:41 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
آشنا هستم با سرنوشت تر آب ، عادت سبز درخت.

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » سه شنبه 9 تیر 1388, 7:14 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » سه شنبه 9 تیر 1388, 7:18 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » سه شنبه 9 تیر 1388, 7:23 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
Ahmaad
آخرشه !
آخرشه !
پست: 1669
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 7:05 pm
محل اقامت: Kuwait
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط Ahmaad » سه شنبه 9 تیر 1388, 7:56 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید مبایل خرید ؟ :D
تصویر

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » چهار شنبه 10 تیر 1388, 7:48 am

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
nono
ReD RoSe
ReD RoSe
پست: 2411
تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مهر 1386, 7:38 pm
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط nono » چهار شنبه 10 تیر 1388, 9:18 am

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » چهار شنبه 10 تیر 1388, 11:22 am

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
gemini
آخرشه !
آخرشه !
پست: 590
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:41 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط gemini » چهار شنبه 10 تیر 1388, 11:26 am

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » چهار شنبه 10 تیر 1388, 7:05 pm

ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب

آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب

بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟

هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب

صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب

در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را

چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را

گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول

قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول

چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!

و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان

ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران

اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود :lol: :lol: :lol:
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط Nersi » چهار شنبه 10 تیر 1388, 8:14 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
-----> :)

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » چهار شنبه 10 تیر 1388, 8:48 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

Nersi
آخرشه !
آخرشه !
پست: 2493
تاریخ عضویت: شنبه 5 آبان 1386, 11:40 am
محل اقامت: تهران

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط Nersi » پنج شنبه 11 تیر 1388, 10:20 am

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
-----> :)

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » پنج شنبه 11 تیر 1388, 7:15 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه

آهای ای که چشمات سیاهه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » پنج شنبه 11 تیر 1388, 7:33 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه

آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » پنج شنبه 11 تیر 1388, 7:40 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه

آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه

منم که چشمام سیاهه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

نمایه کاربر
hadi
كارش درسته
كارش درسته
پست: 4070
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 11:17 am
تماس:

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hadi » پنج شنبه 11 تیر 1388, 8:02 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه

آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه

منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟

معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد

نمایه کاربر
hamideht
گروه وب سايت
گروه وب سايت
پست: 5034
تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am

Re: انجمن شاعران سايت!!!

پست توسط hamideht » پنج شنبه 11 تیر 1388, 8:11 pm

وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟

سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید

احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن

اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر

نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود

اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه

آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه

منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟

منم که چشمم قشنگه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است

ارسال پست

چه کسی حاضر است؟

کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان